هر سال با فرارسیدن روزهای پایانی شهریور ماه در استان کرمان و به ویژه در شهر رفسنجان فصل برداشت پسته آغاز میگردد. کشاورزانی که در طول سال با زحمت و تلاش فراوان، سعی در حفظ محصول خود داشته اند در چنین روزهایی دست رنج یکسالهی خود را برداشت میکنند. بر کسی که آشنایی اندکی با کشاورزی آن هم باغداری پسته دارد روشن است که محصول پسته یکی از سختترین مراحل نگهداری یا به اصطلاح فنی آن” داشت” را داراست.
میتوان محصول پسته را یکی از تولیدات کشاورزی با بیشترین ارزش افزوده دانست که در سالهای گذشته ارزآوری شایان توجهی را برای کشورمان به ارمغان آورده و در آمد حاصل از آن کشاورزان رفسنجانی را از سطح معیشت مناسبی برخوردار نموده و چهرهی منطقه را دگرگون کرده اما سوال این است ما با در آمد حاصل فروش پسته که با سختی اینچنینی به دست میآید چه میکنیم؟
بر کسی پوشیده نیست که یکی از مهمترین معضلات اقتصادی شهرمان تکمحصولی بودن آن است بگونه ای که اگر در یک سال زراعی محصول برداشت شده از نظر کمی و کیفی و قیمت در سطح مناسبی باشد کلیه فعالیتهای اقتصادی در شهر حتی غیر مرتبط با کشاورزی و محصول پسته در وضعیت خوبی قرار میگیرد و اما اگر در سالی خدای ناکرده سرما و یا گرمای هوا و یا سایر بلایای طبیعی و غیرطبیعی به محصول پسته، آسیب وارد کند اکثریت فعالیتهای اقتصادی دچار اختلال میشود و این خود بزرگترین آسیب اقتصاد تک محصولی است.
بعد از گذر چندین دهه از رونق کشت و کار پسته در منطقهی رفسنجان تا به امروز در هیچ دوره ای نه مردم و نه مسئولین به فکر علاج آثار اقتصاد تکمحصولی نبودند و تنها به این میاندیشند بعد از برداشت محصول پسته چگونه درآمد حاصل از آن را به مصرف برسانند و حتی بعضا پیش از برداشت محصول نیز درآمد آن را پیشخور میکنند و در برابر هزینههای حادث شده قبل از فصل برداشت وعده پرداخت را به “بعد از پستها ” میدهند.
در واقع پس از برداشت محصول و فروش آن توسط کشاورزان، اکثریت در آمد حاصل صرف خرید کالاهای مصرفی و گاهی لوکس و تجملاتی میشود وبه فرض در صورت وجود اراده ای برای سرمایه گذاری دیگر در اکثریت موارد به سمت ساخت و ساز و ساختمانسازی میرود که نه تنها هیچ گونه توجیه اقتصادی ندارد بلکه آسیبهای جدیدی از جمله گسترش روزافزون محیط شهری و افزایش افسار گسیخته قیمت زمین را در پی دارد و ایجاد اشتغال آن، بیشتر سهم مهاجرین غیر قانونی افغانی میشود.
متاسفانه در سطح تصمیم گیرندگان شهری و کشوری نیز تا به امروز تلاش درخوری برای خروج از اقتصاد تک محصولی صورت نگرفته بلکه با گذر زمان و تغییر اقلیم و افت محسوس سطح آب سفره های زیر زمینی اقدامات جزئی در جهت حفظ و حراست از باغات پسته موجود به عمل آمده و این در حالی است که شهر ما از توانمندیهای بلقوه اقتصادی بسیاری برخودار است که به برخی از آنان در ذیل اشاره ای میشود.
شهر رفسنجان از جمله شهرستانهای به اصطلاح پولدار کشور است که سرمایه های قابل توجهی به شکل سرگردان در دست مردم آن است و در منطقه ای غنی از نظر ذخایر معدنی قرار گرفته که با برنامه ریزی صحیح میتوان با ایجاد و گسترش صنایع معدنی و کارگاهها و کارخانجات صنایع تبدیلی و جذب سرمایه های مردمی به ایجاد مناطق صنعتی متعددی در منطقه پرداخت و نکته بعدی بهره بردن از شاه راه ترانزیت شمال به جنوب است که از قضا رفسنجان در مسیر آن قرار دارد نکته جالب آن است که، با توجه به اینکه ایجاد اشتغال و سودآوری فعالیتهای خدماتی یکی از قابل اعتماد ترین سرمایه گذاریها در ایران میباشد در محدوده شهرمان حتی یک استراحت گاه یا اقامتگاه برای مسافرین این مسیر احداث نگردیده است.
نکته قالب توجه دیگر استفاده از سابقه تاریخی و تمدنی منطقه کرمان و شهرستان رفسنجان است که ما امروزه حداقل دارای دو اثر ثبت شده تاریخی در سازمان یونسکو)باغ شاهزاده ماهان و روستای تاریخی میمند) هستیم که در نزدیکی شهرمان قرارگرفته و هستند اماکن و روستاهای تاریخی و مناظر بی بدیل طبیعی در منطقه که میتوان با معرفی و شناسایی آنان در سطح ملی و جهانی و ایجاد زیر ساختهای لازم به جذب گردشگران ملی و بین المللی پرداخت.
شاید اگر در این سالها فرهنگ همکاری و مشارکت در بین مردم رفسنجان گسترش یافته بود و مسئولین نیز بدنبال برنامه ریزی اصولی و صحیح در جهت استفاده از سرمایه های مالی ، طبیعی ، وانسانی منطقه بودند و سعی میکردند منافع مردم شهرشان را بر تمایلات و بازی های سیاسی ارجحیت دهند امروز شهرستان رفسنجان نه تنها قطب کشاورزی بلکه قطب صنعتی و گردشگری کشور بود.
یادداشت از: سید مرتضی سید حسینی