به مناسبت روز ملی مبارزه با استعمار؛
رئیس علی دلواری قهرمان مبارزه با استعمار انگلیس است و ملت ایران همانند شهید رئیس علی دلواری که در مقابل انگلیس ایستادگی کرد، امروز در برابر قدرت های متجاوز به سرکردگی آمریکا ایستاده است و از دشمنان خود هیچ واهمه ای در دل ندارد.
به گزارش “خانه خشتی” به نقل از سپاس،رئیسعلی دلواری قهرمان بی مانند جنوب که با کسب حکم جهاد از علما به قیام علیه استعمار انگلیس پرداخت در چنین روزی با خدعه و نیرنگ استعمار پیر شربت شهادت را نوشید از این رو به مناسبت شهادت ایشان سخنان امام خامنه ای(مدظله العالی) را درباره مبارز ضد استعمار مرور می کنیم.
بخشی از فرموده های امام خامنه ای در دیدار اقشار مختلف مردم بوشهر در تاریخ ۱۱/۱۰/۷۰
شجاعت های رئیس علی دلواری و نیز پشتیبانی مردم بوشهر از مبارزات آیت الله سید عبدالحسین لاری و شجاعت های شهید عاشوری از جمله یادگارهای ارزنده تاریخی ایران است و حضور چشمگیر مردم در صحنه های مبارزات و مقاومت در جنگ تحمیلی و پاسداری از مرزهای آبی کشور نشانه هایی از افتخارات مردم دلیر استان بوشهر محسوب می شود.
***********
بخشی از امام خامنه ای در دیدار اهالی بخش دلوار در خانه شهید رئیس علی دلواری در تاریخ ۱۳/۱۰/۷۰
رئیس علی دلواری قهرمان مبارزه با استعمار انگلیس است و ملت ایران همانند شهید رئیس علی دلواری که در مقابل انگلیس ایستادگی کرد، امروز در برابر قدرت های متجاوز به سرکردگی آمریکا ایستاده است و از دشمنان خود هیچ واهمه ای در دل ندارد.
بدون تردید با تفضل خداوند بر ملت های مسلمان، اسلام کاخ های جاهلیت را در تمام دنیا ویران خواهد کرد و مظلومان را نجات خواهد داد.
بدون تردید با تفضل خداوند بر ملت های مسلمان، اسلام کاخ های جاهلیت را در تمام دنیا ویران خواهد کرد و مظلومان را نجات خواهد داد.
کشور پهناور ایران اسلامی در راه سعادت، آزادگی، رفع محرومیت ها و به کارگیری استعدادهای عظیم و نهفته به حرکت خود ادامه می دهد و در این مسیر مردم خوب ما باید با روحیه انقلابی و تأسی به احکام نورانی قرآن و اسلام تلاش خود را در راه آبادانی کشور عزیز ایران به کار گیرند.
*******
بخشی از مصاحبه امام خامنه ای در پایان سفر به استان بوشهر در تاریخ ۱۳/۱۰/۷۰
آن طوری که من مردم عزیز این استان – بوشهر -را دیدم، می توانم بگویم که مردمی بسیار اصیل و متدین و انقلابی هستند. مردم این جا عموماً از یک روح مناعت و نجابتی برخوردارند؛ مردمی هستند که به مسؤولان بسیار علاقمندند و به جمهوری اسلامی عشق می ورزند. به گذشته این استان هم که نگاه می کنیم، همین خصوصیات را می بینیم. مردم این استان با انگلیسی ها جنگیده و در مقابل نفوذ آن ها مقاومت کرده اند. همان طور که من در صحبت عمومی با مردم بوشهر هم گفتم، مرحوم رئیس علی دلواری و جمعی از مبارزان آن روز – که ایشان بنام شدند، و الا فقط ایشان نبودند؛ دیگرانی هم از وجوه این استان و همچنین عامه مردم بودند که با ایشان همکاری می کردند – با انگلیسی ها جنگیدند و در مقابل اشغال، مقاومت کردند. مردم این استان، مردم بسیار نازنینی هستند؛ البته متأسفانه دچار محرومیت هم هستند…
*******
بخشی از سخنرانی امام خامنه ای در اجتماع بزرگ مردم بوشهر در تاریخ ۱۱/۱۰/۷۰
به شما مردم عزیز و شجاع و دلاور بوشهر- شهر بوشهر و استان بوشهر-سلام و عر ض ارادت خودم را تقدیم می کنم. آن چه در گذشته و سابقه تاریخی ملت ایران و شما مردم عزیز درج و ثبت شده است، حاکی از تدین و شجاعت و اخلاص و نجابت شما مردم بزرگوار است. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، اقشار مردم مسلمان ما در این شهر و در این استان، در صفوف مبارزات خود، کارهای شایسته و برجسته یی کردند. در مبارزه با رژیم ستم شاهی، جوانان شما، مردان شما، زنان شما، تلاش های قابل تقدیری انجام دادند بعضی از روحانیون بزرگوار شما- مثل شهید عاشوری(۲)-در این راه شربت شهادت نوشیدند. قبل از دوران مبارزات اخیر ملت ایران با رژیم ستمشاهی هم، مقاومت شما مردم در مقابل تهاجم دشمنان خارجی -انگلیسی ها به این منطقه و اشغال بوشهر-که شجاعت های رئیس علی دلواری(۳)برای ملت ایران یک یادگار ارزنده تاریخی است – و هم پشتیبانی های شما از مبارزات مرحوم آیت الله سیّد عبدالحسین لاری، جزو قضایای نادر زمان گذشته است.
