مهمترین دلایل پیروزی گروههای مقاومت در جنگ سوم غزه/بحران های کلیدی برای صهیونیست ها پس از آتش بس
حمله به ستاد تیپ نخبه و ویژه گولانی و ایگوز از طریق تونل صورت گرفت و فرماندهان هر دو تیپ زخمی شدند. مقاومت از طریق تونل به اشکول، زگیم، نحال عوز و اسدیروت حمله کرد و این یعنی همه پشت جبهه دشمن می تواند صحنه عملیات مقاومت باشد.
به گزارش “خانه خشتی” به نقل از دانا؛ در تحلیل ها ارزیابی شده که جنگ سوم غزه به نفع نیروهای مقاومت رقم خورده است. نکته ای که در تمام مطالب و مکتوبات پیرامون دلایل این پیروزی به چشم می خورد سطح پایین اقناع سازی دلایل در نمایش این پیروزی است. در ادامه به صورت مستدل به برخی از مهمترین دلایل پیروزی نیروهای مقاومت می پردازیم:
۱- جنگ غزه نقطه عطف در معادله رویاروییهای مقاومت با رژیم صهیونیستی :
اوری فلیشتاین تحلیلگر استراتژیک و نظامی صهیونیست در این خصوص می گوید: «در مدیریت خردمندانه بحران و جنگ، حماس پیروز جنگ بود. چون اسرائیل با همان شیوه جنگ های ۲۰۰۶، ۲۰۰۸، ۲۰۱۲ می جنگد، در حالیکه مقاومت کاملاً متحول شده و نقاط ضعف دشمن را شناسایی کرده و برنامه مناسب طراحی کرده است.» بنابراین به نظر می رسد مقاومت فلسطین از موضع دفاع در جنگهای قبلی به موضع تهاجمی در این جنگ تغییر وضعیت داده است.
این جنگ بر خلاف باور شروع کنندگان آن، غافلگیریهای بزرگی برای طرف اسرائیلی در پی داشته است، توان موشکی مقاومت پس از جنگ هشت روزه به مراتب بیشتر شده و آموزشهای آنها نیز از سطح مبتدی به پیشرفته ارتقا یافته است. هر چند حماقت و ندانم کاری برخی از سران حماس مانند خالد مشعل و موسی ابومرزوق در خیانت به محور مقاومت در سوریه مسالهای نیست که بتوان فراموش کرد، اما آنچه در طول روزهای گذشته مقاومت اسلامی فلسطین از خود نشان داد، آنها را سزاوار حمایتهای بیشتر کرده و باید مسأله آن چند کلاهبردار را از بقیه مقاومت جدا کرد.
تا پیش از این و حتی در خلال جنگ هشت روزه، موشکهای دست ساز معروف به قسام و قدس بیشترین شمارگان را در شلیک علیه مراکز اسرائیلی در سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ به خود اختصاص داده بودند اما در طول یک هفته پس از شروع نبرد اخیر، علاوه بر موشکهای گراد که بردی نهایت ۴۰ کیلومتری دارند، موشکهای موسوم به M۷۵ و براق ۷۰ که همان بومی سازی شده فجر۵ است، با بردی معادل ۷۵ کیلومتر؛ موشک موسوم به J۸۰ که بردی معادل ۸۰ کیلومتر دارد و در نهایت موشک دور برد R۱۶۰ که تاکنون برد ۱۱۰ کیلومتر برای آن ثبت شده به همراه شلیک موشکهای دوش پرتاب ایگلا و استرلا، عملاً نشان داده که دستان مقاومت فلسطینی خالی نیست.
شعاعی که موشکهای مقاومت در طول روزهای گذشته نبرد هدف قرار دادهاند، تقریباً ۸۰ درصد مراکز جمعیتی آن را در بر میگیرد و کمتر منطقهای تا شعاع ۴۰ کیلومتری وجود دارد که از اصابت راکتهای گراد در امان مانده باشد. سکوت محض رسانههای اسرائیلی در مورد میزان تلفات احتمالی این حملات ـ فیلمهای منتشره توسط نظامیان اسرائیلی و شهرکنشینان روی دیگر قصه را نشان میدهند ـ حکایت از بازی همیشگی طرف شروع کننده نبرد دارد تا خود را پیروز نهایی معرفی کند.
موشکهای مقاومت مراکز بسیاری را هدف قرار داده که از زمان جنگ ۱۹۷۳ اعراب و اسرائیل در امان بودهاند، فرودگاه بن گوریون در منطقه اللد که بزرگترین فرودگاه اسرائیل به شمار میرود، نیروگاه هستهای شهر دیمونا در ۷۰ کیلومتری باریکه غزه، منطقه راهبردی و پرجمعیت گوشدان که بیش از ۶۰ درصد جمعیت این رژیم را در خود جای داده و در نهایت فرودگاههای نظامی ارتش اسرائیل که تاکنون هیچ حملهای به آنها نشده بود، نشان داد که دست مقاومت پر است.
