وحید جلیلی: آوینی نه از هیمنه پوشالی روشنفکری میترسید و نه از زخمزبانهای خودیها
شهید آوینی آدم خودساختهای بود و از خدا میترسید، بنابراین از هیچ کس دیگر نمیترسید، نه از هیمنه و سیطره پوشالی روشنفکری میترسید و نه حتی از زخمزبانهای خودیها … به گزارش خبرگزاری دانشجو، میزگردی با عنوان «جریانشناسی دیدگاه های شهید آوینی» شب گذشته با حضور وحید یامینپور، پژوهشگر و مدرس دانشگاه؛ وحید جلیلی، منتقد […]
خانه » آخرین اخبار »
شهید آوینی آدم خودساختهای بود و از خدا میترسید، بنابراین از هیچ کس دیگر نمیترسید، نه از هیمنه و سیطره پوشالی روشنفکری میترسید و نه حتی از زخمزبانهای خودیها …
به گزارش خبرگزاری دانشجو، میزگردی با عنوان «جریانشناسی دیدگاه های شهید آوینی» شب گذشته با حضور وحید یامینپور، پژوهشگر و مدرس دانشگاه؛ وحید جلیلی، منتقد و کارشناس فرهنگی و علی جعفری، دانشجوی دکترای رسانه در رادیو گفتوگو برگزار شد.
وحید جلیلی، کارشناس و منتقد فرهنگی در خصوص ویژگیهای مختلف آوینی نکاتی را بیان کرد که در متن ذیل صحبتهای کامل این منتقد آورده شده است.
جایگاه شهید آوینی جایگاه بلند و بینظیری در تاریخ فرهنگ انقلاب اسلامی است که مشابهش را نداریم؛ جایگاه منحصر به فردی که فکر میکنم مورد قبول خیلیها باشد. واقعیتش این است که قبل از آوینی یا مغایر با او هم کسانی بودند که دستور زبانهایی داشتند و منتسب به انقلاب بودند و در عرصه فرهنگ کار میکردند و در عرصه نقد فرهنگی و جماعت منتسب به انقلاب با شعارهای دینی آدمهای زیادی حضور داشتند، ولی واقعیت این است که آوینی بیانش و نوع نگاهش متفاوت بود.
به دلیل اینکه ما آوینی را به عنوان یک اهل قلم و اهل نظریه میشناسیم که از سال ۶۸ به بعد در جامعه ایران ظهور پیدا کرد؛ یعنی تا یک دهه بعد از انقلاب اسلامی هیچ کجا اسمی از آوینی نیست.
ایشان کارش را از روایت فتح شروع کرد و بعد فروردین ۶۸ که مجله سوره را بنیانگذاری کرد، آوینی را با سبک و بیان خاصش شناختیم، البته قبل از او هم آدمهای خیلی زیادی بودند که در این حوزه کار کردند و یکی از مشهورترین آنها محسن مخملباف بود که یکی از قلمداران در عرصه تولید و حوزه نقد به حساب میآید و فیلمهای سینمایی زیادی را تولید کرد و در عرصه نظریهپردازی هم نفوذ خاصی داشت.
اما آوینی امتیازش نسبت به این افراد این بود که در شرایطی که جامعه انقلابی داشت و شرایط ملتهب اول انقلاب که افراد از دوران جنگ فاصله میگرفتند که همین امر باعث ایجاد ریزش هایی نیز شده بود، آوینی به مثابه یک رویش بزرگ انقلاب اسلامی در عرصه فرهنگ ظهور کرد.
اگر به سال های ۶۸ تا ۷۲ نگاه کنید با ریزشهای متعدد و متنوعی در فضای انقلاب مواجه میشویم، چه در عرصه سیاست و چه در عرصه فرهنگ و هنر که مخملباف یکی از همین ریزشها بود. در این شرایط آوینی آمد و قلمدار شد و در شرایط خلاء جدی به وجود آمده ظهور کرد و زبان حزبالله شد و کمک های بسیاری نیز در این مسیر کرد.
در مورد اینکه آوینی چقدر متعلق به روشنفکری است و چقدر متعلق به فضای انقلابی نیز باید بگویم آوینی به مثابه کسی است که از همان دوران جوانیاش آدم جستجوگر، کنجکاو و تشنه حقیقت بود؛ چون سرابهای متعددی را جستوجو کرده و به سمت آنها رفته بود و بعد از این ناکامیها در جستوجوهایش به انقلاب اسلامی رسید و به خاطرهمین ارزش زلال معرفت انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) را خیلی خوب میفهمید و بیشتر از دیگران درک میکرد و این تفکر به روشفکری او کمک میکرد.
شاید کسانی که از ابتدا با خود انقلاب وارد فضای فرهنگ و هنر شده بودند و فضای روشنفکری قبل را تجربه نکرده بودند، از این جهت نمیتوانستند به اندازه آوینی قدر به اصطلاح معرفت اسلام ناب را بفهمند و از این جهت میتوان آن سابقه را یک امتیاز برای آوینی تلقی کرد.
آوینی زبانش ادامه تفکرش بود و تفکرش از زمانی رویش کرد که او به انقلاب پیوست وگرنه شهید آوینی قبل از انقلاب نیز کتاب منتشر می کرد، اما هیچ بروزی نداشت بعد از انقلاب بود که او تحول پیدا کرد و متفاوت شد.
