به گزارش خانه خشتی ، در پیچ و تاب این روزگار پرهیاهو که هرکسی سرش به کار خودش گرم است و حتی مسئولینی که حقوق میگیرند تاگره ای از کار این مردم باز کنند هم سرشان به کار خودشان و سیاست بازی های خودشان گرم شده است، هراز چندگاهی به سوژه ای برمی خوریم که در عین انکه چنین وضعی را در شهر رفسنجان دور از انتظار می بینیم باز تاسف می خوریم که چرا؟
روز گذشته به سراغ خانواده ی پنج نفره ای ساکن در یکی از روستاهای رفسنجان رفتیم، ندا دختر بزرگ این خانواده هفت سال سن دارد قرار بود امسال تحصیل خود را آغاز کند و همچون هم سن و سالهایش به مدرسه برود اما تومور صورتش مانع شده است.
این تومور به نحوی است که در صورت ندا مشهود است و به گفته ی پدر ندا مادرزادی است .
پدر ندا کارگری می کند و با حقوقی روزی ۲۰ تا ۳۰ هزار تومان خرج خانواده اش را می دهد یعنی نهایتا ماهی ۹۰۰ هزار تومان.
پدر ندا می گوید: از این تومور نمونه گیری شده ، برای عمل شدن و برداشتنش نزدیک به چهار میلیون هزینه دارد، هزینه اش را نداشتیم ، واقعا نداشتیم ، با حقوق کارگری دیگر زورم نرسید که ندا را مداوا کنم و امسال به مدرسه نرسید.
مادر ندا می گوید: همیشه همسایه ها و بچه ها از ندا می پرسند که صورتت چه شده است ندا از این سوالها ناراحت می شود، خیلی حجالتی شده و اصلا دوست ندارد از خانه بیرون رود.
می گوید: ندا خیلی علاقه به مدرسه رفتن و درس خواندن دارد، می گوید برایم دفتر و قلم بگیرید .
خانواده ی ندا اصالتا اهل زاهدان هستند و نزدیک به یک سال است که برای کار کردن به رفسنجان آمده اند.
و اما ندا حتی یک کلمه هم با ما صحبت نکرد ، خجالت می کشید …
و البته این ها بماند که مادر ندا هم سنگ کلیه دارد و هزینه ی درمان ندارد ، خانه شان برای شروع فصل سرما وضع مناسبی نداشت، جای یک بخاری در خانه شان خالی بود و … ؛ چون سوژه گزارش خانه خشتی نداست.
شماره تماس برای کسب جزئیات بیشتر: ۰۹۱۳۵۹۷۴۹۸۸