قهرمان دوچرخه سواری آسیا مطرح کرد:
تشکیل تیم و حمایت ، راه پیشرفت دوچرخه سواری رفسنجان

قهرمان دوچرخه سواری آسیا گفت: باید یک تیم حرفهای وجود داشته باشد، باید کسی باشد که همه به او اعتماد داشته باشند ، هزینههایی کافی محیا شود؛ میشود دوچرخهسوارهای سطح بالایی در رفسنجان در حد آسیایی ساخت.
به گزارش خانه خشتی ، سلسله مصاحبههای کافه نشینی که مدتی است با همکاری پایگاه خبری خانه خشتی و کافیشاپ تلخ آغازشده است، هفته گذشته با حضور مهدی عباد اللهی قهرمان دوچرخهسواری آسیا و صاحب ۲۵ مدال کشوری دوچرخهسواری به کار خود ادامه داد، در این گفتوگو مهدی عباد اللهی در مورد چگونگی آغاز راه و مدالهایش در مسابقات داخلی و بینالمللی میگوید و درنهایت به مشکلات و مسائل پیش روی هیئت دوچرخهسواری شهرستان رفسنجان اشاره می کند.
در ادامه گفت گوی کافه نشینی با مهدی عباداللهی را می خوانید:
قبل از دوچرخهسواری ورزش اصلی شما چه بود؟
قبل از دوچرخهسواری من مانند دیگر هم سن وسالهایم کلاس فوتبال میرفتم و بعدها به جودو مشغول شدم.
همینطور پراکنده ورزش میکردم دوست داشتم یک ورزشکار حرفهای باشم. تا اینکه بعد از یک مدت مسابقه دوچرخهسواری داخل شهری، پشت موزه برگزار شد شرکت کردم، در رده سنی ۱۰-۱۲ سال سوم شدم. ازآنجا به بعد به دوچرخهسواری و مسابقه فکر کردم. دوچرخه تهیه کردم و برای یک مدت تفریحی کار میکردم تا اینکه سنم میخورد به رده نوجوانان و جوانان در مسابقات مطرح قهرمانی کشور با آقای علیرضا زینلی یک جلسه تمرین داشتم، دید استعداد و استیل و موارد لازم یک دوچرخهسوار حرفهای را دارم بعدازآن زمان شروع به برنامه گرفتن از ایشان کردم و بهصورت حرفهای این رشته را ادامه دادم.
از شروع دوران حرفهایتان برایمان بگویید؟
استارت حرفهایم از اولین مسابقه قهرمانی کشور بود که سال ۹۰ رفتم و سال ۹۱ اولین اردوی تیم ملی شرکت کردم.
مسابقات دوچرخهسواری به چند رشته تقسیم میشود؟
مسابقات دوچرخهسواری به دو رشته کلی تقسیم میشود سرعت و استقامت و استقامت به استقامت جاده و نیم استقامت تقسیم میشود.
چرا اکثر مدالهای شما در نیم استقامت است؟
من مدالهایی که دارم بیشتر در نیم استقامت هست اما مدال قهرمان آسیا ام در رشته جاده هست بیشتر مدالهایی که دارم در پیست گرفتم آنهم به دلیل آنکه تنوع رشتههای داخل پیست بیشتر است.
بهترین خاطره از دوران حرفهایتان را برایمان بگویید؟
همین مدال قهرمان آسیا که در ۱۸ سالگی گرفتم
مدال قهرمانی آسیا، خوب من سنم کم بود، اولین مسابقه را که سال ۹۰ دادم بعدازآن به تیم ملی دعوت شدم، پیشرفتم خیلی خوب بود. با سن کمتر از بقیه در تیم ملی بودم چند اردو را پشتهم گذاشتیم به اولین کاپ آسیایی تایلند ۲۰۱۱ رفتم، آنجا روز مسابقه به من گفتند سن شما به مسابقه نمیخورد، نمیتوانید پا بزنید، شما فکر کنید بعدازاین همه تمرین به شما بگویند نمیتوانید مسابقه بدهید، بههرحال آن سال گذشت. سال ۲۰۱۳ رئیس فدراسیون تغییر کرد اوضاع بههمریخته بود کیفیت اردو پایین آمد، از جوانان کلاً یک نفر اعزام شد و آنمن بودم و مدال گرفتم.
استقبال دوست و آشنایان از قهرمانیتان چه بود؟
خیلی خوب بود البته بعضیها کملطفی کردند در حد زدن یک عکس در روزنامه.
آن زمان دانشآموز کلاس چندم بودید؟ سوم دبیرستان بودم.
حال و هوای مدرسه چگونه بود آن روزها؟
نزدیک سه چهار ماه بود مدرسه نرفته بودم، آخرین مسابقه قبل از خرداد بود وقتی آمدم دیگر امتحانات بود، تنها دو درس را قبول شدم بقیه را در شهریور پاس کردم.
درستان چطور بود؟
اگر به دنبال دوچرخهسواری نبودم به سطحهای بالایی میرسیدم ازنظر خودم تصمیم اشتباهی نگرفتم ولی آن موقع هم اینقدر شور دوچرخهسواری و تیم ملی و مسابقات و اینور آن ور بودم که به درس کمتر اهمیت میدادم.
