در ساحل آمودریا نشستهاند؛ اسمشان هم شیعه است. اما امام چهل و نهمشان در لندن دارد امامت میکند و آنها هم به عشق «آقاخان چهارم» که زبانش انگلیسی است، با عشق و خلوص سعی میکنند تا زبان امامشان را یاد بگیرند. ساحل آمودریا کجا و لندن کجا؟ شیعه کجا و سرویسهای جاسوسی روباه پیر کجا؟
به گزارش خانه خشتی، حالا دیگر دست انگلیس در ساخت و ترویج وهابیت و بابیت و بهاییت و خیلی از «یت» های دیگر رو شده، اما سبک مغزی است اگر فکر کنیم این استعمار کثیف و دوستان مستکبرش برای شیعه دوازده امامی نقشه نکشیده باشند. همانطور که شیعههای اسماعیلیه را با امام چهل و نهم سر کار گذاشتهاند حتما برای من و توی دوازده امامی هم نقشه دارند. حالا آنها را در استانهای بدخشان افغانستان و تاجیکستان و در ساحل آمودریا یکجور و من و تو را در استانهای ایران و در ساحل زاینده رود و کارون و… یکجور دیگر.
همانطور که برای آنها «آقاخان چهارم» جور کردهاند، برای شیعه دوازده امامی هم یک طلبه خوش بر و رو، و خوش پوش تدارک دیدهاند تا در لندن حسینیه و شبکه تلویزیونی و حوزه علمیه داشته باشد و منبر برود و بشود سینه چاک شیعیان و دشمن درجه یک وهابیت. «یاسر یحیی عبدالله الحبیب» را میگویم!
چشم استعمار شیخ زندانی را میگیرد
جوان متولد ۱۹۷۷ میلادی (۱۳۵۵شمسی) و فارغالتّحصیل رشته علوم سیاسی از دانشگاه کویت، فقط بیست و پنج سال داشت و تنها سه سال از از راهاندازی «هیئت خدّامالمهدی» در کویت میگذشت که تندرویهایش، دولت کویت را مجبور کرد هیئت را پلمپ و او را روانه زندان کند.
اما این جوان جسور چشم انگلیسیها را گرفته بود؛ پس سریع به سوژه مورد نظر سازمانهای حقوق بشری انگلیس و آمریکا تبدیل شد. حتما خود مقامات کویتی هم متعجب شده بودند که این سازمانها چرا بین اینهمه زندانی و شکنجه شده گیر دادهاند به این روحانی جوان، اما ترجیح دادند سری را که درد نمیکند دستمال نبندند و بیش از سه ماه او را در حبس نگه ندارند.
شیخ جوان از زندان کویت آزاد و با انگلیسیها رفیق شد. نشان به آن نشان که پناهندگی بریتانیا گرفت و عازم شمال این کشور شد. تنها دو سال وقت کافی بود تا او ساکن لندن شده و حیطه فعّالیتهای خود را به شدّت گسترش دهد. روزنامهای با نام shianewspaper منتشر کند، حوزه علمیه «امامین عسکریین» را در لندن به راه اندازد، شبکه ماهوارهای «فدک» را نیز با حمایت انگلیسیها تأسیس کند و در سال ۲۰۱۰ نیز مکان هیئتش در لندن را به حسینیهای بزرگ به نام «حسینیه سیّدالشّهدا» منتقل و مکان جدید را مجتمعی برای حوزه علمیه، هیئت، دفتر کار، مؤسّسه رسانهای، شبکه ماهوارهای فدک، روزنامه شیعه و پایگاه اطلاعرسانی اینترنتی قرار دهد.
شیخ جوان کویتی حالا سی و شش سال دارد و از فراز منبری در لندن و با استفاده از تریبونهایی که دولت انگلیس در اختیارش قرار داده است، دارد صدای شیعه را به گوش جهانیان میرساند. شما به چیزی شک نمیکنید؟!
