به گزارش خانه خشتی ، چند روز قبل در خیابان شهدای رفسنجان به اطلاعیه فروش یک کلیه به همراه یک شماره تماس برخورد کردم برایم جالب بودم که بدانم چه دلیلی برای این اقدام وجود دارد. با شماره تماس گرفتم صدای پسر جوانی را شنیدم ، خودم را به عنوان خبرنگار معرفی کردم دعوتش کردم به دفتر خانه خشتی تا از نزدیک به صحبت در این باره بنشینیم.
این جوان ۲۱ ساله به نام عبدالرضا اصالتا رفسنجانی است، دیپلم رشته تجربی دارد و هنوز ازدواج نکرده است.
درباره علت انتشار این اطلاعیه گفت: تقریبا یک سال است که از تمام شدن خدمت سربازی ام میگذرد اما شغل ثابتی ندارم و کارهایم به بن بست میخورند. بنایی، شاگردی، برقکاری، جوشکاری تقریبا همه کاری را انجام دادم.تخصص اصلی من برقکاری است.کار برقکاریم خوب پیش میرفت اما پس از تغییر ناگهانی بازار اوضاع کارمان خراب شد حتی کسانی هم که با انها کار میکردم الان بیکارند.
پسر جوان گفت: پس از انتشار اطلاعیه تماس های زیادی به من شد که میخواستند به من کمک کنند اما من نیاز به کمک کسی ندارم صدقه نمیخواهم. درواقع هدفم از فروش کلیه داشتن سرمایه برای شروع کار است.میدانم کلیه مال خودم است و پول آن هم مال خودم و صدقه مردم نیست.خودم قصد حل مشکلم را دارم.
عبدالرضا قبل از انتشار این اعلامیه به ادارات و ارگان های زیادی برای تقاضای کار سر زده و در این باره گفت: نتیجه ای نداشت و گاهی اوقات مرا از سر باز میکردند و جواب درستی نمیداند. برای پرورش طیور نیز اقدام کردم اما وام نمیدهند و مجوز کار میخواهند که مجوز ندارم.
وی بیان داشت: اگر میتوانستم وام بگیرم و سرمایه ای داشته باشم حاضر به فروش کلیه ام نمیشدم اما ضامن میخواهند و من ضامنی ندارم.اگر بتوانم وام بگیرم از آن به عنوان سرمایه اولیه استفاده کنم و کم کم قسط هایش را پرداخت کنم نیاز به کمک مردم ندارم ، وام را چون میدانم برمیگردانم مشکلی ندارم.
عبدالرضا گفت: تقریبا بیشتر جوانهای هم سن من با مشکل بی کاری رو به رو هستند؛ هرکاری که پیدا کنم انجام میدهم کار عار نیست.