یادداشت
پس لرزه های توهین به شعور ملت
صبح دوشنبه ۲۲ آبان ماه بود. چشمان نیم ترمان تند تند اخبار را مرور میکرد. قلبمان هر ثانیه تندتر از پیش میتپید. دلمان آشوب بود. سوز جانکاه پاییزی به جانمان افتاده بود. شامگاه یکشنبه ۲۱ آبان ماه رنگ سیاهی بر کرمانشاه نشست. زلزلهای آمد در کرمانشاه، همهمهای که افتاد در تهران.
صبح دوشنبه ۲۲ آبان ماه بود. چشمان نیم ترمان تند تند اخبار را مرور میکرد. قلبمان هر ثانیه تندتر از پیش میتپید. دلمان آشوب بود. سوز جانکاه پاییزی به جانمان افتاده بود. شامگاه یکشنبه ۲۱ آبان ماه رنگ سیاهی بر کرمانشاه نشست. زلزلهای آمد در کرمانشاه، همهمهای که افتاد در تهران. آن روزها بیشتر از زلزله سرزده ماتومبهوت مسئولانی بودیم که بیشتر از ما غافلگیر شده بودند. حال که نزدیک به یک هفته از آن شب تلخ میگذرد. گرد غبار خوابیده است. کمی واقعبینانهتر و دور از احساسات و شانتاژ های رسانهای قدرتهای جناحی میتوان دید که شرم سیاسی بازی بر پیشانی چه کسانی نشسته است. از همان ساعات ابتدایی زلزله به حمدالله مسئولانمان کم نگذاشتهاند و تا توانستهاند همت کردهاند. بر سروکله یکدیگر کوبیدهاند.
در اولین ساعات روز زلزله درحالیکه همه نیروهای لشکری و کشوری وامداد نجات در حال رسیدگی به حال مردم زلزلهزده کرمانشاه هستند یک مقام کلهگنده دولتی عنوان میکند: بیشتر خانههای تخریبشده در زلزله شب گذشته متعلق به ساختمانهای مسکن مهر بوده است. این آمار دقیق و محکم شاید از یک مسئول مدیر و مدبر و کارکشته قابلقبول باشد؛ اما از کسانی که هماکنون پس از یک هفته هنوز نتوانستهاند به وضع مردم زلزلهزده رسیدگی کنند و آبمعدنیهای تاریخ گذشته دولت قبل را به خورد کودکان کرمانشاهی ندهند قابلقبول نیست. شاید اینکه این سخن قابلقبول است یا نیست در حد ما کله کوچکها نباشد پس بازهم گریزی میزنیم بر آمار ارائهشده که نشان میدهد تنها دو نفر از هموطنانمان در مسکنهای مهر جان دادهاند. کسی منکر آن نیست در ساخت سازهای مسکن مهر کمکاریها و نا به سامانیهایی شده است که بانیان آن باید پاسخگوی مردم باشند. شاید برایتان جالب باشد در این زلزله ۴۱۵۰ مورد از خانههای مددجویان کمیته امداد امام خمینی از ۱۰ درصد تا ویرانی کامل، آسیبدیده است و ۱۰۰ نفر از هموطنانمان جانشان را ازدستدادهاند؛ اما کسی به دنبال ناظر یا مهندسهای سازنده آن نمیگردد. چون که کمیته امام خمینی یکنهاد سیاسی نیست. یک گروه از سازمان نظاممهندسی هم سازههای مسکن مهر را مورد بازدید و بررسی قراردادند و گفتند موردی ندارد! و…از دولتی ها که جدا شویم دولت قبلیها هم برای داغ کردن آتش کم نگذاشتند و گفتند اصلاً مسکن مهر خرابی نداشته است اگر هم داشته خودتان ساختهاید.