آتشی که سنیها را نشانه رفت ولی به دامن شیعه نشست
برای اینکه کمی قضیه روشنتر شود و دلیل این حمایتها را به وضوح دریابیم، کافی است سه سال برگردیم عقب؛ به رمضان المبارک ۱۴۳۱ قمری. شیخ انگلیسی در هفدهم ماه مبارک و در سالروز وفات عایشه همسر پیامبر اکرم(ص) مجلسی در حسینیه خود در لندن تشکیل داد و از فراز منبر جملات رکیک و نسبتهای وقیحانهای متوجه او کرد.
او پس از ذکر ادلّه خویش برای اثبات نفاق و هرزهگی و … درمورد همسر پیامبر اسلام!، سخن خود را با این توصیه استراتژیک! به پایان رسانید که: «جشنگرفتن به مناسبت هلاک عایشه، ضرورتی دینی است؛ چه اینکه روز هلاکت عایشه، پیروزی اسلامی عظیمی به شمار میرود.» سایت وی نیز با افتخار تمام در اینباره گزارش میدهد: «لازم به ذکر است که شبکه ماهوارهای “فدک” این جشن مبارک و وقایع آن را پوشش داده و پخش نمود. ضمن اینکه در بالای صفحه شبکه نیز شعار “الله اکبر … عایشه فی النّار” برای اوّلین بار در تاریخ شبکههای تلویزیونی قرار داده شد! و در فواصل مختلف برنامه، سرودهایی به مناسبت و شادی از هلاکت رأس الکفر عایشه و شکر نعمت برائت از او، پخش گردید»
این کار در حالی انجام شد که اقدام قبلی او در انتشار کتابی سراسر توهین به عایشه که تلاش داشت هرزگی او را ثابت کند، قبلا واکنشهای شدیدی علیه شیعیان به همراه آورده بود.
اقدام جدید او هم کاملاً علیه شیعیان تمام شد. «شیخ عبدالعزیز آلالشّیخ» مفتی اوّل سعودی چنین واکنش میدهد: «بعد از اسائه ادب یاسر الحبیب به أمالمؤمنین عایشه، انتشار مذهب تشیّع در کشورهای عربی و اسلامی متوقّف شده است». وی در دیدار خود با ائمه جمعه و جماعات مساجد عربستان سعودی گفت: «سخنان یاسر الحبیب، روحانی شیعه کویتی باعث شد تا بسیاری از اهلسنّت که تمایلی به تشیّع داشتند، از مسیر انحرافی خود برگشته و راه مستقیم را برگزینند.» آلالشّیخ ادامه داد: «مُخبرین ما در کشورهای عربی به من اطلاع دادند عدّه زیادی از اهلسنّتی که شیعه شده بودند، بهخصوص در شمال آفریقا، پس از گفتههای یاسر الحبیب متوجّه شدهاند که تشیّع، مذهبی باطل است و به مذهب حقّ برگشتهاند.»
وی سپس به کنایه اضافه کرد: «شیعیان که خود را پشت دیوار مظلومنمایی و شهادت پنهان کرده بودند، دستشان رو شده و مشخّص گردید که اینها قومی خبیث هستند. سخنان الحبیب، نعمت و عنایتی از سوی خداوند بود تا باطن واقعی شیعیان روشن شود».
اما سخنان مشکوک شیخ، مشکلات بسیاری برای شیعیان کویت و عربستان نیز به بار آورد. علمای شیعه این دو کشور ـاز جمله «شیخ عَمری»، «شیخ حسین معتوق»، «شیخ حسن صفّار»، «شیخ علی آلمحسن»، «شیخ عبدالجلیل السمین»، «شیخ نمر» و «سیّدهاشم السلمان»ـ مواضع سختی در برابر وی گرفته و او را از خود طرد کردند.
واکنشهایی که در جهان اسلام اتفاق افتاد نشان میداد حمایتهای انگلیس به بار نشسته است و جاسوسهای بریتانیایی در انتخاب شیخ کویتی در زندانهای کویت اشتباه نکرده بودند. اینبار هم سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن داشت جواب میداد. مخصوصا که شیخ سال بعد هم این برنامه را تکرار کرد.
