چرا فردا در راهپیمایی بیست و دوم بهمن ماه ۱۴۰۲ شرکت کنیم؟
من هم آشکارا به برخی سیاستگذاریها مانند نحوه مواجه با تکثرِ واقعاً موجود در جامعه ایران و تلاش برای یکدستسازی و سیاستهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی حاصله از این نوع نگاه، از وضعیت اینترنت تا مسائل دیگر نقدها دارم. من هم به کیفیتِ قانونگذاری و ناکارآمدیِ شمارِ قابل اعتنایی از حکمرانان و فسادهای تو در توی اداری – مالی انتقادها دارم.
اما به اساسِ نظام جمهوری اسلامی باورِ ایمانی دارم. مسئله من در مواجهه با آن، از جنس «سیاست» نیست، از سنخ «اعتقاد قلبی» به نقش عنصر «معنویت» در مجموعه متغیرهایِ حکمرانی هست. مفهوم «سعادت» برای من، ورای مفهوم «رفاه» هست. نظریه «دولت» در جمهوری اسلامی از این جهت مترقی و برهم زننده غلبه گفتمانی غرب هست.
حتماً بعضی بزرگواران میفرمایند که در ابتدائیاتِ رفاه و هوای پاک و دسترسی به منابع سالم انرژی و … ماندهایم و صحبت از «معنویت و سعادت» گزافه گویی است؛ من نیز همدل هستم که این ضروریات «باید» محقق شود؛ ولی اولاً نمیتوانم نقش بیکفایتیهای مدیریتی داخلی و انوع سوء مداخلههای خارجی از تحریمهای خارجی یا امپراطوری سترگ رسانهای را نادیده بگیرم.
من نمی توانم چشم بر تَشخُصِ هویت فرهنگی جمهوری اسلامی در جهان معاصر ببندم و مغلوب استیلای تمدن وارداتی باشم.
صادقانه بگویم، هنوز برای من «کیستی حاکم» در کنارِ «چگونگی حکمرانی» اهمیت دارد، فردیت کسی که فرسنگ ها از معیارهای دینی (با هر قرائت و خوانشی) فاصله دارد، من را نمایندگی نمی کند.
من به دیکتاتوری همراه با آروغ روشنفکری جریان برانداز یقینِ قلبی دارم. این ها فقط دهان منتقد خودشان را نمی بندند؛ بلکه شرافتِ او را هدف می گیرند. از دیدِ این ها کسی که هم نظر با این ها نیست؛ فقط از دایره خودی ها خارج نیست؛ بلکه بی شرف است. چون معیار تشخیص خودشان هستند.
من برای مقابله با این دیکتاتوری، برای حفظ تمامیت ارضی ایرانِ عزیز که گره به این سیستم خورده است، برای عزت شیعه؛ وفادارِ به جمهوری اسلامی هستم و هر اصلاحی هم ضرورت داشته باشد، آن را فقط از طریق سازوکارها و نیروهای اصیلِ درون همین نظام پیگیری می کنم.
دوستان عزیزم به نظرم در دفاع از حق خجالت نکشیم و مرعوبِ فضاسازی ها نباشیم. همه چیز گذرا و موقتی است؛ إلا او و هرآنچه که به او اتصال دارد.
پس همه باهم فردا در راهپیمایی شرکت خواهیم کرد
محمد کرمینیا
انتهای پیام/