علاوه بر مباحث موشکی، حرکت دو واحد رزمی مقاومت فلسطینی به سمت پایگاه دریایی زیکیم در شمال باریکه غزه و درگیر شدن آنها با نظامیان اسراییلی ژنرالهای خودخواه اسرائیلی را در بهت و حیرت فرو برد، فارغ از نتیجه این حمله که گفته میشود هفت نظامی اسرائیلی بر اثر آن به هلاکت رسیدهاند، نفس کار و پیاده شدن در ساحل دشمن، خود کار بسیار بزرگی است که همه تحلیلگران منطقهای و بینالمللی به اهمیت آن اعتراف کردند.
هنوز این جنگ به پایان نرسیده بودکه صدای اختلاف شدید در اسرائیل به گوش میرسد و بسیاری از ناظران معتقدند نتانیاهو به سرنوشتی بدتر از «ایهود اولمرت» که فرماندهی جنگ ۳۳ روزه را در دست داشت، مبتلا شده است. در آن جنگ مقامات دولت اولمرت ناچار شدند یکی – یکی استعفا بدهند و بعضی از آنان راهی زندان شوند و حزب تازه تاسیس اولمرت یعنی «کادیما» از حیز انتفاع خارج شود و در نهایت خود او برکنار شده و به زندان بیفتد البته دستگاه قضایی رژیم صهیونیستی وانمود کرد که اولمرت را به دلیل پرونده اخلاقی به زندان انداخته است ولی واقعیتی که بعدها محافل اطلاعاتی این رژیم به آن اذعان کردند بیانگر آن بود که کوتاهی در انجام وظایف امنیتی در جریان جنگ ۲۰۰۶ با حزبالله لبنان و خسارات ناشی از آن، اولمرت را به زندان انداخته است.
۲- انسجام و نظم در نیروهای مقاومت:
مقاومت فلسطین از نیروی بهم ریخته پارتیزانی به نیروی کاملاً منظم با تقسیم کار تغییر یافته است. به طوری که نیروی موشکی نیروی زمینی و نیروی دریایی جدا دارد و در هر واحد نظامی تقسیم کار وجود دارد. به همین دلیل، مقاومت هیچ حمله ای انجام نداد، مگر اینکه فیلم آن را ارائه داده است و این یعنی نظم و اینکه در هر واحد نظامی فیلمبردار نیز وجود دارد.
رژیم صهیونیستی در این جنگ در پی نابود حماس بود، ولی زمانیکه راهکارهای جدید حماس را دید، درصدد از بین بردن یکی از این راهکارها یعنی تونل برآمد. (اهداف استراتژی نظامی خود را تقلیل داد.) تداوم شلیک موشکها و فعال بودن تونلها در سیامین روز جنگ بیانگر آن است که آنچه نتانیاهو درباره نتایج جنگ سوم غزه میگوید و بخاطر آن خود را پیروز در جنگ معرفی میکند، با واقعیت میدان نمیخواند و این چیزی نیست که نتانیاهو بتواند آن را مخفی نماید. علاوه بر آن فهرست شروط بلند بالای مقاومت فلسطین هم به خوبی نشان میدهد که چه کسی در پایان دادن به این جنگ عجله دارد و چه کسی بر تحقق خواستههای خود تاکید میکند. از اینرو روز گذشته «شیمون شیفر» تحلیلگر نام آشنای «یدیعوت آحارنوت» نوشت: «نخستوزیر چه در تصمیمگیری برای جنگ و چه در خروج از این جنگ بدون فکر و برنامهریزی عمل کرده است».
۳- وحشت ارتش صهیونیستی از تونل های مقاومت:
حمله به ستاد تیپ نخبه و ویژه گولانی و ایگوز از طریق تونل صورت گرفت و فرماندهان هر دو تیپ زخمی شدند. مقاومت از طریق تونل به اشکول، زگیم، نحال عوز و اسدیروت حمله کرد و این یعنی همه پشت جبهه دشمن می تواند صحنه عملیات مقاومت باشد. تونل ها موجب شدند تا تقریباً تا ۱۰ کیلومتری غزه تخلیه از جمعیت شوند. اسرائیل در حالی وارد جدیدترین جنگ خود با حماس شد که به زراخانه ای از تسلیحات پیشرفته، اطلاعات به روز از میدان جنگ و حمایت داخلی قوی برای واردکردن ضربه ای سنگین به حماس مجهز بود.
اما در این جنگ به کرات نیروهای اسرائیلی غافلگیر شدند و هر بار در حمله مجدد شبه نظامیان از تونلی در غزه به ایجاد تلفات یا به اسارت گرفت نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی می پرداختند.
