به گزارش خانه خشتی؛ از دانشکده اقتصاد که عبور میکنی و به حوالی دانشکده ادبیات میرسی، سمت چپت در بوستان فرهنگ دانشگاه باهنر کرمان، سردیسی از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی نصب شده است که در مقابلش تندیسی هم بر روی زمین قرار گرفته است با این کلمات:
قاسم سلیمانی دانشجوی علوم اجتماعی دانشگاه شهید باهنر کرمان – شماره دانشجویی ۷۰۲۳۴۲۰۸
در نخستین سالگرد شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی این سرو که نماد پایداری و آزادگیست به نام آن دلاور ایرانی با دو سروِ سمت چپ آن به نام دو همرزم وفادارش شهیدان حسین پورجعفری و ابو مهدی المهندس نام گذاری گردید.
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بر اساس اسناد موجود علیرغم مشغلههای بسیاری که داشته در کنکور سال ۱۳۷۰ شرکت کرده و در رشته علوم اجتماعی دانشگاه شهید باهنر کرمان پذیرفته شده بود. ظاهرا این تندیس و آن سردیس در اولین سالگرد شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در بوستان فرهنگ دانشگاه شهید باهنر کرمان و مقابل دانشکده ادبیات این دانشگاه نصب شده است. تندیس و سردیسی که به عقیده من، نصبشان اقدامی ضروری، ارزشمند و ممتاز بوده که باعث فخر همه کسانی است که روزگاری در این دانشگاه به تحصیل پرداختهاند. چرا که زمانی متوجه میشوی، یک موقعی سردار سلیمانی، در همین دانشگاه قدم زده و روی صندلیها و پای تختههای کلاسهایش نشسته و آموخته، ناخودآگاه مملوء از فخر و مباهات میشوی که تو هم در همان دانشگاه قدم زدهای و بر روی همان صندلیها نشستهای و پای همان تختهها آموختهای.
این تندیس و سردیس، غرور ملی را در وجود جوانهای این دانشگاه تقویت میکند. همان غروری که سردار شهیدمان برای حفظش، لحظهای از ایستادگی دست نکشید و پوتین از پا درنیاورد و چفیه از گردن نینداخت.
از طرف دیگر، زندگیِ سراسر از برکت و آموزههای اخلاقی و انسانی سردار میتواند الگویی برای دانشجویانی باشد که هنوز اول جاده پر پیچ و تاب زندگی قرار دارند و دانشجویان میتوانند با تأسی از شخصیت بزرگ، خاص و بینظیر او، در مسیر صحیح و سمت سلامتِ راهِ حیات قرار گیرند.
روی تندیسِ مذکور، نوشته این سرو که نماد پایداری و آزادگیست به نام دلاور ایرانی نامگذاری میشود که معتقدم اگر همه سروهای دانشگاه که نه، بلکه همه سروهای عالم هم به نام این دلاور ایران و اسلام نامگذاری شود، کم است. او تا ابد باید یاد و خاطرهاش برای ما ایرانیها زنده باشد. اویی که اخلاقمداریاش، مَنِشِ پهلوانیاش، وفا، صداقت، سخاوت، معرفت و انسانیتش شهره عام و خاص شده است. او که فاتح قلبهای ما بود با رفتنش، چنان داغدارمان کرد که پس از گذشت حدودا ۲ سال و چند ماه از آن لحظه سیاه، هنوز، سنگینی خبر شهادتش، جان، روان و روحمان را چنگ میزند و بیتابمان میکند گویی داغ شهادتش، تازه تازه است. روزهای اول شهادت سردار، چنان لایعقل بودیم و در شوکِ ناگهانی سِیر میکردیم که ندانستیم چه از دست دادهایم اما با گذشت زمان متوجه شدیم یک گوهرِ ناب و بیهمتا را از ما گرفتند کما اینکه در همان ایام نیز بسیاری از بزرگان اعلام کرده بودند که گذر روزگار به ما خواهد فهماند که سردار عریزمان هیچ جایگزینی نخواهد داشت و بودنش در این روزها چه آرامشی میتوانست با خود برای ما به ارمغان داشته باشد.
به هر روی مشاهده تندیس و سردیس سردار سلیمانی در دانشگاه باهنر که پس از گذشت چندین سال از فارغالتحصیلیام مجددا به آنجا آمده بودم، بسیار تا بسیار خشنودم کرد و از دیدن این اِلِمان در دانشگاه بیش از هرجای دیگری خوشحال شدم. چرا که عمیقا باور دارم نام سردار و مطالعه سلوک او بعد از حیات پر ارزشش، در شرایطی که ارزشهای جامعه کمکم رنگ میبازند و تغییر میکنند، به خصوص برای نسل جوان و دانشجویانِ حاضر، میتواند باعث هدایت شود و اثربخش و سودمند باشد.
عرفان امیرخسروی
منبع خبرگزاری خبر آنلاین
انتهای پیام/