نگاه سیاسی و جناحی به مصالح عمومی تیشه ای بر ریشه ی توسعه رفسنجان
با چه استدلالی میتوان فهم کرد که فرماندار موفق سابق باید جای خود را به مدیر غیر بومی و ضعیف بدهد ؟ و یا چگونه میتوان درک کرد که عنان مجتمع مس به دست مدیری هرچند بومی باشد که هیچ سابقه اجرایی در حوزه کار صنعتی مجتمع مس نداشته است؟
مدیریت حسنی
بخاطر دارم پس از انتشار اولین یادداشت در خصوص واقعه روی داده در کوره فلش که در سایت خانه خشتی منتشر شدحجم عظیمی از افترا و توهین و فشار از سوی برخی مدیران صنعت مس از جمله مدیرسابق منطقه سابق ! مس کرمان به سمت ما روانه شد .
کار بدانجا رسید که مدیر مسئول پایگاه خبری خانه خشتی چندین بار احضار و مورد بازخواست قرار گرفت .که نه اینکه مدیران مس همانطور که در نامه سراسر توهین روابط عمومی منطقه نیز هویدا بود خود را صاحب عنان و اختیار مجتمع مس و کارکنانش میدانند و هر گونه دخالتی در زندگی و فعالیت های خارج از مجتمع کارکنان خود را حق مدیریتی خود میپندارند.
در خلال آن روزها اما یک نکته در کنار همه تکذیب ها و فرافکنی های مدیران مس مشهود بود و آن ضعف مدیریت حاکم بر منطقه کرمان حتی در مقام پاسخ گویی به انتقادات بود .
حادثه روی داد در فلش بدون تردید حاصل مجموعه ای از بی تدبیریها بود که خسارت دسته کم ۶۰۰ میلیارد تومانی را در زمینه تولید مس کاتدی به بار آورد و نهایتا با راه اندازی کوره فلش بحران زیست محیطی رخ نمایاند که امضای بود بر سو مدیریت حاکم در این منطقه .
سخنان محمد حسنی در جلسه معارفه مدیر جدید مجتمع مس سرچشمه که در واقع جلسه تودیع وی بود خود از عجایب است که فراز آن اظهار نظر در خصوص گاز خروجی از دودکش کوره فلش است که ایشان بخش اعظم غبار خروجی را بخار آب دانسته و هشدارهای رسانه ای محلی را به پای غرض ورزی گذاشتند.
اگر بخواهیم دستاورد دوران مدیریت محمد حسنی را به عنوان مدیر مس منطقه کرمان لیست نماییم شاید بتوان سیاه ترین دوران مجتمع سرچشمه را پس از راه اندازی در این دوران دانست . حادثه روی داده در کوره فلش و خسارات هزاران میلیاردی مرتبط، از کار افتادن خط تولید مس کاتدی به مدت ۶۰ روز ، عدم مدیریت در راه اندازی کارخانه اسید قبل از از مدار خارج کردن کوره های ریورب و راه اندازی کوره فلش اشاره کرد .
و اینگونه بود که مدیریت حسنی طومار مس منطقه کرمان را در هم پیچید و کار را به آنجا رساند که مراد علیزاده مدیرعامل شرکت ملی صنایع مس ایران تصمیم به انحلال منطقه کرمان گرفت .
روی سخن این یادداشت نه با مدیرسابق منطقه مس کرمان که با مدیران نشسته بر کرسی قدرت است . اگر توانایی مدیریت کردن مجموعه تحت فرمان خود را ندارید شرعا و اخلاقا مرتکب فعل حرام شده اید و قبل از آنکه مورد لعن درگاه الهی و نفرت خلق خدا قرار بگیرید کرسی قدرت را به هر آنکه شایسته تصدی آن است واگذار کنید .
ما به عنوان رسانه بارها و بارها خطر نگاه سیاسی به مناصب مدیریت منطقه رفسنجان را گوشزد کرده ایم که متاسفانه علی رغم هشدارهای این مسئله در سالهای اخیر با سیر صعودی رو به رو گشته است . برکناری فرماندار موفق سابق و حضور شخصی غیر بومی آن هم به عنوان سرپرست فرمانداری و همچنین مدیریت منطقه سابق مس کرمان شرنگ تلخی در گلوی مردم رفسنجان است که هضم و فراموشی آن سخت مینماید .
آیا در میان جریان سیاسی اصلاحات و اعتدال که به حکم آرائ مردم امروز در مصدر اداره امور کشور و شهر هستند مدیر توانایی نبود که عهده دار کرسی قدرت باشد که اینگونه با سرنوشت ده ها هزار نفر بازی نشود ؟
با چه استدلالی میتوان فهم کرد که فرماندار موفق سابق باید جای خود را به مدیر غیر بومی و ضعیف بدهد ؟ و یا چگونه میتوان درک کرد که عنان مجتمع مس به دست مدیری هرچند بومی باشد که هیچ سابقه اجرایی در حوزه کار صنعتی مجتمع مس نداشته است؟
و آیا این نتیجه ای جز نگاه سیاسی و جناحی به مصالح عمومی است ؟
خلاصه کلام آنکه برای ما منافع حقه مردم شهرمان در اولویت است و بس و هرکس و در هر مقامی خواسته و یا ناخواسته به دنبال تضییع آن باشد در برابرش با تمام توان خواهیم ایستاد.
به قلم سید علی حقگو