ناگفته های همراه بسیجی شهیدمنصورپور یوسفی از شب شهادت

شهید پوریوسفی از بدو تشکیل گروه مقاومت شهید طالبی احمدآباد رضوی، یکی از وفادارترین وپرکارترین ومخلص ترین بسیجیان پایگاه بود،همه ی همتش را برای خدمت به اهالی به کار می بست.شغلش بنایی ودرخانواده ای ساده زیست ومتدین زندگی میکرد.مدت یک هفته از مراسم خواستگاریش میگذشت.

علی سعدلو فرمانده گروه شهیدطالبی در گفت وگو با خبرنگار خانه خشتی از خصوصیات و ویژگی های شهید پور یوسفی اینطور گفت: شاید کار روزانه اورا در طول روز خسته میکرد اما او هرشب از نیمه گذشته تا سحر و فقط برای آسایش وامنیت این اهالی گشت میزد. شهید پور یوسفی یکی از فعالان بسیج بود و با مسئولیت اطلاعات  در پایگاه خدمت میکرد واطلاعات ایشان بارها به نیروی انتظامی برای به دام انداختن مفاسد کمک کرد.

ایشان در پاسخ به خبرنگار خانه خشتی در مورد ماجرای شب حادثه وشایعاتی که وجود دارد از اینکه این یک خصومت شخصی بوده است گفت:شهید پور یوسفی اهل  دشمنی داشتن با کسی را نداشت وقطعاً اگر قاتل وی نیز دستگیر شود این را اعتراف خواهد کرد.

وی بابیان اینکه این روستا به نام مقدس علی ابن موسی الرضا(ع) وبنام شهید والامقام طالبی است ولی به خاطر بعضی مسائل و نا امن بودن محیط تعداد زیادی از سارقین و لانه های فساد در این روستا وجود دارد گفت: قرار بر این شد که این روستا به همت بسیج و با همکاری نیروی انتظامی  پاکسازی  شود ؛ طبق اسنادی که وجود دارد ما با حکم گشت و با توافق نامه ای که در تاریخ ۸/۲/۹۲ بین گروه مقاومت شهیدطالبی وکلانتری ۱۱ در رفسنجان و با امضای تعدادی از پرسنل نیروی انظامی قرار بر این شد که گروه مقاومت شهید طالبی  با ۹ نفر از اعضاء شروع به فعالیت کند ابتدا منازل فاسد را شناسایی کند و سپس  با کمک نیروی انتظامی به دستگیری آنها بپردازیم. صبح روز حادثه بنده با سرگرد بابائی مسئول اطلاعات کلانتری ۱۱ تماسی داشتیم و به ایشان عرض کردم که از امشب گشت ویژه بطور نا محسوس شروع خواهد شد.

همراه شهید پور یوسفی در مأموریتهای شبانه پایگاه در شرح جزئیات شب حادثه می گوید:آن شب گروه ۹ نفره گشت برای جلوگیری از شناسایی شدن بصورت  دو یا سه نفره در حال گشت بودیم.منصور بهمراه مرتضی و مصطفی اخلاصی ، دوتن از بسیجیان فعال پایگاه، در حال گشت بودند،درحالی که میخواستند برای ارائه گزارش به گروه ما ملحق شوند با سه نفر ازاراذل روبه رو شده و آنها بدون هیچ دلیلی به بچه ها حمله ور و با سلاح سرد به جان آنها افتاده ، مرتضی زخمی میشود و خود را از صحنه دور میکند در حالیکه میبیند که ناصر.ف-یکی از ارازل- عربده زنان به دنبال منصور پوریوسفی میرود  واو را با ضربه سنگ وچاقو از پای در میاورد.

علی سعدلو با اشاره به شرارت های متعدد این اراذل در روستا گفت:اهالی روستا شاهد این هستند که این اراذل دارای سابقه ی بدی هستند و چندین شرارت را در روستا داشته اند وحتی سابقه چاقوزنی در شهرهای دیگر وهمچنین تحت تعقیب قانونی هم بوده اند.

وی در پایان خطاب به مسئولین اینطور گفت:من از همه مسئولین این امر میخواهم که نگذارید خون این این شهید پایمال شود واین افراد جنایتکار را بگیرید و به سزای اعمالشان برسانید.