اگر بخواهم آوینی را در سه مولفه ترسیم کنم، چند سال پیش یادداشتی را در مورد آوینی نوشتم در آنجا وی را در سه مولفه خلاصه کردم که معنویت، عقلانیت و عملگرایی این سه مولفه هستند که در کنار هم باعث شکل گرفتن شخصیت آوینی شدند.
اگر بخواهم در مورد عقلانیت آوینی چیزی بگویم، این نکته حائز اهمیت است که آوینی اهل تفکر بود. آدمی بود که حقیقت مسئله اصلیاش بود و به کلیشهها اعتنا نمیکرد، مقلد محض نبود به این معنا که قوای باطنی خودش را در جستوجوی حقیقت قرار داده بود که این مسئله خلافش در خیلیها در جامعه ما وجود داشت یعنی کسانی که فکر میکردند معنویت با عملگرایی چندان نسبتی با تفکر ندارد.
آوینی سلوک فکری بسیار عمیقی داشت که از آثار و نوشتههای او کاملا پیداست از نگاه بازی که او داشت و اندیشهها را مورد بررسی قرار میداد و ذهن خودش را نمیبست و باز برخورد میکرد و آمادگی مواجهه با هر نوع فلسفه و تفکری را هم داشت.
در مورد تکثیر و گسترش تفکر آوینی باید بگویم وقتی که یک تفکری تبلور پیدا میکند، امکان گسترش آن بهتر فراهم میشود. آوینی ویژگی اصلیاش این بود که اهل عمل بود وگرنه شاید بعضیها خیلی از چیزهایی که او خوانده بود را خوانده بودند، ولی چون مرد عمل نبودند نتوانستند مانند آوینی بشوند.
این مسئله تعبیری است که مقام معظم رهبری راجع به امام دارند. ایشان میگویند: امام مجموعه فضایل است به این خاطر ظهور کرد که یک تفکر جدی در آن بود و آن شجاعت بود شاید بشود گفت که آوینی هم یکی از مهمترین دلایل به اوج رسیدنش شجاعت بود که شجاعت هم از تقوا نشات میگیرد.
وی روی خودش کار کرده بود و آدم خودساختهای بود و از خدا میترسید، بنابراین از هیچ کس دیگر نمیترسید، نه از هیمنه و سیطره پوشالی روشنفکری میترسید و نه حتی از زخمزبانهای خودیها میترسید؛ چون آوینی هم مثل بسیاری از شخصیتهایی که در تاریخ داریم که از زمان خود جلوتر بودند مورد نقد خیلی از نزدیکان و خودیها هم قرار میگرفت و گاهی اوقات شجاعت داشتن در مقابل همین ها هم ارزشمند و لازم است.
آوینی با شجاعتی که در مواجهه با غرب، جامعه و دوستان خودش داشت، باعث میشد که الگو باشد و این ویژگیها از او یک الگوی تمام و کمال ساخت و در این راه کاملا از امام خود تاسی گرفت و در مورد آوینی باید گفت که او مانند امام بود.
در مورد اینکه شهادت او باعث شناختش شد یا نه نیز باید بگویم بالاخره شهادت هم نصیب هر کس نمی شود و فرد باید از لحاظ حدودی و شخصی به مرتبهای رسیده باشد و آوینی به آن مرحله رسیده بود؛ چون شهادت یک سیر فردی الیالله هم دارد و فرد خودش هم مهم است واقعا هم اگر جامعه ما امروز آدمهایی داشته باشد که به آن درجه رسیده باشند، در باغ شهادت باز باز است.
وقتی که یک تفکری در جامعه زیاد میشود، امکان سوءاستفاده از آن هم وجود دارد از یک جنس خوب است که قلابیهایش هم ارائه میشود. آوینی قاعدتا مثل بسیاری از بزرگان ما به مثابه بخشی از ذخیره معرفتی ما در معرض دسترسی به رویکردهای غلط است راه عبور از این نگاههای غلط و شخصیتها توجه به جامعیت آوینی است که مهمترین ویژگی او محسوب میشود.
یعنی اگر کسی بخواهد صرفا بعد فلسفی، بعد معنوی و عملگرایانه او را در نظر بگیرد به نظرم ظلم بزرگی به آوینی کرده است، بهترین راه این است که آوینی را در جامعیتش بشناسیم و اگر این اتفاق بیفتد آوینی راه حل امروز ماست.
مثل کتابهای شهید مطهری که امروز هم که میخوانیم به دردمان میخورد و جذاب است.
آوینی برای ما تازه در حال آغاز شدن است و آن گنجی که از او به دست آمده و به میراث مانده، تفکر اوست و تفکر او شجره طبیهای است که ما باید از آن بهره بگیریم، البته استفاده از میوه شیرین تفکر آوینی شناخت اوست که متاسفانه خیلیها از کنار این مسئله میگذرند و آن را در نظر نمیگیرند.
آوینی مظهر تفکر بسیجی است که امروز در شهریاریها و احمدیروشنها متبلور شده است. آوینی ثمره انقلاب اسلامی است که در اوج خود اندیشه امام خمینی (ره) را دید.
برچسب ها: