بانوی استوار جاده ها
راننده اتوبوس کرمان به کرج، متولد ۱۳۵۳ و مادر یک پسر جوان است، اعتماد به نفس خوبی دارد و هوشمندی از چشمانش هویداست، با وقار و متانت پشت فرمان می نشیند و شش دانگ حواسش به جاده و سالم به مقصد رساندن ِ مسافرانش است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خانه خشتی رفسنجان؛ زهرا طالبی متولد ۱۳۵۳ اهل رفسنجان به دلیل مهربانی، تعهد، مسئولیت پذیری و ایفای نقش مادری و همزمان پدری، داشتن استقامت و دیگر ویژگی های نیک در یک مسئولیت مردانه کاملاً سنگین ِ رانندگی اتوبوس و تریلی ایفای نقش می کند که لقب ستاره شهر را به خود گرفت.
بانویی که راننده توانای تریلی و اتوبوس است نترسیدن از دست اندازهای زندگی و رد کردن از آن ها را با حفظ اصول و قوانین آن راهی برای رسیدن به هدف و مقصد ِ هموار می داند.
وی که در عین زنانگی، مسئولیت مردانگی را بر عهده دارد و چه بهتر که الگوی بسیاری در جامعه شود در سال ۸۶ توانسته است گواهینامه پایه یک ماشین سنگین را دریافت و در جاده های کشور تردد کند.
احترام مادر به آرزوهای یک دختر
وی که دارای ۶ خواهر و برادر است می گوید: از بچگی عاشق رانندگی بودم، و زمانی که می خواستم گواهینامه پایه یک را آزمون بدهم مادرم پشتوانه قوی و حمایتگر من بود و با اینکه مادرم سواد کمی داشت امّا می گفت به آرزوهایت احترام می گذرام حتی اگر جامعه نپذیرد.
در واقع به نظر می رسد زهرا نمونه ای از بانوان توانمندی است که ثابت کرده اند، وظایف زنانه و مادرانه یک خانم در رابطه با خانواده، مانع حضور موفق و درخشش او در سطح جامعه نیست و بالعکس پذیرفتن مسوولیت های مختلف در خارج از خانه ، نیز در صورتی که طبق برنامه ریزی صحیحی انجام شود، نمی تواند یک کدبانوی واقعی را از ایفای نقش مهم خود در خانواده بازدارد.
اوّلین روز کاری در خط کرمان به اهواز
این بانوی رفسنجانی که برادرش هم راننده ماشین سنگین در جاده های کشور است با اشاره به اینکه اولین روز کاری ام رانندگی در خط اهواز را به من سپردند اظهار کرد: مادر و برادرم دلداری هایی که بمن می دادند قوت قلب می گرفتم و ترس و دلهره از من دور می شد، مادرم با زبان عامیانه گفت دخترم؛ لباس بزرگ می پوشی هرکس هر حرفی زد شما شنونده باش و همه چیز را به دلت بریز و آبرومندی، حجاب و حیا که برای من مهم است را حفظ کن.
بهترین یارش به دور دست ها سفر کرد
حلقه اشک در چشمانش جمع شد و به یک آن انگار کل سال هایی که مادر گرانقدر این یار و همراه او در سختی ها و غم خوار و یاریگر او در زندگی بود از سرش گذشت و چنین گفت: مادرم و برادرم دو پشتیبان و همراه و مشوق من در زندگی هستند که متأسفانه یک سال است مادرم به دیار باقی سفر کرده و من را تنها گذاشته است.
وی می افزاید: زندگی من پستی و بلندی، فراز و نشیب زیاد داشت امّا وقتی به کار مشغول هستم یاد دو مشوقم آرامشی ژرف بمن می بخشد و سپاسگذار خدا هستم که نعمت های عظیمی در زندگی برای من قرار داده است.
مشکلات خانم های راننده جاده های ترانزیتی
طالبی با اشاره به اینکه وقتی دو یا سه روز رانندگی می کنی و بعد از آن به خانه بر می گردی تازه اوّل انجام امور خانه داری ات شروع می شود می گوید: مشکلات ما خانم ها وقتی که از کار رانندگی در جاده به خانه برمی گردیم تازه اول مسئولیت مان است که باید خانه داری کنیم.
وی ادامه می دهد: باید تا زمان دو تا ۳ روز بعد که دوباره برای رانندگی فراخوانده می شویم امو رخانه داری، تمیزی، پخت و پز و خرید را انجام دهیم تا در نبود ما اعضای خانواده کمبودی احساس نکنند.
خانم طالبی بیان می کند: خدا را شاکر هستم که فرزندم به شغل من رضایتمندی دارد و حتی پشتیبان من است، سعی می کنم در زمانی که در خانه و شهرم هستم خانواده کمبودی را احساس نکنند و به آن ها رسیدگی می کنم.
