رفسنجان شهر معدن مس
سرچشمه جزء خاک شهرمان رفسنجان محسوب می شود اما جای المان ها و اسم مس که شهرمان با آن ها شناخته می شود، خالی است.
به گزارش خانه خشتی ، ما رفسنجانی ها می دانیم سرچشمه جزء خاک شهرمان محسوب می شود، از آن جایی که نماد ها ، المان ها ، تصاویر و اسم میادین و خیابان ها و کوچه ها در حقیقت شهر را به ما معرفی می کنند. باید گفت جای المان ها و اسم هایی که شهرمان با آن ها شناخته می شود، خالی است. رفسنجان قطب پسته جهان است و معدن مس ما در فهرست بزرگترین معادن روباز جهان و بزرگترین تولید کننده مس ایران است.
بگردید ببینید اسم خیابانی ، اسم میدانی ، طرحی ، المانی در جهت معرفی این سرمایه های سرزمینی پیدا می کنید!
این یک مسئله استراتژیک است و در این زمینه هنر تاکتیک محسوب می شود. تا هویت شهر را بسازیم. میدان شهید میر افضلی ، میدان قدس ، خیابان امام (رحمه الله علیه)، بولوار امام رضا(علیه السلام) در کنارش میدان پسته ، خیابان پسته ، خیابان مس ، میدان مس ، اینها بخشی از هویت شهر را می سازند.
در این راستا با افتخار خواستیم ، یکی از هنرمندان رفسنجانی با ما به گفتگو بنشیند، و از زبان خودش شرحی از حال:
بهشته بهشتی، زاده و بزرگ شده در شهر برگ سوخته و مظلوم رفسنجان در میان مردمانی نجیب که مطالبه گری را نیاموخته اند و همواره راضی بودند به آنچه برایشان اتفاق می افتد. دلبسته به هنر و معماری با آرزوی داشتن شهری که مردمانش خوشحال باشند و به یکدیگر لبخند بزنند.
در طول زندگی ام سعی در آموختن داشتم. آموختم که آموزش دهم. خدمتگزاری به شهر و مردمانش آرزویم بوده و هست، برای آرامش روح پدرم که هر چه دارم از اوست.
آنچه مسلم است هیچ جای دنیا برایم آرامش شهرم را نخواهد داشت.
رفتیم فضای آموزشگاه ایشان را هم از نزدیک دیدیم . آثارشان بر تن دیوارها خودنمایی می کرد.چیزی شبیه نگارخانه .
- سلام ، حالتون چطوره؟
سلام ، حالم به حال مردم و جامعه بستگی دارد . اگر بقیه خوب باشند، من هم حالم خوب است.
- خانم بهشتی می توانیم بگوییم رفسنجان ما ، امروز از نظر تعداد هنرمندان و کیفیت کار هنری در یک دوره با شکوه هنری قرار دارد؟
اگر از محدوده ی مکانی خودمان پا را فراتر بگذاریم. متوجه می شویم که از دنیای واقعی هنر در ایران کمی فاصله داریم. به نسبت جمعیتی که به کار هنری می پردازند.تعداد کمی کار هنری فاخر انجام می دهند. ما خوب پیش می رفتیم و شاید ده سال پیش حرف برای گفتن خیلی داشتیم . و بعد از آن در هنر های تجسمی دچار یک رکود هنری شدیم. ولی با اتفاقاتی که اخیراً رخ داده امیدوارم یک تلنگری به این قضیه خورده بشود.همیشه بخش اعظم برترین های هنرهای تجسمی استان کرمان از رفسنجان بوده است.
