آنچه توانسته ام، لطف خدا بوده است + عکس
به گزارش خبرنگار “خانه خشتی”، ۱۲آذر، بهانه ای شد تا باز بگوییم معلولیت، محدودیت نیست … اگر خدا را شاکر باشیم، اگر به زندگی زیبا بنگریم و اگر فرصت ها را از دست ندهیم … هم صحبتی با هنرمند رفسنجانی مهدیه کاظمی بار دیگر به ما یادآور شد که به توانایی هایمان ایمان بیاوریم و با […]
به گزارش خبرنگار “خانه خشتی”، ۱۲آذر، بهانه ای شد تا باز بگوییم معلولیت، محدودیت نیست … اگر خدا را شاکر باشیم، اگر به زندگی زیبا بنگریم و اگر فرصت ها را از دست ندهیم …
هم صحبتی با هنرمند رفسنجانی مهدیه کاظمی بار دیگر به ما یادآور شد که به توانایی هایمان ایمان بیاوریم و با دید وسیع تری به اطرافمان بنگریم … ضمن گرامیداشت روز جهانی معلولین، شما مخاطبین عزیز را به خواندن گزارش زیر دعوت می کنیم:
آنچه توانسته ام، لطف خدا بوده است …
در سال ۵۷ در رفسنجان به دنیا آمدم. پس از گذراندن دوران تحصیل در دبیرستان، در آموزشگاه هنری به رشته نقاشی گرایش پیدا کردم و در کنار آن با شرکت در کنکور سراسری سال ۷۹، وارد دانشکده میراث فرهنگی تهران شدم و پس از گذراندن دوره کاردانی در رشته صنایع دستی، در دوره کارشناسی همان دانشگاه نیز پذیرفته شدم؛ سرانجام در سال ۸۶ وارد دانشگاه هنر اصفهان شدم و کارشناسی ارشد خود را در گرایش طراحی و تولید به پایان رساندم.
هنگام انتخاب رشته، با بررسی رشته های مختلفی که با شرایط جسمانی ام سازگاری داشته باشد، سرانجام صنایع دستی را اتخاب کردم؛ البته قبلاً هم در خانه کارهای دستی از جمله گلسازی و پولک دوزی و سرمه دوزی را انجام می دادم.
به دلیل زیبایی نقوش معماری ایران و علاقمندی ام به صنایع دستی، ارتباطی میان این دو برقرار کردم و این نقوش زیبا را بر روی صنایع دستی ایجاد کردم که با انعکاس نور در آن، همان نقوش معماری در فضای کوچک خانه ایجاد شود.
در زمان دانشجویی دو مقاله در دانشگاه شیراز و تبریز با موضوعات بررسی نقوش پته کرمان و راهکارهای توسعه صنایع دستی ارائه دادم و پس از آن، در جشنواره هنرهای محیطی که خرداد امسال در کرمان برگزار شد، به عنوان یکی از شش نفر برتر انتخاب شدم.
در جشنواره کرمان، بوته های پته را در چرخ های ویلچرم طراحی کردم و بر روی پله هایی که منتهی به ویلچر می شد، نقوش پته را قرار دادم و سعی کردم رهایی ام را با ویلچری که عمریست با من عجین شده است، نشان دهم.
سال گذشته کارگاه خلاقیت را در دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان با موضوع کارآفرینی برگزار کردم و هم اکنون در دانشگاه کار مشغول به تدریس می باشم.
برگزاری نمایشگاه هنرهای تجسمی در نگارخانه فرهنگ با همکاری پایگاه بسیج شهید موسوی از آخرین فعالیت های هنری ام است که با موضوع محرم و با حضور آثار مشبک، عکس و نقاشی هنرمندان رفسنجانی به نمایش گذاشته شد که در کنار آن ارائه تابلوی زیارت عاشورا را به صورت مشبک با همکاری هنرمندان، انجام دادیم.
همیشه باید هر اتفاقی را به دید مثبت بنگریم!
در ۵ ماهگی به دلیل مبتلا شدن به ویروس فلج اطفال، دچار معلولیت شدید از ناحیه پاهایم شدم؛ اما این اتفاق موجب نشد که ذره ای از پیشرفت دست بکشم. وقتی در دانشکده میراث فرهنگی قبول شدم، تصور زندگی در یک شهر بزرگ آن هم با مشکلاتی که با آن روبرو بودم، خیلی سخت بود. اما ایستادگی کردم و با همه سختی های آن، چه در خوابگاه و چه در دانشگاه کنار آمدم و دوری از خانواده، موجب استقلال بیشترم شد.
اگر از داشته هایمان به نحو احسن استفاده کنیم، موفق می شویم …
گاهی اوقات پیش می آید که از دیدن آدم های سالمی که دور و برم هستند، اما از توانایی هایشان استفاده نمی کنند، ناراحت می شوم و احساس می کنم این افراد قدر داشته های خود را نمی دانند. من با همه محدودیت هایی که داشتم، توانستم با توکل بر خدا و حمایت والدینم و استفاده از فرصت ها، موفق شوم هر چند توقع بیشتری از خودم داشتم.
رانندگی را در اصفهان تجربه کردم …
با قبولی در دانشگاه هنر اصفهان، و به دلیل شرایط کاری و پایان نامه، نیاز به ماشین و رانندگی را احساس کردم و به فکر دریافت گواهینامه افتادم، به دلیل معلولیتم، در آموزشگاه به صورت خصوصی ثبت نام کردم و بعد از اتمام ۳ جلسه عملی و آموختن قوانین راهنمایی رانندگی در آزمون شرکت کردم و قبول شدم.
معلولیت مسیر زندگی ام را ساخت …
شاید اگر مشکل جسمانی نداشتم، مسیر زندگی ام تغییر می کرد، به معلولیتم به عنوان ضعف نگاه نمی کنم و آن را قوتی می دانم در جهت رسیدن به موفقیت هایم. من در مقابل همه کسانی که جلوی پایم سنگ انداختند، مقاومت کردم و هیچکدام را مانع کارم ندیدم. به جای پاک کردن صورت مسأله، آن را تغییر دادم تا سختی ها دیده نشوند.
در پایان …
دوران دانشگاه و سختی های آن، از بهترین تجربه های زندگیم بوده است، امیدوارم تلاشم را بیشتر کنم و در کنار خانواده هم چنان موفق باشم.
آنچه توانسته ام، لطف خدا بوده است