بعد از ماهها کشمکش میان نیروهای سیاسی استان کرمان نهایتا در هفته گذشته با سفر غیر منتظره ی وحیدی وزیر کشور حکم ابقا علی زینی وند در سمت استانداری کرمان به امضاء رسید . استاندار کرمان نیز بلافاصله در دو انتصاب معنادار رحمان جلالی را به عنوان معاون سیاسی امنیتی و حاج اکبر پورمحمدی را به عنوان فرماندار رفسنجان تعیین کرد.
در این یادداشت همانطور که از عنوان آن نیز بر می آید قصد ورود به چالش های چندین ماهه فعالین سیاسی استان کرمان در تعیین استاندار، را نداریم که اگر بخواهیم به علل و نتایج این رقابت ها ی ابقای زینی وند بپردازیم مثنوی ۷۰ من کاغذ خواهد شد .
نکته مهم قابل ذکر بعدی آنکه کلیه مطالب منعکس شده در این یادداشت صرفا مبتنی دیدگاهای شخص نگارنده بوده و نفس نگارش این سیاهه تحلیلی است سیاسی از انتصاب فرماندار جدید رفسنجان.
اکبر پورمحمدی به مدت ۸ سال شهردار و تقریبا دو سال فرماندار رفسنجان بوده است . شهرداری که بیشتر زمان عمر مدیریتش را بر حوزه پروژه های شهری تمرکز داشت، تا مدیریت افکار عمومی و تبلیغات . در یکی دو جلسه محدودی که در همان دوران با ایشان داشتم، دستم آمد که پورمحمدی شخصی است کاملا عملگرا که تقریبا اعتقادی به کار تبلیغاتی و جارو جنجال ندارد و برایش تنها چیزی که اهمیت دارد ساخت و ساز و کار عمرانی است و با اینکه چه می گویند یا چه خواهند گفت کاری ندارد.
این روحیه عملگرایی منجر به آن شده که پورمحمدی برای پیش برد کار خودش هم شده اول به نوعی منش فراجناحی اعتقاد پیدا کند و از طرفی در برابر هر حاشیه ای حتی سخت ترین تهمت های اقتصادی که بعدها بطلان آن در مراجع قضایی به اثبات رسید، نیز سکوت کند.
نکته مهم بعدی در خصوص شخصیت فردی حاج اکبر پورمحمدی جایگاه ویژه و ممتاز وی در جبهه اصولگرای شهر است . حاج اکبر در حال حاضر شاخص ترین چهره اصولگرای رفسنجان است که حرفش برای بسیاری حجت و منطقش فصل الخطاب است .
پس سه مشخصه مهم فرماندار جدید را می توان این گونه خلاصه کرد:
اول، عملگرا بودن دوم ،پرهیز از حاشیه سازی و سوم،فصل الخطاب بودن.
فضای سیاسی عمومی رفسنجان امروز متاثر از سه جریان سیاسی فعال است . واقعیت آن است که با از میدان به درشدن اصلاح طلبان از عرصه مناسبات قدرت دو گروه اصولگرا میدان دار اصلی سیاست در شهر شده اند.
گروه اول را که می توان اصولگرایان جدید یا تحول خواه نامیدکه تحت عنوان گام دومی ها فعالیت می کنند. دومین گروه از فعالین جناح اصولگرا، نمایندگان فکری جبهه پایداری در رفسنجان هستند. هر چند پس از پیروزی در انتخابات مجلس، در ترکیب همراهان و به تبع آن گرایشاتشان تغییراتی ایجاد شده است .
گروهی سومی هم وجود دارد که در واقع خرده فعالین جداشده از جریان های اصلی شهر هستند که فلسفه وجودشان بیشتر در نفی اقدامات و موضع گری های جریان های سیاسی اصلی است و تنها زمانی ظهور و بروز دارند که بخواهند انتقادی را متوجه عملکرد و یا انتصاب مسئولی نمایند، کما اینکه اینان همانقدر منتقد انتصاب شهردار جوان بودنند که با منطقی معکوس مخالف انتصاب فرماندار میانسال شهر شدند.
مهم ترین مولفه تامین منافع گروهی، حاکمیت عقلانیت بر تصمیمات است . این عقلانیت اگر در چهارچوب درست منافع و حرکت صحیح با ابزار متناسب همراه شود بدون تردید منجر به حصول نفع جمعی و پیشبرد همه جانبه جوامع خواهد شد .
حال اگر این عقلانیت در تصمیم جای خود را به لجاجت بر تصمیم دهد، نتیجه قابل پیش بینی آن عقبگرد، نه تنها در حوزه منافع جمعی بلکه مهم تر از آن وارد آمدن صدمه جبران ناپذیر به اخلاق سیاسی و آرامش اذهان مردم خواهد شد .
گفتمان لجاجت بر تصمیم، چند صباحی است که تبدیل به گفتمان غالب برخی سیاسیون شهر شده که نمود بارز آن را در انشقاق در مجمع نمایندگان استان کرمان و جنجال های مرتبط با تعیین تکلیف استاندار این استان به وضوح مشاهده کرد .
این رویه، برپایه منطق یا همه امتیازات و یا زدن زیر میز بازی استوار گشته،که شاید در کوتاه مدت امتیازکی برای برخی حاجبان درگاه به ارمغان آورد اما بدون تردید در بلند مدت منجر به بن بست سیاسی و آسیب جدی به منافع مردم شهر خواهد شد.
و اگر این رویه لجوجانه با ترس از رقیب جوان تر همراه شود ملغمه ای خواهد شد که هر چیزی از آن بیرون بیاید خیر مردمان در آن نخواهد بود.
و شاید همین نگاه و تحلیل بوده که برخی از بزرگان قوم را بر این داشت که به منظور جلوگیری از حوادث پیش رو و برساختن تعادلی عقلانی بر فضای سیاسی شهر علی رغم برخی انتقادات مجددا سکه فرمانداری را به نام پورمحمدی ضرب کنند.
شاید نگارنده این سطور نیز در آرمان خود حامی حضور طیفی جدید از مدیران جوان و شایسته انقلابی برکرسی های مدیریتی شهر باشد،اما دنیای سیاست،دنیای واقعیات است و واقعیات امروز به ما می گوید شهر ما نیاز به حضور استوانه ای برای تعدیل لجاجت ها ، رقابت ها و همچنین هدایت توانمندی نخبگان به سمت بهره مندی جمعی دارد.
من ا… توفیق
به قلم سید علی حقگو
انتهای پیام/