- شما یک دوره ای مدیریت انجمن هنرهای تجسمی را داشتید برای ما درباره انجمن بگویید؟
قبل از من حدود هشت تا ده سال خانم مهری سنجی، سکان دار انجمن هنرهای تجسمی در رفسنجان بود.زمانی که من دانشجو بودم و مشغول کسب هنر بودم.چند سالی به دلیل بی مهری هایی از طرف احتمالاً سیستم اداری ، انجمن رها شد. من خیلی در جریان نبودم. بعد از پنج یا شش سال وقفه در کارانجمن ، به دعوت اداره یک گرد همایی به وجود آمد. آن زمان یک انتخاباتی به صورت محدود انجام گرفت، جمعاً هفتاد یا هشتاد نفر آمدند. رأی گیری شد. ما به عنوان هیئت مدیره انتخاب شدیم. و انجمن شکل گرفت و بعضی دوستان می گفتند چیزی به اسم انجمن هنرهای تجسمی در دستور کار ارشاد وجود ندارد و غیر قانونی است. آن زمان اساس نامه ای توسط یکی از همکاران تنظیم شد. اما متأسفانه هرگز ثبت داده نشد. انجمن خیلی مفید بود . پیگیری جشنواره ها، همایش ها، ورکشاپها، استعدادیابی ، برگزاری اکسپو و … در آن مقطع زمانی ما دویست و پنجاه عضو داشتیم . دفتر انجمن ، خانه ای برای همه هنرمندان تجسمی بود. و ما به مدت دو سال طبق تعهدی که داده بودیم، انجمن را مدیریت و سپس واگذار کردیم. در آن دو سال با همراهی بچه های خوش ذوق و خوش فکری مثل خانم ها گرامی، امیر پناهی ، حسن زاده و آقایان سید حسین جعفری ، مرتضی درخشان و محمد احمدی راد اهداف انجمن را دنبال می کردیم. نا گفته نماند اسامی ذکر شده تقریباً هسته مرکزی را تشکیل می دادند. و تقریباً تعداد زیادی از هنرمندان هنرهای تجسمی به سهم خود ایفاگر نقش بودند. ما همکاری و همراهی بین هنرمندان را دنبال می کردیم. گروه ما طبق تعهدی که از اول داده بود به مدت دو سال عهده دار این مسئولیت بود و بعد از آن به گروه بعد واگذار کرد و سیستم تا چند سال بعد هم به خوبی پیش می رفت. اما به دلایل نامشخص چند سالی بود که دچار رکود و خاموشی شده بود . که گویا جدیداً تلنگرهایی از سوی اداره ارشاد به آن وارد شده است.
- شما تحت عنوان اندیشه ورز در قالب تیم کارشناسی هنری در معاونت خدمات شهری ( شهرداری) راجع به امور زیبا سازی مشاوره ارائه می دهید؟
در حد توان بله
- تیم کارشناسی هنری، تأثیر گذار بر روی همه ی آنچه از زیبا سازی در شهر انجام می شود، هست یا خیر؟
تا آنجا که در حیطه ی وظایفش تعیین شد، بله.
- تا حالا سرچشمه رفتید، آنجا را از نزدیک دیدید؟
بله تقریبا هر هفته به دلیل وظیفه ای که قبول کردم.
- می دانید سرچشمه تا رفسنجان چقدر فاصله دارد؟
حدود شصت کیلومتر، اینکه می گویم حدود ، از آن جهت است که به جای نگاه کردن به تابلو های فاصله همیشه سعی کردم از زیبایی طبیعت در مسیر راه لذت ببرم. مقصد برای من رسیدن به یک مکان نبوده است.
- با توجه به اینکه سرچشمه جزء رفسنجان هست، و رفسنجان یک شهر معدنی محسوب می شود، با استفاده از هنر چطور می توان رفسنجان را یک شهر معدنی معرفی کرد؟
راستش نمی دونم هدف از این پرسش چیست ! گرفتن ایده یا تعیین وظیفه ، اما آنقدر می دانم که هم هنرمندان این شهر و هم مسئولین تا به امروز به این نکته توجه داشته اند اما شاید اجرایی نشدن آن ها دلایل دیگری داشته باشد.
- در زیبا سازی، تقلید از کشور های دیگر یا شهر های موفق در زمینه زیبا سازی شهری، کار درستی است هست یا خیر؟
تقلید چنانچه کورکورانه نباشد چیز بدی نیست تقلید نوعی آموختن است.اگر با آگاهی باشد. تقلید در زیبا سازی چنانچه با فرهنگ و اقلیم ما سازگار باشد به نظرم زیاد هم بد نیست البته در شرایطی که خلاقیت وجود نداشته باشد.
- همکاری مس و شهرداری رفسنجان در فرهنگ سازی و هدایت جوانان و نوجوانان به سمت فرهنگ اسلامی ایرانی و تفریحات سالم چقدر می تواند مؤثر واقع شود؟
چند سالیست که این حمایت و توجه کاملاً احساس می شود. اما آنچه بر آن نقد وارد است طرح هایی است که ارائه می شود. شاید ارائه پیشنهادات جامع تر و سازنده تر بیشتر بتواند به فرهنگ و هنر این شهر کمک کند طرح هایی که عموم جامعه را تحت تأثیر قرار دهد و به توسعه ی پایدار شهر و رشد فرهنگی عموم مردم کمک کند.
- آرزوی موفقیت دارم برای شما هنرمند نقاش رفسنجانی خانم بهشتی عزیز و متشکرم .
آی مردم رفسنجان، اینجا دری باز شده است برای گفتگو و ادامه پیدا می کند تا نتیجه گیری ان شاء الله. از یک جایی باید شروع کرد. اگر قبول دارید لطفاً نظرات خود را به ما بگویید.
ادامه دارد…
انتهای پیام/