از سیاسیونمان که بگذریم عدهای از رسانههایمان هم انگار چندان شیر پاک نخوردهاند. در همان ساعتهای ابتدایی زلزله تصاویر کودکان افغان و پاکستان را جای کودکان کرمانشاه و ساختمانهای فروریخته در عراق و سوریه و مصر را بهجای ساختمانهای کرمانشاه به خورد ملت دادند. به دنبال سوژه بودند تا باز بریکدگیر به تازند و کلهگنده وابسته به خودشان را معصوم جلوه دهند. بیشتر از توجه به جان و حال هموطنان داغدارمان؛ اینها تلاش کردند زلزله را به گرد احمدینژاد بی اندازند. البته خودمانیم موفق هم شدند. کاریکا کاریکاتور رئیس دولت قبل را کشیدند و نوشتند آشی که تو برایمان پختی! دولت قبلی ها هم تلاش کردند دولتی هارا مقصر جلوه دهند. در این آشفته بازار عکاسهای خبریمان همدست به خبرسازی زدند. عکسی را عکسی ستونهای مسکن مهر کرمانشاه منتشر کردند و نوشتند این هم از ستونهای سازه مسکن مهر. حال بلوک های شکسته و سیمانهای بههمریخته درون عکس، یکلایه چند سانتی دورتادور بتون ستون بود تا سنگها و قرنیزها را تراز کنند! درواقع بنا برای پر کردن پشت سنگ نما آنها را ریخته بود. بههرحال پس از افشای عکسی دیگر از همان ستون از زاویه دیگر گرد رسوایی و سیاسی بازی در زلزله برپیشانی آن هاهم نشست.در اقدامی دیگر تصویری را قرار دادند و نوشتند تفاوت مسکن مهر وشخصی ساز ؛که بعد های فیلمی از نمای نزدیک همان خانه شخصی ساز منتشر شد که دیوار هایش پایین تا بالا ترک خورده بودند و ویران شده بودند.
در میان شبکههای اجتماعی هم مثل همیشه حادثهآفرینی کردند. نمیدانیم یک عدهای چه دشمنی بادم دستگاه امام حسین (ع) دارند. مهم نیست چه بشود! هرچه بشود حسینیها اشتباه میکنند! آمدند و در این شبکهها نوشتند: “اونایی رفتین اربعین کربلا حالا برید کرمانشاه اگر نیت تان نیت است.” عده ای دیگر نوشتند “پول تاسوعا و عاشورا را اگر نگهداشته بودند الآن در کرمانشاه خرج میشد.” ازایندست کنایهها از همان زمان ملعونهای شاه بوده و انگار حالا هم قصد ندارد دست از ریش حزباللهیها بردارد. البته به الحق و انصاف حسینیها جواب محکمی دادند و موکبهای اربعینی مازندران وارد کرمانشاه شدند. به کمک زلزلهزدگان کرد رفتند. بسیجیها و سپاهیان هم که زودتر از این آقایان کتوشلواری به آنجا رسیده بودند.
در این میان بازیگرانمان هم که صد ماشاالله به هوششان در همه امور از سیاست امور خارجه تا آنالیز علت باخت کی روش در مقابل عراق تخصص دارند الا در ساختن یک فیلم درست حسابی در رسانه ملی؛ بازهم حادثهآفرین شدند. معمولاً این نوع حوادث تلخ برای این عزیزان فرصت شیرینی است تاکمی موجسواری کنند و باری دیگر خودشان در رسانهها به نمایش بگذارند. عدهای از آنها هم همان سر ریسمان مسکن مهر را دانسته یا نادانسته گرفتند و بر آتش این سیاسی بازی دامن زدند. البته این راهم بگوییم که نامردی ننوشته باشیم! باید بوسید دست آن هنرمندانمان هم که در این میان از موقعیت اجتماعیشان برای کمک به مردم کرمانشاه استفاده کردند و هوادارانشان را به کمک نقد و غیر نقدی تشویق کردند و کلهگندهها را به دوری از سیاسی بازی دعوت نمودند. انشالله که سایهشان همیشه بر سر هنروسینما باشد.
قصدمان از مرور گفتگوها و واکنشهای اخیر این نبود که ادای کلهگندهها را دربیاوریم، میخواهیم بگوییم زمانی که داعش در مجلس کشور جولان میدهد، زمانی آتشنشانمان در میان آتش و خاک جان میدهد، زمانی پاسدارمان در آن ور مرزها سر میدهد، زمانی هموطن کردمان عزادار است، زمان مناسبی برای تسویهحسابهای سیاسی نیست. مردم خوب میدانند مسکن مهر را چه کسانی و چگونه و با چه کیفیتی ساختهاند. مردم هم اختلاس ۳۰۰۰ میلیاردی را دیدهاند هم ۸۰۰۰ میلیاردی را. مردم این روزها اوضاع نا به سامان و سومدریت در کرمانشاه را می بینند.شاید وقتش باشد متوجه شوند با هر اتفاق و حادثهای با درست کردن حرفهای کذاب به شعور ملت توهین نکنند. شاید زمانش رسیده باشد که در آن بزنگاه حساس هر حرفی را باور نکنیم مخصوصاً از کلهگندهها!
یادداشت :امیررضا دهشیری