با گسترش سرخوردگی در اسرائیل از موفقیت محدود ارتش تاکنون در تلاش برای نابودی گروه شبه نظامی حماس در غزه، برخی کارشناسان می گویند بطور فزاینده مشهود است که نظامیان اسرائیلی بر اساس دستورالعمل های قدیمی عمل می کنند و فاقد آمادگی کامل برای مقابله با یک حریف پیچیده تر و جنگ آزموده تر است. تونل ها – که اسرائیل از آنها مطلع بود- بطور اخص مسئله نیست بلکه شیوه آموزش جنگجویان حماس در استفاده از آنها برای ایجاد آن چیزی است که کارشناسان اسرائیلی آنرا «جبهه سیصد و شصت درجه» می نامند.
اسرائیل زیو ژنرال بازنشسته که مدیریت عملیات نظامی در غزه را برعهده داشت، می گوید: «حماس دکترین خود را تغییر داده و از تونل ها به عنوان یک روش اصلی عملیاتی استفاده می کند…این چیزی است که طی جنگ به آن پی بردیم.»
از سی و دو تونل مستحکم که ارتش اسرائیل تاکنون کشف کرده است، حداقل یازده تونل در زیر مرز به داخل سرزمین اسرائیل حفر شده است. تونل های دیگر بخشی از یک ساختار پیچ در پیچ زیرزمینی در داخل غزه است که ساختمان ها، ذخایر تسلیحاتی و راکت اندازهای مخفی را به یکدیگر متصل می سازد.نیروهای اسرائیلی در غزه تشریح میکنند که چگونه مردان مسلح حماس مانند جادوگرها از یک خانه ناپدید میشدند و ناگهان از خانه دیگر سر در می آوردند و به آنها شلیک می کردند. درحالیکه جنگجویان حماس قادرند از تونلها برای حملات غافلگیر کننده استفاده کنند و از پشت به نیروهای اسرائیلی حمله کردند، سربازان اسرائیلی تازه در می یابند که باید توان شان را تقویت کنند.
۴- از بین رفتن امنیت روانی در اسرائیل
یک صهیونیست در شهر عسقلان که ۳۰ تا ۳۵ کیلومتری غزه است، پس از کشیدن آژیر به زیرزمین یا پناهگاه رفت، ولی از دیوار صدایی شنید و به پلیس و ارتش اطلاع داد و آنها آمدند و دیوار را شکافتند و در نهایت اعلام کردند که فرد دچار توهم شده است. اکنون توهم وجود چریک های فلسطینی حتی در پناهگاه ها، به یک تهدید روانی تبدیل شده است و این رژیم می کوشد این تأثیر را خنثی کند. از سوی دیگر شبکه دوم تلویزیون رژیم صهیونیستی، اذعان نمود، از آغاز جنگ تاکنون ۹۰ درصد از ساکنان شهرکهای همجوار با نوار غزه آن را ترک کرده و کارخانههای موجود در محدودهی ۴۰ کیلومتری نوار غزه کار خود را متوقف کردهاند. وزیر محیطزیست این رژیم اذعان میدارد: «خالی بودن شهرکهای صهیونیست نشین دال بر پیروزی حماس است».
۵- بحران های کلیدی برای صهیونیست ها پس از آتش بس:
اعلام آتش بس برای رژیم صهیونیستی و فلسطینی ها دو وضعیت متفاوت دارد. فلسطینیها دنبال بازسازی و درمان مجروحان و سر و سامان دادن آسیب دیدگان خواهند رفت. در حالیکه برای رژیم صهیونیستی آغاز بحران است:
الف – بحران اسرا و استرداد آنها یا اجسادشان: اسرائیل در این جنگ دستکم ۲۰۰ نفر نظامی خود را از دست داده است که در بین آنها فرمانده نابترین تیپ اسرائیل یعنی تیپ پرآوازه گولانی هم قرار دارد. متاسفانه از تعداد تلفات آنان در جریان اصابت موشک به شهرها ومراکز نظامی و غیرنظامی خبر موثقی وجود ندارد و رژیم اسرائیل همه این شهرها و مناطق را قرنطینه کرد و اجازه درج اخبار آن را نداد در عین حال خیلی بعید است که تلفات اسرائیل در جریان شلیک موشکهای مقاومت کمتر از ۳۰۰ نفر باشد این میزان تلفات برای رژیم متجاوز بیسابقه و غیر مترقبه و غیرقابل توقع بوده است. این درحالی است که رژیم تلآویو نتوانسته آسیب مهمی به یگانهای مقاومت وارد کند و در پایان ۳۰ روز جنگ همه این گردانها و فرماندهان آنان سالم و فعال هستند و آمادهاند تا چند ماه دیگر هم به شلیکهای خود ادامه دهند.