فشار خانواده نبود که (بچه بنشین درست را بخوان)؟
اره بود، اما وقتی دیدند که من علاقه دارم و در آن پیشرفت میکنم/فشارها کمتر شد، میگفتند این کارها برایت کار و زندگی نمیشود، اما بعد قهرمانی آسیا دیگر چیزی نگفتند.
بعد اینهمه کنسلی مسابقات چگونه روحیهتان حفظ کردید؟
برای افتخار خودم برای آنکه یک روز بگویم من اینهمه قهرمانی در طول عمرم گرفتم، هرروز حال آدم فرق دارد یک روز حال آدم خوب است و روز دیگر بد، اما تا زمانی یک هدف بزرگ نداشته باشید و برای رسیدن به آن هدف انگیزه خودتان را تقویت نکنید هرگز موفق نمیشوید و ادامه دادن غیرممکن میشود، هر روز که تمرین میکنم احساس میکنم در حال رقابت با همه دوچرخهسوارهای جهانم.
هدف بعدیتان چیست؟
اگر شش ماه پیش این سؤال را از من میپرسیدید میگفتم قهرمانی آسیا، در رده امیدها میخواهم طلا بگیرم اما به دلیل یک سری از مشکلات این امر میسر نشد، هدف بعدی به امید خدا میخواهم در مسابقات قهرمانی جهان به درخشم.
گفتید یک سری از مشکلات آنها چه بودند؟
سال گذشته به دلیل یک سری از مشکلات، تیم ناقص اعزام شد، بابت ویزا و اینطور چیزها که آنهم کمکاری از طرف فدراسیون دوچرخهسواری بود خیلی مسابقه مهم و باارزشی را از دست دادم.
شما از دست دادید یا همه اعضای تیم ملی از دست دادند؟
میدانید یک تیم پنج نفرِ باید اعزام میشد، من مشکل خروج از کشور داشتم، سربازی و پاسپورتم ماند برای لحظه آخر که جور نشد اینطور شد که از تیم پنج نفرِ دو نفر رفتند و بقیه ماندیم!
پیشآمده از رشتهتان خسته شوید و شاید تصمیم به ترک آن گرفته باشید؟
همین مسابقات قهرمانی آسیا که لغو شد برایم بسیار سنگین بود. مدتها تلاش کرده بودم. هدف اصلی من قهرمانی آسیا بود چون در مسابقات جهانی نمیشود به این راحتیها مدال گرفت سطح ورزش آسیا و اروپا بسیار متفاوت است.
۱۸ سالگی رفتید قهرمانی آسیا مدال گرفتید و آمدید بعدازآن چه اتفاقهایی افتاد؟
بعدازآن وارد رده سنی بزرگسالان شدم، متأسفانه سیستم ایران اینگونه نیست که از جوانان بیاید در امید و از امید بروید بزرگسالان از جوانان یکباره به بزرگسالان میآیید!
اما در قهرمانی جهان و قهرمانی آسیا میتوانیم در یکرشته امیدان پا بزنیم، در ایران مسابقاتی نیست امیدان باهم رقابت کنند بههرحال مدتی پشت خط بزرگسالان بودم، مچ پایم آسیب دید و به مدت سه چهار ماه تمرین نکردم بعد از آنهم خدمت رفتم ده ماهی اینطور گذشت، خدمت ما اینگونه است آموزشی را میرویم و تهماندهاش را در تیم ارتش پا میزدیم، بقیهاش را در اختیار خودم بودم، بازگشتم به خانه و شروع کردم به تمرین کردن هنوز در رده سنی امیدان بودم بعد از چند ماه رفتیم المپیک نظامیان کره جنوبی آنجا تیم چهارم شدیم.
از قهرمانی آسیا ۲۰۱۶ ژاپن برایمان بگویید.
بعدازآن به اردوی قهرمانی آسیا ۲۰۱۶ ژاپن رفتم آنجا هم مانند قطر که گفتم مشکل اعزام وجود داشت، قرار بود چهار نفر اعزام بشود که من نفر چهارم بودم، دو هفته به اعزام سهمیهمان به سه نفر تغییر کرد و من چون نفر چهارم ازلحاظ اولویت بودم نتوانستم شرکت کنم.