برخورد مسافران با راننده زن
وی که یک زن است امّا در لباس مرد و شغل مردانه اظهار می کند: برخورد مسافران با من محترمانه است و گاهی اوقات مرا تشویق هم می کنند و از سفر با اتوبوسی که راننده اش یک زن است احساس آرامش و راحتی دارند.
خانم طالبی تصریح می کند: مسافرانم همیشه مرا تشویق میکنند، حتی بارها شده به زبان گفته اند شما باعث افتخار هستید، خیلیها هم از سر شوق وقتی می بینند راننده خانم است علاقه دارند که با اتوبوسی که من راننده اش هستم، مسافرت کنند، خوشبختانه برخورد رانندههای مرد و همکارانم هم برادرانه است و این ها باعث می شود بیشتر به شغلم افتخار کنم.
در ذهنم واکاوی می کنم که چطور می شود فرمان را می چرخاند؟ دستهای ظریفش با زمختی فرمان ماشین همخوانی ندارد که در پاسخ سوال می گوید: با وجود سختی های کار، حال ِ این کار مردانه را گرفته و با او کنار آمده است.
اتوبوس خانم طالبی را تجربه کنید؛ اتوبوس نیست هتل است
” اتوبوس خانم طالبی را حتما تجربه کنید، اتوبوس نیست هتل است” این جمله را یکی از مسافرانش عنوان می کند و می گوید: در وهله اوّل که وارد اتوبوس شدم وقتی راننده را یک خانم دیدم احساسی غریب و دلهره وار مرا فرا گرفت امّا بعد از اینکه با او هم صحبت شدم متوجه شدم عشق به جاده، او را وارد شغلی کرده که کمی متفاوت از شغل های معمول زنان است، بانویی که باورهای سنتی درباره رانندگی زنان را به چالش کشیده است.
وی در ادامه تصریح کرد: در مدّت زمانی که مسافر او بودم، در مسیر متوجه شدم که هوای مسافران را خیلی دارد، در این اتوبوس از مسافران پذیرایی چای، آبمیوه، میوه و خوراکی می شود که در هیچ اتوبوسی دیگر به این سنگ تمامی نمی شود.
این مسافر ادامه می دهد: در این اتوبوس کاملاً احساس امنیت داشتم تا زمانی ک هبه مقصد رسیدم، راننده این اتوبوس کاملا حواسشان به حریم و حرمت ها است و مسافران رضایت کامل دارند و توصیه می کنم خانواده ها می توانند دخترانشان را با کمال افتخار به دست این بانوی راننده استوار جاده ها بسپرند که مطمئنا و با امینت کامل به مقصد می رسانند.
دوست ندارد که مانند راننده ها پذیرایی ویژه شود
در سنت رانندگی در جاده های ترانزتی، در رستوران ها زمانی که اتوبوس متوقف می شود تا مسافران استراحت کنند و غذایی تناول کنند، از راننده ها پذیرایی ویژه می شود و منوی باز با انتخاب بهرتین غذا را دارند؛ امّا خانم طالبی معمولاً سر میز ویژه نمی نشیند و سهم شان یک غذای بسیار ساده است و هیچ وقت نخواسته از خواسته خودشان عدول کند.
خانم طالبی که خیلی عالی رانندگی می کند، اینکه این خانم کاری را انجام می دهد که انجام دادنش برای خیلی ها سخت و غیرممکن است، باعث افتخار جامعه زنان است.
برای همین وی لقب ستاره شهر رفسنجان را به خود اختصاص داد و در شبی زمستانی و در آستانه روز زن مسئولان از جمله مهندس علی اکبر پورمحمدی فرماندار رفسنجان، دکتر مجید فصیحی هرندی رئیس دانشکده ایران شناسی، دکتر زهرا رسایی رئیس جهاد دانشگاهی رفسنجان و جمع دیگر از مسئولان و بستگان و دوستان و آشناییان در منزل وی جمع شده و به او تبریک گفتند و ضمن شنیدن سخنان وی به دغدغه های او هم گوش فرا دادند و قول دادند در مسئولیتی که قرار دارند زمینه هموار کردن مشکلاتش را فراهم کنند.
شیرزن جاده علاقه او رانندگی است و در چند ساعتی که میهمانش بودیم همت و توانایی زنانه اش به یاری او آمدند تا او با غرور از شغلش بگوید، اما خوب می دانم که اگرچه در کلامش امید موج می زد، اما عمق حرف هایش حکایت از رنج و زحمتی داشت از مشکلات ریز و درشتی که دارند، از رانندگی سنگین در شبها و بی خوابی گرفته تا اینکه سختی کار به رانندههای اتوبوس تعلق نمی گیرد و مجبورند ۳۰ سال کار کنندو نیز مشکلاتی دیگر که می طلبد آدمهای بالادست، آنهایی که مسئول رسیدگی به معیشت زهرا و امثال آن ها هستند، به این فکر کنند که اگر یک روز سیستم حمل و نقل کشور تعطیل شود چه اتفاقی خواهد افتاد آیا این زنان از عهده معیشت خانواده شان بر خواهند امد ؟
انتهای پیام/