آن چه را که من عنوان مطالب کوتاه امروز خود قرار داده ام، این آیه شریفه قرآن است: «یا ایّها الّذین امنوا استجیبو لله و للرّسول اذا دعاکم لما یحییکم و اعلمو انّ الله یحول بین المرء و قلبه». در فضای زندگی ما باید قرآن حکومت کند و برکات قرآنی موج بزند. در سایه قرآن است که معرفت و بصیرت و شجاعت و اقدام ما معنا پیدا می کند و به سمت هدف های درست متوجه می شود. قرآن به مؤمنین می گوید: ای مؤمنین! وقتی خدا و پیامبر خدا شما را به حیات و به زندگی واقعی دعوت می کنند، به ندای آن ها پاسخ بدهید. این چه حیاتی است که خدا و پیامبر، ما را به آن دعوت می کنند؟ در یک کلمه، این حیات شایسته انسان است.
انسان برای زندگی کردن و حرکت کردن به سمت هدف های ارزنده و والا، به راهنما احتیاج دارد. انسانی که راهنما نداشته باشد و به راهنمایان الهی پشت بکند، زندگی شایسته انسانی و الهی را پیدا نخواهد کرد؛ مثل ملت هایی که به احکام الهی پشت کردند و گرفتار ظلم و ستم و زورگویی قدرت های بزرگ عالم، و گرفتار تفرقه و برادر کشی، و گرفتار ناراحتی های روانی و عصبی، و گرفتار مشکلات روز افزون زندگی شدند. ممکن است برای این گونه آدم ها نان و آب هم فراهم باشد، اما زندگی شایسته انسان فقط به نان و آب نیست؛ انسان هدف می خواهد، انسان عشق و محبت می خواهد، انسان آرمان های متعالی می خواهد، انسان آزادی و عزت می خواهد. اگر شکم ملتی را هم سیر کردند، اما آقایی و عزت را از او گرفتند، او را گوش به فرمان کردند، ذلیل کردند، این ملت چگونه می تواند احساس آسایش و آرامش بکند؟ و این همان وضعی است که در زیر بار سلطه های ظالمانه پادشاهان، در قرن های گذشته بر ملت ما حاکم بود. همین شهر بوشهر شما، به مجرد این که پادشاهان و حکام خائن قاجاری، اندکی سر از اطاعت انگلیس می پیچیدند، محل پیاده شدن سربازان انگلیسی و اشغال این منطقه می شد! بارها انگلیسی ها به بوشهر آمدند و این جا را اشغال یا تهدید به اشغال کردند…
آن چه را که من عنوان مطالب کوتاه امروز خود قرار داده ام، این آیه شریفه قرآن است: «یا ایّها الّذین امنوا استجیبو لله و للرّسول اذا دعاکم لما یحییکم و اعلمو انّ الله یحول بین المرء و قلبه». در فضای زندگی ما باید قرآن حکومت کند و برکات قرآنی موج بزند. در سایه قرآن است که معرفت و بصیرت و شجاعت و اقدام ما معنا پیدا می کند و به سمت هدف های درست متوجه می شود. قرآن به مؤمنین می گوید: ای مؤمنین! وقتی خدا و پیامبر خدا شما را به حیات و به زندگی واقعی دعوت می کنند، به ندای آن ها پاسخ بدهید. این چه حیاتی است که خدا و پیامبر، ما را به آن دعوت می کنند؟ در یک کلمه، این حیات شایسته انسان است.
