به گزارش خانهخشتی، نکته مهم در صف بندی جریانات سیاسی، عدم آمادگی محسوس آن ها برای این امر به دلیل ناتمام ماندن دولت سیزدهم بوده است. شوک ایجاد شده از شهادت رئیس جمهور نوعی سردرگمی را برای جریان های سیاسی ایجاد کرده است. نگاهی اجمالی به جبهه بندی های سیاسی، چند نکته مهم را به ذهن متبادر می سازد:
اولین نکته، افزایش توقع افکار عمومی از مقام ریاست جمهوری است که با اقدامات شهید رئیسی در جامعه ایجاد شده است. بدون تردید، انتشار کلیپ های متعدد از ساده زیستی، مردمداری، حضور میان طبقات محروم، خستگی ناپذیری، اعتقاد به توانمندی های داخلی، سعه صدر و عدم سوء استفاده از قدرت از جمله مواردی هستند که در منش شهید جمهور مشاهده می شود. به طور قطع وقتی مردم زندگی ساده مادر رئیس جمهور در یکی از مناطق پایین شهر را می بینند و یا هنگامی که متوجه می شوند هیچ کدام از برادرهای رئیس جمهور پست اجرایی ندارند و با انجام مفاسد سنگین اقتصادی پشت سر ایشان پنهان نشده اند! می فهمند که یک رئیس جمهور تراز انقلاب اسلامی باید چه ویژگی هایی داشته باشد.
نکته دوم، توجه ویژه به شرایط کشور است. به طور قطع، دولت رئیسی در دو سال و اندی از عمر خود، مشغول آواربرداری از اقتصاد ایران بود. نباید فراموش کرد که در آغاز دولت سیزدهم، نمای کلی کشور با یک اقتصاد برجامیزه شده چه حال و روزی داشت. عمل به دستورات بانک جهانی درحوزه اقتصاد و سند ۲۰۳۰ در حوزه فرهنگ در دوران قبل از آغاز به کار دولت سیزدهم، چشم انداز نگران کننده ای را برای کشور تداعی می کرد.
به هر حال باید توجه داشت نگاه مردم به مقام ریاست جمهوری دچار تغییرات زیادی شده است. مردم با حضور میلیونی در تشییع شهدای خدمت نشان دادند از یک رئیس جمهور چیزی نمی خواهند جز «با مردم بودن و برای مردم بودن». مردمی که غافلگیری ویژه ای برای دشمنان ایران آماده کرده اند. غافلگیری ای از جنس «حضور و بصیرت» که ویژگی دیرین مردمان سرزمین قصه های هزار و یک شب است.
یادداشت به قلم محمد کرمینیا
انتهای پیام/