این جریان به دنبال مصادره نظام جمهوری اسلامی، به جای مقابله با آن است که اولین گام بی ثبات سازی رهبری در نظام و بی اعتباری سازی ولایت فقیه و همچنین بازوان ولایت از یک سو ومنزوی ساختن مرجعیت وروحانیت یا ایجاد تقابل وشکاف بین آنان ونظام از سوی دیگراست. درنیل.به این اهداف جذب وهمراهی کردن لایه هایی از نظام ومسئولان وسپس بهره گیری ابزاری از آنان برای فشار بر رهبری ونظام یک شیوه اقدام است وهمچنین بهره برداری از ظرفیت های درونی نظام وبیت المال برای جذب هوادار ونیز جلب نظریا به عبارتی فریب مردم نیز یکی دیگر ابزار نیل به هدف است. جذب وبکارگیر افراد کم مایه،ولی مطیع در اختیار وارایه کمکهای بی حساب وکتاب، به آنها نیز از دیگر ابزارنیل به این هدف است که بتوان مقاومت احتمالی مدافعان نظام را درشرایط لازم با سیاست قهر وفشار واگر هم لازم باشد با تحریک افکار عمومی والقای اینکه، اقتدارگریی نظام،اجازه کار وخدمت را نمی دهد،مهارکند.این سیاست در واقع برگردان همان سیاست فشار ازپایین چانه زنی از بالااست که، روزگاری اصلاح طلبان با اقتباس ازآن سوی مرزها در داخل به دنبال مقابله می کردند.در این میان عضوافراطی اصطلاحات(گنجی ها به جای مصادره اعتقاد به ظهور ومهدویت ، مقابله در این با آن پرداخته ودر بحبوحه فتنه سبز ،این عقیده را بر گرفته از عقایدیهودی مسیحیت اعلام کرد.