انسان برای زندگی کردن و حرکت کردن به سمت هدف های ارزنده و والا، به راهنما احتیاج دارد. انسانی که راهنما نداشته باشد و به راهنمایان الهی پشت بکند، زندگی شایسته انسانی و الهی را پیدا نخواهد کرد؛ مثل ملت هایی که به احکام الهی پشت کردند و گرفتار ظلم و ستم و زورگویی قدرت های بزرگ عالم، و گرفتار تفرقه و برادر کشی، و گرفتار ناراحتی های روانی و عصبی، و گرفتار مشکلات روز افزون زندگی شدند. ممکن است برای این گونه آدم ها نان و آب هم فراهم باشد، اما زندگی شایسته انسان فقط به نان و آب نیست؛ انسان هدف می خواهد، انسان عشق و محبت می خواهد، انسان آرمان های متعالی می خواهد، انسان آزادی و عزت می خواهد. اگر شکم ملتی را هم سیر کردند، اما آقایی و عزت را از او گرفتند، او را گوش به فرمان کردند، ذلیل کردند، این ملت چگونه می تواند احساس آسایش و آرامش بکند؟ و این همان وضعی است که در زیر بار سلطه های ظالمانه پادشاهان، در قرن های گذشته بر ملت ما حاکم بود. همین شهر بوشهر شما، به مجرد این که پادشاهان و حکام خائن قاجاری، اندکی سر از اطاعت انگلیس می پیچیدند، محل پیاده شدن سربازان انگلیسی و اشغال این منطقه می شد! بارها انگلیسی ها به بوشهر آمدند و این جا را اشغال یا تهدید به اشغال کردند…
*******
بخشی از سخنانامام خامنه ای در دیدار اعضای ستاد کنگره شهید رئیس علی دلواری ۱۳۸۸
اوج شروع جریان مقاومت با چهارچوب دینی و اسلامی در طول سال های متمادی گذشته، در کشور دوران قیام مردم بوشهر بوده است.
انگلیسی ها در ساحل بوشهر پیاده شدند و علما ایستادگی کردند.
حرکت این ها -رئیس علی دلواری- رسوخ روح دینی مجاهدت بر انگلیس را در ملت ما نشان می دهد.
این ها وارد میدان مبارزه با انگلیسی ها شدند. یک نمونه اش همین رئیس علی دلواری است که به نظر من جا دارد از این مرد تجلیل بشود.
شهادت یک جوان، فقط به صرف این که وارد میدان شد، تفنگش را برداشت، مردم را جمع کردند و مشغول مبارزه شدند، وقتی که شهید شد، شیراز غوغا شد، مجلس ترحیم عظیمی برگزار شد. در آن مجلس کسانی منبر رفتند، مردم را تحریک کردند، مردم راه افتادند، آمدند. انگلیسی ها مجبور شدند که مناطق جنوب و بوشهر را تخلیه کنند. به خاطر این دیدند از همه جا مردم دارند می آیند…
این جوان مبارز، با آن روحیه دینی خود، وارد میدان می شود و مبارزه می کند و افراد دورش جمع می شوند. البته او شروع کننده نبوده و جز برجسته های این جریان بوده، شروع کننده همان علما هستند.
انگلیسی ها در ساحل بوشهر پیاده شدند و علما ایستادگی کردند.
حرکت این ها -رئیس علی دلواری- رسوخ روح دینی مجاهدت بر انگلیس را در ملت ما نشان می دهد.
این ها وارد میدان مبارزه با انگلیسی ها شدند. یک نمونه اش همین رئیس علی دلواری است که به نظر من جا دارد از این مرد تجلیل بشود.
شهادت یک جوان، فقط به صرف این که وارد میدان شد، تفنگش را برداشت، مردم را جمع کردند و مشغول مبارزه شدند، وقتی که شهید شد، شیراز غوغا شد، مجلس ترحیم عظیمی برگزار شد. در آن مجلس کسانی منبر رفتند، مردم را تحریک کردند، مردم راه افتادند، آمدند. انگلیسی ها مجبور شدند که مناطق جنوب و بوشهر را تخلیه کنند. به خاطر این دیدند از همه جا مردم دارند می آیند…
این جوان مبارز، با آن روحیه دینی خود، وارد میدان می شود و مبارزه می کند و افراد دورش جمع می شوند. البته او شروع کننده نبوده و جز برجسته های این جریان بوده، شروع کننده همان علما هستند.