ب – ناکارآمدی گنبد آهنین: بحث درباره گنبد آهنین، این سیستم در جنگ ۲۰۱۲ به میزان ۳۰% کارآمدی داشت، ولی در این جنگ به میزان ۱۵% کارآمدی داشت و علیرغم سرمایه گذاری بیشتر نتیجه کمتر گرفته شد. البته شناخت مناطق کور راداری و شلیک انبوه موشک از راهکارهای مقاومت برای کاهش کارآمدی آن به شمار می آید.
ارتش رژیم صهیونیستی با انتشار گزارشی درباره جنگ علیه غزه اعلام کرد: سیستم گنبد آهنین تنها توانست ۵۵۸ موشک از کل ۳۲۴۵ موشک گروههای مقاومت فلسطینی را که به سوی اسرائیل پرتاب شده را منهدم کند.بنابر اذعان صهیونیستها در جریان جنگ غزه فقط ۱۱۲ موشک به سوی تل آویو پرتاب شده که سیستم گنبد آهنین فقط ۶۰ فروند از آنها را منهدم کرده است.ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرده که طی این جنگ از ۷۰۰ فروند موشک برای هدف قرار دادن موشکهای مقاومت استفاده کرده که هزینه ای بالغ بر ۳۵۰ میلیون دلار روی دست صهیونیستها بر جا گذاشته است.بنابراین گزارش، با یک محاسبه کاملا ساده مشخص می شود که این سیستم پرطمطراق که خرج زیادی هم روی دست صهیونیستها تاکنون برجا گذاشته فقط توانسته در برابر یک هفتم از موشکهای گروههای مقاومت فلسطین واکنش نشان دهد.
ج – چگونه اسرائیل خاک برداری و کشیدن دهها کیلومتر تونل را نفهمید و سازمان های اطلاعاتی باید پاسخ دهند.
د – مسئولان سیاسی پس از جنگ قطعاً باید پاسخگو باشند که چرا شکستی به این حجم اتفاق افتاد و آنها چرا تا این حد غافلگیر شدند و احتمال سقوط نتانیاهو و …
۶- اتحاد فلسطینیها در جنگ سوم:
جنگ فلسطینیها را متحدتر کرد، در حالیکه صهیونیست را به شدت دچار اختلاف نظر ساخت. رژیم صهیونیستی ادعا کرد که آتشبس را به این دلیل پذیرفته است که به اهداف جنگی خود یعنی تخریب تونلها و انهدام انبار موشکها نایل گردیده است ولی واقعیت این است که اسرائیل، پایان جنگ را بدون هیچ پیششرطی قبول کرده و حال آن که نه مدرکی وجود دارد که نشان دهد همه موشکها از میان رفتهاند و یا این که همه تونلها ویران شدهاند و ثانیا به فرض درست بودن ادعای صهیونیستها، چه تضمینی برای رژیم تلآویو وجود دارد که سلاحها دوباره در غزه تولید نشوند و یا از خارج ارسال نشوند و نیز تونلها دوباره حفر نشوند پس این جمله معاون رمضان عبدالله دبیرکل جنبش جهاد اسلامی واقعیت دارد که گفت نتانیاهو از یک پیروزی خیالی که هیچکس قادر به لمس آن نیست، حرف میزند. پذیرش آتشبس بدون پیششرط بیانگر آن است که رژیم صهیونیستی نتوانسته جنگ را به گونهای مدیریت کند که به دستاوردی سیاسی ختم شود و حال آن که همیشه جنگها برای رسیدن به یک دستاورد سیاسی و موقعیت برتر راهاندازی شده و خاتمه مییابند. اینکه نتانیاهو نتوانست از ظرفیت همراهی کامل غرب در ده روز اول جنگ استفاده کند و مدیریت سیاسی جنگ به نفع اسرائیل را در دست بگیرد، پرده از ناکارآمدی او و کابینهاش برمیدارد و طبعا باید در انتظار شکلگیری کمیتهای شبیه کمیته وینوگراد که عملا دولت اولمرت را پای میز کشاند و از قدرت ساقط کرد و به زندان افتاد، باشیم. با توجه به آنچه گفته شد، نتایج، اختلافات را در داخل رژیم صهیونیستی افزایش خواهد داد و دولت ائتلافی قادر نیست از گرداب انتقادات احزاب رقیب جان سالم بدر برد.
۷- در این جنگ اسرائیل مهمات کم آورد و از آمریکا خواست تا نیازهایش را تأمین کند، در حالیکه مقاومت کم نیاورد.
۸- در این جنگ، فضای سایبری مهمترین رسانه هواداران فلسطین بود که در تحریک افکار عمومی بویژه در غرب اثرگذار بود و این تلاش باید ادامه یابد.
انتهای پیام/