یادداشت/سيدمرتضي سيدحسيني
آفتی بنام جناح بازی در رفسنجان
آن چه به نظر صحیح میآید آن است که میتوان عرصه رقابت را در چهارچوب منافع شهری تعریف کرد و هر کس با هر گرایش سیاسی و در هر مقامی به دور از تخریب جناح مقابل تنها به دنبال تحقق منافع شهرمان باشد و در انتها قضاوت به مردم سپرده شود
به گزارش “خانه خشتی“، منافع ملی هر کشور مهمترین عامل تعیین کننده خط مشی فعالیتهای کلی در عرصههای داخلی و خارجی آن است. بنا بر این اگر به دنبال شناخت و بررسی عملکرد دولتها باشیم بهترین راه ، شناخت منافع ملی هر دولت است. نخبگان سیاسی نیز از هر طیف و گروه میدانند که باید در چهارچوب منافع ملی حرکت کنند و عدول از آن را مردم و سایر نخبگان سیاسی نخواهند پذیرفت و بدین گونه است که در جوامع توسعهیافته با رفتن و آمدن دولتها، تنها روشها تغییر میکند نه اهداف.
بنا به تعریف فوق هیچ گروه و حزبی، حق ندارد در زمان تکیه بر کرسی قدرت، عملی بر خِلاف منافع ملی انجام دهد؛ و در صورتی که تخلفی اثبات شود ، گرفتار چالشی اساسی با محیط سیاسی پیرامون خود خواهد شد و حتی در مواقع خاص موجب سقوط حزب حاکم از قدرت میگردد.
منافع را نه تنها در چهارچوب ملی بلکه برای هر اجتماع انسانی از جمله استانی شهری یا حتی فردی میتوان تعریف کرد و منظور نگارنده از منافع در این نوشتار، حقوق عقلایی و مشروعی است که جوامع از آن منتفع میشوند و هرگز به معنای تعدی به حقوق دیگران نیست.
خلاصه کلام این که مردم هر شهر نیز میتوانند برای خود منافعی تعریف نمایند و از نخبگان سیاسیِ حاکم بر آن شهر بخواهند و بپرسند که چگونه به تحقق آن کمک کرده یا در راستای آن قدم برداشته اند و این خود میتواند ملاک درستی باشد در بررسی عملکرد نخبگان سیاسی.
به باور بسیاری از صاحبنظران در عرصه سیاست داخلی، رفسنجان یکی از مهمترین مراکز شهری در کشور است که بنا به گواهی تاریخ معاصر در اکثر تحولات مهم این دوران، نقش پررنگ و بسزایی ایفا نموده است.
در انقلاب اسلامی نیز که مهمترین تحول تاریخ معاصر ایران است بدون کوچکترین اغراقی رفسنجان و مردمش و مجاهدانش از پیشروان مبارزه بودند و کیست که منکر تأثیر حضور علمای انقلابی این شهر از جمله آقایان حجتالسلام و المسلمین علیاکبر هاشمی رفسنجانی، حجت السلام حاج شیخ عباس پورمحمدی و حجت السلام حاج شیخ محمد هاشمیان، و بسیاری دیگر از علما و مجاهدان این شهر در تاریخ انقلاب اسلامی گردد و به همین سبب بود که رفسنجان را “قم ثانی” لقب دادند.
اما سوال قابل طرح آن است شهری با این آوازه بلند و دارا بودن امکانات بالقوه و بالفعل فراوان، چرا از توسعهای در خور نامش برخوردار نگردیده است؟
یکی از بدیهی ترین پاسخها به این پرسش، گروهبازی و سیاسیکاری جناحهای موجود در شهر از سالیان گذشته تا به امروز است. در زمانی که میتوانستیم با همدلی و همکاری، حول محور انقلاب و نظام به تلاش در جهت توسعه شهرمان بپردازیم، گروههای سیاسی رقیب، بیشتر نیروی خود را به جای تحقق منافع مردم در جهت منافع گروهی یا مهار طرف مقابل به کار گرفتند و این همان آسیبی است که گمان میرود دوباره دامنگیرمان شود همان طور که امام جمعه محترم نیز در خصوص بروز آن هشدار دادند.
بر هر دانشپژوهی که آشنایی اندکی با علم سیاست دارد آشکار است حضور جریانهای سیاسی با سلایق گوناگون و رقابت آنها با یکدیگر در هر نظام سیاسی یکی از مهمترین ملاکهای تحقق مردمسالاری و گردش نخبگان است که به مردم، این امکان را میدهد بر پایه عملکردِ هر یک از این گروهها در مورد آنها قضاوت کنند و در صورت موفقیت، آنان را برای راهبری اجتماع خود انتخاب نمایند اما این رقابت نباید جای خود را به دشمنی و عداوت دهد به گونهای که طرفین از هر ابزاری برای از میدان به در کردن طرف مقابل استفاده کنند.
متاسفانه در سالهای گذشته و به شهادت تاریخ برخی جریانت سیاسی، گاهی به اصطلاح “سوراخ دعا را گم کرده” و به جای این که در چهارچوب منافع ملی و نظام اسلامی حرکت نمایند، منافع شخصی و گروهی خود را پیگیری نمودند و سبب وارد آمدن خسارات جبرانناپذیری به کشور و نظام شدنند که در این میتوان به فتنه سال ۸۸ اشاره کرد.
آن چه به نظر صحیح میآید آن است که میتوان عرصه رقابت را در چهارچوب منافع شهری تعریف کرد و هر کس با هر گرایش سیاسی و در هر مقامی به دور از تخریب جناح مقابل تنها به دنبال تحقق منافع شهرمان باشد و در انتها قضاوت به مردم سپرده شود و به این نکته حیاتی توجه نمود که همه ما سوار بر کشتی نظام اسلامی هستیم و سربلندیِ شهر و کشورمان سر بلندی تک تک آحاد ملت است.
کاش به آن حد از رشد سیاسی برسیم که هیچ گاه منافع شهرو کشورمان را فدای منافع گروهی و حزبی ننماییم و بدانیم بهترین راه توسعه و پیشرفت، رقابت در عین رفاقت است.
یادداشت از : سیدمرتضی سیدحسینی