آبی بر آتش
سخنان شیخ شهرت طلب حسابی آب به آسیاب وهابیت ریخته بود و مخالف علمای تراز اول شیعه نتوانسته بود به اندازه کافی از تبعات این اقدام کم کند و همچنان قیامهای منطقهای و نزاعهای بینالمذهبی به اولویت اوّل موضعگیریها بدل شده بود.
تا اینکه این دست موضعگیریها که باعث ورود فشارهای فراوان به شیعیان عرب نیز شده بود، جمعی از علماء و فرهیختگان شیعه منطقه احساء عربستان را بر آن داشت تا استفتائی را خدمت مقام معظم رهبری ارسال کنند. پاسخ معظم له آبی بود بر آتش:
«اهانت به نمادهای برادران اهلسنّت از جمله اتّهامزنی به همسر پیامبر اسلام حرام است. این موضوع، شامل زنان همه پیامبران و بهویژه سیّدالانبیاء پیامبر اعظم -حضرت محمّد صلّیاللهعلیهوآله– میشود.» فتوایی که از شبکه ماهوارهای “الجزیره” گرفته تا روزنامه “الانباء” کویت، سایت پرمخاطب “محیط”، روزنامههای “السّفیر” لبنان و “الحیات” چاپ لندن و سایت رادیو تلویزیون مصر و … به انعکاس درآمد و مورد تحلیل قرار گرفت.
حتّی احمد الطّیب، شیخ الازهر در بیانیهای رسمی، اینچنین به فتوای رهبر حکیم انقلاب، واکنش نشان داد:
«با تمجید و خرسندی، فتوای مبارک حضرت امام علی خامنهای را در خصوص تحریم اهانت به صحابه رضواناللهعلیهم یا تعرّض به همسران حضرت رسول(ص) دریافت کردم. این فتوایی است که با دانش صحیح و درک عمیق از خطرناکی آنچه که اهل فتنه انجام میدهند، صادر شده و بیانگر علاقه و اشتیاق به وحدت مسلمانان است. آنچه که باعث میشود بر اهمیت این فتوا افزوده شود، آن است که عالمی از علمای بزرگ مسلمان و از بزرگترین مراجع شیعه و بهعنوان رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران، چنین فتوایی را صادر کرده است. من از جایگاه علم و با توجّه به مسئولیت شرعیای که دارم، میگویم تلاش برای وحدت مسلمانان، واجب است و اختلاف بین پیروان مذاهب اسلامی باید به اختلاف نظر بین علما و صاحبنظران محدود بماند و به وحدت امّت اسلامی، لطمه نزند که خداوند فرموده است: “ولا تَنازعوا فتَفشلوا و تَذهب ریحکم و اصبروا إنّ الله مع الصّابرین.»
هرچند که در این میان، واکنش شبکههای رسانهای وهّابیت مانند “العربیه” معلوم بود: سانسور و سکوت!
من و تو در کدام ساحل نشستهایم؟!
فتوای مقام معظم رهبری دهان دشمنان شیعه را بست، آرامش را به جامعه اسلامی برگرداند و تفرقه افکنان را از اینکه به تمامی اهدافشان برسند، ناکام گذاشت. اما تاسف آور است که در همین قم خودمان هنوز شبکه تلویزیونی این شیخ سفیه توسط برخی آقایان تبلیغ میشود و تاسف آورتر آنکه هنوز برخی افراد چنین مجالسی را به بهانههای مختلف ترتیب میدهند. این روزها دارد دوباره بازار این مجالس گرم میشود.
وهابیها و بابیها و بهاییها که تکلیفشان مشخص است؛ شیعه اسماعیلیه هم که سرش با امام انگلیسیاش گرم است در ساحل آمودریا. تو حواست کجاست که سرت دارد گرم میشود!
منبع:رجانیوز