دیدار گروه خادمین شهدا با خانواده شهید حسین آخوندی
خادمین شهدای رفسنجان با خانواده شهید حسین آخوندی از شهدای دفاع مقدس دیدار کردند.
به گزارش خانه خشتی؛ گروه خادمین شهدا با خانواده شهید حسین آخوندی دیدار کردند.
شهید حسین آخوندی فرزند محمد در تاریخ ۱۳۴۷/۰۸/۲۰ در روستای لاهیجان رفسنجان چشم به جهان گشود.
تحصیلات خود را تا سوم دبیرستان ادامه داد.
از طریق بسیج عازم جبهه جنگ شد و تک تیرانداز جبهه بود.
در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲۹ در عملیات کربلای پنج در منطقه شلمچه به علت اصابت ترکش به سر به شهادت رسید و در گلزار شهدای لاهیجان به خاک سپرده شد.
در ادامه وصیتنامه شهید را میخوانید:
وصیت نامه شهید حسین آخوندی
بسم الله الرحمن الرحیم
ان اعظم الناس منزله عندالله یوم القیامه امشاهم فی ارضه بالنصیحه الخلقه : بلند پایه ترین مردم در روز رستاخیز کسی است که از همه بیشتر برای خیرخواهی خلق خدا گام برداشته باشد. بنام خدا و برای خدا و به یاد خدا سپاس و شکر خداوند که مرا هدایت کرد و بسوی نور رهنمون کرد و از منجلاب ظلمت به سوی نور هدایت کرد و سپاس فراوان خدا را که به ما نعمت رهبری خوب عطا کرد و سپاس خدا را که جنگ را به وجود آورد که جوانان ما منحرف نشوند. سپاس خدا را که ما را در جنگی که با تمام فراز و نشیب هایش نعمت بحساب می آید قرار داد. این جنگ ۷ سال از عمرش می گذرد ولی ما هم اکنون در پیچ و خم یک کوچه ایم چه بسا کسانی که زود هدایت شدند و در ابتدا این راه را طی کردند همانند محمد غفاری که در ابتدای جنگ شهید شد ولی باز هم و باز هم شهیدان ما زیاد شدند ولی باز هم ما می بینیم که بعضی جوانان ما هنوز کور هستند واقعا ما باید خدا را شکر کنیم . ای مردمی که هنوز به جبهه نیامده اید بیایید ببینید که در این سرزمین چه می گذرد و چه شهیدانی در این مناطق به خاک و خون کشیده می شوند. در این منطقه هر کجا پای میگذاری خون شهید است. وای بر ما که هنوز زنده هستیم. وای بر ما .وای بر ما. ای کسانی که جبهه را ترک نموده اید شاید شما فکر نمی کنید ولی بخدا قسم پای بر روی خون شهیدان می گذارید.تا دیر نشده بخود برسید .آیا در بدر خاطرات حسن عباسی را نشنیدید. همچنین مهدی جعفربیگی که چگونه به لقاءالله رسیدند. مگر در والفجر هشت، حاج احمد و قنبری و بیگی را ندیدید و مگر در کربلای یک، عباس شمسی را ندیدید که بخون خود غلطید. بخدا روزی پشیمان خواهید شد. من از هم سن و سالهای خودم میگویم مگر شما با حسین رجبی، عباس شمسی و علی بیگی هم درس و هم بازی نبودید؟ ای مردم شهیدپرور ایران مخصوصا لاهیجان اگر خدا نصیب کرد که به شهادت رسیدم چنانچه در تشییع جنازه من شرکت کردید و به خود زحمت داده اید تشکر می کنم و اجر شما را از خدا طلب می کنم و اگر جنازه ای بدستتان از من رسید در کنار دیگر برادرانم بخاک بسپارید. در گلزار شهدای لاهیجان که خود را لایق نمی بینم. از پدرم می خواهم که مردانه مقاومت نمائید و انقلاب و این رهبر کبیر انقلاب را دعا و پیروی کند و از مادر و خواهرم می خواهم که زینب وار در صحنه پیکار کنند و هنگام گریه کردن بیاد شهدای گمنام و مفقود هم باشند و از برادرانم و امت شهید پرور و اقوام و خویشان میخواهم که راه مرا ادامه دهند و نگذارند دشمن شاد شود. سخنی با هم درسهایم از آنها می خواهم که درس را ادامه دهند ولی باید قبول کنند که جنگ واجب تر است و اول جنگ کنند و بعد در حین جنگ درس را ادامه دهند و از آنها هم طلب عفو دارم .
انتهای پیام/