به هر حال فرافکنی و توجیه دستاوردهای اندک برجام نقل محافل دولتی شده و علت اساسی آن را گردن امریکای بعد از ترامپ مینهند در حالی که بخشی از اجرای برجام در زمان اوباما بوده است که دائم از روح برجام صحبت به میان میآورد و در اجرای آن تعللهای بسیاری انجام داد و عملاً ناقض برجام بود و راه اوباما را ترامپ با شیب تندی پیگیری میکند.
برجام در زمینههای مالی و اقتصادی نتوانسته کاری برای ایران کند، به گونهای که امروز پس از دو سال از برجام، نوبخت معاون رئیسجمهور پیش از خطبههای نمازجمعه هفته گذشته در رشت با بیان اینکه منابع در دولت دوازدهم نصف! شده است، گفته: «با توجه به منابع مالی محدود، پاسخ به همه مشکلات مردم کار دشواری است و باید در این زمینه تلاش و همکاری شود» ولی در یک زمینه مهم برای کشور مؤثر و قابل دفاع است. مهمترین دستاورد برجام را میتوان «اثبات چهره منحوس، متقلب و بدعهد امریکا برای نسلهای سوم و چهارم انقلاب» دانست که در سالهای اخیر با استحاله فکری در بسیاری از سیاستمداران و خواص کشور، اصل استکبارستیزی و دشمنشناسی انقلاب به سمت بیفروغی پیش میرفت و یک جریان خاص، عامدانه درصدد بود امریکا را از یک دشمن درجه یک به یک دوست بیخطر برای جامعه معرفی کند ولی به هر حال تجربه برجام به خواست خداوند متعال بر این امر واقع شد که سد محکمی در برابر چنین جریان خطرناکی قرار دهد و از پیشروی آن برای نسلهای آتی کشور جلوگیری کند. اگر این جریان «نرمالیزه کردن» جمهوری اسلامی کماکان پیش میرفت، دیگر نوری از انقلاب و منویات امام و رهبری در نظام، ساطع نمیشد و یک جمهوری اسلامی توخالی را در جهان به نمایش میگذاشت.
امریکاشناسی برجام
صحبتهای اخیر نماینده امریکا در سازمان ملل برگ دیگری از صفحه امریکاشناسی را مقابل بسیاری از غربباوران داخلی رقم زد. نیکی هیلی در اظهاراتی گفته است: «آژانس با همه محاسنی که دارد تنها تا جایی که امکان بازرسی داشته باشد، خوب عمل میکند. ایران اعلام کرده اجازه دسترسی به مراکز نظامی را نمیدهد ولی برجام تفاوتی بین مراکز نظامی و غیرنظامی قائل نشده است. من به آژانس اعتماد دارم اما آنها با کشوری سروکار دارند که سابقه آشکاری در دروغگویی و دنبال کردن مخفیانه برنامههای هستهای دارد. ما آژانس را ترغیب میکنیم برای راستیآزمایی پایبندی ایران از تمامی اختیاراتش استفاده کند و تمامی زوایای ممکن را مورد بررسی قرار دهد. در این فرایند از آژانس حمایت میکنیم.»
سیانبیسی در گزارشی از قول «جان گلاسر» مدیر بخش مطالعات سیاست خارجی مؤسسه کیتو میگوید: «نشانههایی قوی» مبنی بر این وجود دارد که دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا به دنبال «عدمتأیید» پایبندی ایران به توافق هستهای است. ترامپ نشانههای قدرتمندی ارائه داده که نمیخواهد پایبندی ایران به توافق هستهای را مجدداً تأیید کند.
