رویکرد رسانه محور که در دوره های گذشته و به دلایل متعدد از جمله عدم درک صحیح سیاست گذاران از حوزه رسانه و تاثیرات آن بر افکار عمومی مورد غفلت قرار گرفته بود به یکباره در راس سیاست گزاری های مدیریت شهری قرار گرفته است .
سیاست تیم جدید انجام فعالیت های عمرانی روبنایی با هزینه کم و برد تبلیغاتی بالا است . روزی نیست که در شبکه های اجتماعی گلکاری بوستانی یا آسفالت کوچه ای را به عنوان خدمات شهرداری نبینید که در حوزه مدیریت شهری اقدامات زود گذر و با جنبه تبلغاتی بالا است .
در حوزه مسائل فرهنگی نیز اوضاع به همین منوال است بهره گیری از توان اقتصادی قابل توجه و رویکرد فرهنگی متفاوت به همراه نگاه تبلیغاتی زمینه برگزاری مراسمات از جمله جشن های پر زرق و برق را فراهم نموده است .
نکته قابل توجه ان که در حوزه فعالیت های عمران شهری در قاب کلیه عکس ها علاوه بر حضور همیشگی رییس محترم شورا ی شهر،شهردار غیر بومی رفسنجان نیز دیده میشود اما در حوزه فرهنگی تنها و تنها این رییس محترم شورای شهر است که قاب تصاویر را به تسخیر خود در آورده است .
رویکرد رسانه محور و تبلیغاتی فعلی از جهت تاثیر بر افکار عمومی قابل فهم است کما اینکه در دوره های گذشته که جناح مقابل بر سرکار بود بارها پیشنهاد تشکیل جبهه ای رسانه ای به منظور اصلاع رسانی خدمات صورت گرفته به مسئولین سابق داده شد که متاسفانه هر بار به انحاء مختلف مورد مخالفت قرار گرفت .
خطر در کمین اولویت قرار گرفتن سیاست های پوپولیستی و عوامانه در اجرای اقدامات فرهنگی است .اینکه در دوره ای خیابان جدیدی احداث نشود فکری برای ترافیک شهری نگردد و یا برنامه ای مدون برای توسعه شهری تعریف نگردد و به جای آن دیواری رنگ شود یا باغچه ای آباد گردد خطری به مراتب کمتر از رویکرد عوامانه به فرهنگ عمومی یک شهر دارد .
برگزاری جشن ها با حضور هنرمندان شناخته شده و یا دعوت از جیپ سوارن برای برگزاری رژه در خیابان ها به غیر ایجاد هیجانات آنی برای مردم و خوراک تبلیغاتی برای مسئولین چه دستاوردی برای توسعه ماندگار فرهنگی شهر خواهد داشت ؟
کما اینکه نگارنده به خاطر دارد در سال های نه چندان دور مراسمات و جشن های مذهبی که توسط جناح رقیب در سطح شهر برگزار میشد جمعیت بیشتری را گرد می آورد اما نهایتا امروز در فضای فرهنگی شهر فقط نام و یادی از آن باقی مانده است.
اینکه ما برای توجه به لایه های اجتماعی که تا به امروز دیده نشده اند صرف وقت کنیم اقدام در خوری است اما آیا طبقه اجتماعی فرهیخته ای نبود که به سراغ آن برویم و از آن به منظور معرفی توانمندی های خود دعوت به حضور نماییم ؟ آیا سینما گران ، اهالی فرهنگ و ادب ، دانشجویان و فارغ التحصیلان حوزهای مختلف در این شهر نبودند که در همایشی به میدان بیاییند سخنی بگویند و دیده شوند ؟
در همه سیستم های سیاسی، نهادی در ابتدا تولید فکر و ایده مینماید و این افکار توسط مدیران تبدیل به دستور عمل های اجرایی میشوند و نهایتا اقدامات زیر بنایی در راس و اقدامات رو بنایی به عنوان چاشنی کار در نظر گرفته میشود .جابه به جایی در اولویت ها سیاست گذاری یا خطا در تشخیص است یا مشاوره از سر چاپلوسی که مطمئنا مربوط به ضعف بنیه نظریه پردازی است .
اینکه نهادی به عنوان تالار گفتگو تشکیل میشود که فی نفسه عمل قابل تقدیری است اما مدیریت آن به مهندس برقی سپرده میشود که نه سابقه چندانی در امور سیاسی – اجتماعی دارد و نه حتی توان حضور در بحث های تخصصی خود شاهد این مدعا است .
توجه بیش از اندازه به امور نمایشی در حوزه کار فرهنگی به نظر میرسد شورای شهر را از توجه به آسیب های دنبال دار فرهنگی که مدت ها است پنجه بر چهره شهر میکشد غافل نموده است . بحث اعتیاد به مواد مخدر، مصرف مشروبات الکلی ، نزاع عای منجر به جرح و قتل ، کودک آزاری و….آسیب های اجتماعی غیر قابل انکاری است که دامان شهروندان رفسنجانی را گرفته است .
گلایه نگارنده خدای نکرده این نیست که چرا جشنی برگزار شده و یا خیابانی لکه گیری شده است بلکه جابه جایی صورت گرفته شده در اولویت های سیاست گذاری شهری است . نباید جای نیازهای اساسی را با اموری پرکرد که چون برف شادی تنها جلوه ای دارد و بعد مدت زمانی بدون تاثیری قابل توجه بخار میشود .
امروز زیر گذر شهدا با همه ایراداتش نقش قابل توجهی در تسهیل رفت و آمد شهروندان ایفا میکند که شاید با هزینه ساخت آن بتوان همه گلکارهای شهر را گل کاشت و دیوارها را نقاشی نمود و جشن و مراسم بسیاری به راه انداخت اما برای رفاه مردم رفسنجان کدام ماندگار تر است؟
من الله توفیق
سید علی حقگو