قبل از سال ۱۳۷۲ فقط یک آزمایشگاه بررسی آفات در میدان شهربانی(برادران شهید حسینی) با دو ؛سه کارشناس پاسخگوی کشاورزان بودند و آنها را راهنمایی می کردند.سال ۱۳۷۲ با تلاش نماینده وقت شهر و از آنجا که آن موقع رفسنجان بیشترین سطح زیر کشت پسته را داشت و به قطب پسته ایران مشهور شده بود در حالی که مقامات وقت استان بسیار تلاش کردند که موسسه را به کرمان ببرند ولی موفق نشدند.موسسه تحقیقات پسته کشور به عنوان یک موسسه مادر مستقیما زیر نظر سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی تهران است و چون با ادارات کشاورزی استان در ارتباط نیست بسیار مظلوم واقع شده است.استانهایی که تک محصولی هستند مانند خرما؛پنبه ؛چای ؛مرکبات و…برایشان باعث افتخار است که یک موسسه مستقل فقط روی محصول تولیدی آنها کار می کند و مجموعه استان هم بسیار آنها را ساپورت می کنند ولی از آنجایی که روز اول مسئولین استان با آوردن موسسه به رفسنجان مخالف بوده اند همین امر باعث شده است که موسسه حاشیه امنی در استان نداشته باشد و هیچگونه حمایت استانی نمی شود حتی مورد غضب مسئولین کشاورزی استان هم هست.از سوی دیگر چون محققین این موسسه از شهرهای دیگر به این موسسه می آیند ووقتی بار خود را می بندند سریع تقاضای انتقالی به شهر خود را می دهند و بهمین خاطر موسسه فقط نقش یک نردبان برای ترقی آقایان محقق را بازی می کند ودر حقیقت پلی است برای توفیق اجباری بعضی ها.این افراد چون عرقی به این شهر ندارند فقط بدنبال منافع شخصی خودند وبیشتر در کار بیزنسند تا تحقیقات.ما هم که دستمان به جایی نمی رسد و فقط باید نظاره گر این باشیم که این موسسه روز به روز تحلیل می رود و ترس از آن داریم که دفتر و دستک این موسسه را جمع کنند و برای رسیدن به این مقصود مسئولین استانی هم کم نگذاشته اند.همه شهرهای پسته خیز آرزویشان این است که چنین موسسه ای در شهرشان باشد ولی جای تاسف این جاست که تعداد رفسنجانیهایی که موسسه را می شناسند و با آن در ارتباطند به تعداد انگشتان دو دست نمی رسد و آنها هم کسانی هستند که قبل اینکه موسسه بشود با آزمایشگاه بررسی آفات در ارتباط بوده اند .مشکل دوم و اساسی ما رفسنجانیها غریب پرستی و غریب نوازیمان است .کارشناسانی که از شهرهای دیگر می آیند و هییچ آگاهی از پسته ندارند ووقتی قدری اطلاعاتشان راجع به پسته بالا رفت یاد وطن می کنند و دیگر رفسنجان برایشان بیگانه می شود.حال اگر یک رفسنجانی رییس این موسسه باشد همگی با او ساز مخالف می زنند در حالی که با غریبه ها بهتر کنار می آیند و این است رمز بی نشانی موسسه.ای کاش قدری به محققین همشهریمان که عرقی به شهرمان دارند بها می دادیم و دست از کسانی که به رفسنجان می آیند تا استخدام شوند و به قولی بارشان را ببندند و بروند دست بر می داشتیم.بهداشت و درمان شهرمان نیز به این درد مبتلاست پزشکان تازه فارغ التحصیل شده چند سالی که در رفسنجان ماندند و چیزی فراگرفتند و آزمایشاتشان را روی مردم رفسنجان پیاده کردند و از لحاظ اقتصادی هم دستشان باز شد سریع انتقالی به شهری بهتر یا وطن خود را جور می کنند و این وسط مردم می مانند و کلی هزینه ای که همین مردم برای بالارفتنش از دل و جان پرداخته اند و این رسم خوشایندی نیست چه بسیار پزشکانی که به رفسنجان آمدند ووقتی اسمی در کردند به یزد یا کرمان یا تهران رفتند .موسسه تحقیقفات پسته کشور که باید یک افتخار برای شهر باشد به این درد که هر کس می آید اول به فکر منافع شخصی و جایگاه خودش در سازمان است و متاسفانه کسی نیست که برای کشاورز دلی بسوزاند و گره ای از کارش بگشاید .امیدواریم حداقل رفسنجانیها بدانند که موسسه تحقیقات پسته کشور در شهرشان است وباید پاسخگوی نیاز و سوالات پسته کاران باشد و اگر برای مشکلشان به این موسسه نیایند به کارشناسانی که هیچ تجربه ای ندارند متوسل می شوند وآن کارشناسان با ویزیت های غلطی که انجام می دهند کشاورزان را به مراکز تحقیقاتی بدبین می کنند .خدا می داند چون ما برای نمونه برداریهایمان به باغات بسیار سر می زنیم ووفتی کشاورزان می فهمند که از تحقیقات آمده اند با اکراه اجازه نمونه برداری از باغشان را می دهند چون هنوز هیچ ایده کاربردی مشکل گشایی از این محققین پر ادعا ندیده اند .انشاالله که کشاورزان با مراجعات زیاد خود این محققین راوادار کنند تا کاری کنند که گره ای از کار باغدار حل شود و گرنه این ساختمانهای شیک و عظیم اگر ۱۰۰۰ سال دیگر در رفسنجان باشند و کسی با دلسوزی تحقیقی برای پسته نکند در و دیوار و ساختمان شیک دردی از کشاورز دوا نمی کند.انشالله که به خود آییم و در مقابل حقوقی که می گیریم در روز قیامت و در پیشگاه وجدان خودمان وخدای خودمان شرمسار نباشیم .تمام مشکلات ومعضلات پسته را باید موسسه پاسخگو باشد درحالی که از دانشگاه گرفته تا مراکز تحقیقاتی همه و همه در حال تحقیق روی پسته اند و همه این کارها موازی کاری است و بس.نکته قابل ملاحظه تر اینکه در حالی که استان کرمان بیشترین تولید محصول پسته در کشور را دارد و قطب پسته کشور است به گفته مسئولین کشاورزی استان سال گذشته بیشترین بودجه دریافتی کشاورزی استان روی طرح زیتون کاری بوده است حال شما قضاوت کنید که کشاورزی استان کجای راه است .صلاح کار کجا و من خراب کجا ؛ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا!-با احترام به همه محققین بخش کشاورزی استان
حیدر معصومی ریسه-کارشناس بخش گیاهپزشکی موسسه تحقیقات پسته کشور.