بعد از یک مدت استراحت دوباره شروع به تمرین کردم، نزدیک المپیک ریو بود مسابقات پشتهم بانظم خیلی بهتری برگزار میشد، بهترین سال من هم در همان سال گذشته بود بهترین وضعیت بدنی را داشتم، لیگها را خدا را شکر خوب بودم با خیلی از دوچرخهسوارهای سطح بالایی رقابت میکردم بعد فصل ۲۰۱۶ که میشود قبل همان قهرمانی جهانی که گفتم کنسل شد، قهرمان آسیا ۲۰۱۷ که در جاده بود آخرین شانسی بود که من در امیدها بتوانم مدال بگیرم واقعاً در حد مدال گرفتن بودم، مثلاً جوانان ۲۰۱۳ برنز را گرفته بودم میتوانستم در رشته تخصصی خودم تام پل جاده مدال بگیرم، خلاصه رفتیم اردو و یک مدت در اردو بودیم، از اول اردو تعداد دوچرخهسواران، از بیست نفر ریزش داشت. لحظه آخر دو نفر تبدیل شد به چهار نفر خلاصه یعنی اگر دو نفر هم اعزام میکردند من رفتنی بودم. مسابقه قهرمانی آسیا ۲۰۱۷ در بحرین بود در رشته که میخواستم نتوانستم پا بزنم
چرا؟
آن رشته بین من و یکی از بچههای دیگر انتخابی بود و در اردو چونکه من سرماخورده بودم او جای من قرار گرفت و قرار شد ایشان پا بزنند درواقع در آن رشتهای که برای مدال گرفتن در آن رشته حساب کرده بودم پا نزدم فقط در یکرشته پا زدم که آنهم یکرشته تیمی بود که برای بهترین نفرمان داخل آن رشته پا میزدیم، یک تیم چهار نفرِ آنجا پا زدیم درواقع بیشتر برای همان نفر اصلیِ کار تیمی میکردیم آنجا هم خدا را شکر تیم نتیجه گرفت یک برنز را گرفتیم دیگر آخرین مسابقه ۲۰۱۷ تمام شد
فصل جدید لیگهای ایران شروع شد، میشود بعد از عید سال جاری نمیدانم چه بگویم شاید بدشانسی تا الآن زیاد خوب نبوده است دو مسابقه دادهام یک سوپر لیگ بود که قبل از آن مریضی داشتم و نتوانستم خوب ظاهر شوم، یک مسابقه هم در یزد بود در آنجا آمادگیام خیلی خوب بود متأسفانه کیلومتر ۹۰-۱۰۰ پنچر شدم و دیگر نتوانستم ادامه دهم.
شما کجا تمرین میکنید؟
تابستانها به جاده یزد میرویم، سرچشمه و راویز هم میرویم ولی زمستان که سرد است بیشتر همین جاده یزد که سربالایی کمتری دارد را انتخاب میکنیم.
تعداد جامعه دوچرخهسواری رفسنجان به چه اندازه است؟ حرفهای که بهطور وحشتناکی کم است دو نفریم فقط من و دوستم علی خادمی.
از علی خادم برایمان بگویید.
همان سالی که من برنز گرفتم ایشان در رشته استقامت جاده طلا گرفت، همانطور که گفتم استقامت دو رشته دارد نیم استقامت و استقامت جاده، استقامت جاده ارزش مدالش از همه مدالها بیشتر است درواقع رنکینگی که در آسیا میگیریم بیشتر بستگی به مدالهای استقامت جاده دارد. در آن سال علی طلای این رشته را گرفت.
گفتید دوچرخهسواران رنک دارند رنک شما چند است؟
من رنک ندارم در آسیا چونکه در مسابقه آسیا شرکت نمیکنیم، میدانید درواقع ما باید در هر مسابقه آسیایی شرکت کنیم وقتی اینجا تیمی اعزام نمیکند در سال شاید یک مسابقه اعزام کنند پسکاری هم نمیتوان کرد.
چرا تیم اعزام نمیشود؟
کمکاری فدراسیون است میگویند بودجه نیست.
دوچرخهسواری ورزش گرانی است؟
دوچرخهسواری ورزش ارزانی نیست.
چه هزینههایی دارد؟
هزینهاش خرید دوچرخه است، البته اگر حرفهای باشید خرج این هزینهها را تیم میدهد.
حمایتها را چطور میبینید؟
متأسفانه ضعیفه خیلی هم ضعیفه …
الآن اگر بهطورکلی اوضاع دوچرخهسواری شهرستان را برسی کنید چطور آن را میبینید؟
اگر اوضاع دوچرخهسواری شهرستان را بخواهیم نگاه کنیم الآن دو دوچرخهسوار در حد تیم ملی دارد با این جمعیت کم خوب است.
هیئت دوچرخهسواری رفسنجان به چه شکل است؟
باید خیلی بهتر از اینها باشد، من هیچ اما آقای خادم جزو برترینهای ایران هستند که همه میشناسد، در کمپ یو سی آی بوده است در اروپا پا زده است باوجوداین ورزشکارها اوضاع شهرستان خوب نیست.
خطاب به مسئولین چه میگویید؟
باید هزینه کنند، دوچرخهسواری اینطور نیست که برای فرد یک دوچرخه یک کلاه بخرید و برود دوچرخهسوار شود، برای حرفهای شدن تیم احتیاج است.
کمی واضحتر برایمان میگویید، راهحل شما برای پیشرفت دوچرخهسواری شهرستان چیست؟
باید یک تیم حرفهای وجود داشته باشد، باید کسی باشد که همه به او اعتماد داشته باشند، بالای سرتیم باشد، هزینههایی کافی محیا شود؛ میشود دوچرخهسوارهای سطح بالایی در حد آسیایی ساخت.
گفت و گو از امیر رضا دهشیری