آرزوی پیاده روی اربعین بر دل مادر افغان

  • شناسه خبر: 133606
آرزوی پیاده روی اربعین بر دل مادر افغان

بانوی افغان : میگویند پیاده روی اربعین خیلی صفا دارد. به عشق همان روز به عشق همانها امروز را پیاده آمده ام. شوق امام حسین را در سینه دارم( با ی بغض عمیق ادامه دادند) دلم میخواهد زنده بمانم و اربعین بروم پابوسشان.

خانه » فرهنگی مذهبی » آرزوی پیاده روی اربعین بر دل مادر افغان

به گزارش خانه خشتی ، افغانستانی های ساکن در رفسنجان هر ساله در روز عاشورای امام حسین(ع) بصورت دسته های عزاداری و پیاده از مهمانشهر رفسنجان به سمت امامزاده سید غریب حرکت می کنند.

آنچه در ادامه می خوانید گفت و گوی ریحانه حسن رحیمی خبرنگار خانه خشتی با یک بانوی افغان در حاشیه این مراسم است:

_عشق به امام حسین را برایمان توصیف میکنید؟
+من خودم اصالتا افغانی هستم و از اردوگاه آمده ام.
نزدیک به هشتاد نفر باهم ساعت چهار و نیم صبح حرکت کردیم و پیاده به سمت حرم آمدیم و نزدیک به ساعت پنج و نیم عصر به حرم رسیدیم و واقعا خسته هستیم.

_چه چیزی باعث شد که این همه راه را پیاده به سمت حرم بیایید؟ارزشش را داشت؟
+بله خیلی ارزش داشت.من حاضرم جانم را فدای آقا کنم پیاده روی که چیزی نیست.

_تا به حال امام حسین (ع) مشکلی از کارهایتان گشوده است؟
خیلی زیاد همیشه در زندگی ام حلال مشکلاتم بودند.
هر زمان که امام یا علی اصغر (ع) شش ماهه را صدا میزنم خیلی در زندگی بهم کمک میکنند.درواقع مشکل گشایی برای کارهایم هستند.
اینقدر که امام حسین (ع) ، علی اصغر(ع) شش ماهه، علی اکبر(ع) را دوست دارم شوهر و بچه ام را دوست ندارم.عشق به آنها آنقدر زیاد است که من را این همه راه پیاده با یک بچه هشت ماهه به اینجا کشانده است.

_اینکه امروز اینجا هستید و هیئت های مذهبی را میبینید چه حسی دارید؟
+خیلی حس خوبی دارم. غیر قابل توصیف است برایم.
میخواهم اگر شد با خانواده ام اربعین بروم پابوسشان.

_پیاده بروید؟
+بله، میگویند خیلی صفا دارد. به عشق همان روز به عشق همانها امروز را پیاده آمده ام. شوق امام حسین را در سینه دارم( با ی بغض عمیق ادامه دادند) دلم میخواهد زنده بمانم و اربعین بروم پابوسشان.
هر بار به شوهرم میگویم امروز برویم،فردا برویم ولی نمیشود. زمانی که مردم را میبینم که هر ساله اربعین را پیاده میروند کربلا تا چند روز گریه میکنم اینقد که دلم میخواهد بروم و آرزو به دل نمیرم.

_یکی از مشکلاتتان را که حل کرده اند را بیان میکنید؟
+نزدیک به دو ماه پیش بود.داشتم میرفتم داخل اشپزخانه برای شوهرم غذا بپزم.بچه کوچیکم که هفت ماه بیشتر نداشت رفت سمت اجاق گاز . اصلا حواسم نبود. چشمهایم را بستم و گفتم یا علی اصغر نمیدانم چه شد(اشک صورتش را پاک کرد) وقتی نگاه کردم شعله اجاق خاموش شده بود.
یک حالت عجیب داشت وقتی برای خانواده ام و همسایه هایم تعریف کردم هیچ کدام باور نمیکردند.

_دلیل حل شدن مشکلاتتان در زندگی را چه چیزی میدانید؟
+دلم، عشقم به امام حسین (ع) همین که اینقدر اقا را دوست دارم.

_برای مردم از امام چه میخواهید؟
+سلامتی و خوشبختی همه مردم
حاجت روا شدن همه و شفای مریضها را میخواهم.

برچسب ها:
تلگرام
دیدگاه‌ها
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خانه خشتی منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
در جواب نظر :

اخبار ویژه
اخبار رفسنجان