این اظهارات و تحلیلها از رفتار امریکا، واقعیتی اجتنابناپذیر است که مختص یک جریان خاص در امریکا نیست بلکه اگر حزب دموکرات – که در نگاه برخی آرزوی قدرت گرفتن هیلاری کلینتون را در سر میپروراندند- هم قدرت میگرفت، اینچنین واکنشهایی در ورای برجام مشاهده میشد چراکه اصولاً هدف امریکا آن چیزی نبود که در داخل ایران برخی متصور شده بودند بلکه هدف امریکا این بود که از طریق مذاکرات هستهای به سمت خلع سلاح ایران پیش برود و ایران را به یک کشور بیخطر برای استکبار جهانی تبدیل کند. این در حالی است که برخی سیاستمداران و دیپلماتهای داخلی هم ایران و هم امریکا را نیازمند حل مسئله هستهای خطاب و از آن یک مذاکره برد- برد تعبیر میکردند. خواستههای امریکا در طول ماههای پس از اجرای برجام، در ایران به نحو احسن اجرا شد و اگر هدف امریکا تنها همین چند خواسته هستهای از ایران بود که باید متقابلاً به اجرای تعهدات خود در قبال ایران میپرداخت و مسئله تحریمهای مالی را حل و فصل میکرد و ما میتوانستیم در طول این مدت مسائل تبادل مالی را کانالیزه میکردیم. به عنوان مثال پس از دو سال از برجام علت حذف بسیاری از اپلیکیشنهای ایرانی از اپاستور که سروصدای بسیاری در میان کاربران ایجاد کرده است از زبان سخنگوی اپل اینگونه مطرح میشود که در هفته اخیر اپلیکیشنهای ایرانی به دلیل «تحریم» از اپ استور حذف شدهاند.
اپل در پاسخ به توسعهدهندگان نرمافزاری روی ایاواس که اپلیکیشنهایشان بسته شده گفته است: طبق قوانین تحریم اپاستور نمیتواند میزبانی، توزیع یا تجارت هر نوع اپ ایرانی را پذیرا باشد.
بنابراین همچنان این مسئله که ایران به جز هستهای در بسیاری از زمینهها هم قوی است و میتواند قدرت امریکا را در جهان و منطقه تضعیف یا مدیریت کند، خود تبدیل به یک پدیدهای شده است که از روز اول در ذهن امریکا مخفی مانده ولی تجلی آن پس از اجرای برجام مشخص شد که خوانش ذهنی امریکاییها را از روز اول رهبر معظم انقلاب بیان میکردند و از این بابت هشدارهای فراوان داده شد.
به نظر آنچه در دولت یازدهم از برجام توصیف شد یک اغراق نامعقولی بود که انتظارات از برجام را تا حد وافری در میان جامعه افزایش داد و نتوانست پاسخی به این انتظارات بدهد. آفتاب تابان، فتحالفتوح و تعابیر رنگارنگ دیگر در میان این اظهارات امروز و ثمردهیهای اندک برجام، رنگ باخته است. گفتوگوی محمدجواد ظریف با یکی از خبرگزاریهای کشور نیز مؤید این مطلب است که برجام آنگونه نبوده است که در ذهن مردم تعریف کردهاند. ظریف در مصاحبه با ایسنا در پاسخ به این پرسش که «در روند مذاکرات هستهای و پس از توافق توقعات و انتظارات از برجام بیش از حد معمول و واقعیاش بالا رفت و امروز با ادامه فعالیت شما در وزارت خارجه و تشکیل معاونت اقتصادی این تصور ممکن است برای برخی ایجاد شود که قرار است در حوزه تعاملات اقتصادی و سیاسی اتفاق بزرگی بیفتد و شقالقمر شود تا چه اندازه تحولات جدید در وزارت خارجه از چنین ظرفیتی اساساً برخوردار است؟ گفت: از بنده هیچوقت قبل و بعد از برجام جز اینکه گفتهام «برجام در پی حذف موانع اقتصادی است» جایی حرفی نشنیدهاید و در اینباره مثالی را بارها گفتهام. فردی پایش شکسته بود، رفت پیش دکتر. به دکتر گفت بعد از اینکه گچ پایم را باز کردم میتوانم فوتبال بازی کنم، دکتر گفت، بله میتوانید. سپس آن فرد گفت، ولی من که فوتبال بلد نیستم. ظریف با تأکید بر اینکه «برجام گچ را از پای ایران باز کرد»، افزود: اینکه بتوانیم پس از باز کردن گچ از پا، قهرمان دو و میدانی شویم به خیلی از عوامل دیگر نیاز دارد.