نگاهی به خبر افزایش حقوق زنان مجرد نسبت به مردان
جامعه شناسان در مورد تصمیمهای یک شبه هشدار می دهند! به گزارش “خانه خشتی” : براساس بخشنامه ای که به تازگی از سوی معاونت حقوقی ریاست جمهوری ابلاغ شده، دستگاه های اجرایی مکلفند مبلغی را تحت عنوان کمک هزینه عائله مندی به کارمندان زن مجرد پرداخت کنند. برهمین اساس فاطمه بداغی معاون حقوقی رئیس جمهور […]
جامعه شناسان در مورد تصمیمهای یک شبه هشدار می دهند!
به گزارش “خانه خشتی” : براساس بخشنامه ای که به تازگی از سوی معاونت حقوقی ریاست جمهوری ابلاغ شده، دستگاه های اجرایی مکلفند مبلغی را تحت عنوان کمک هزینه عائله مندی به کارمندان زن مجرد پرداخت کنند.
برهمین اساس فاطمه بداغی معاون حقوقی رئیس جمهور با ابلاغ بخشنامه ای به تمامی دستگاه های اجرایی دستور داده تا به زنانی که ازدواج نکرده اند نیز مبلغی تحت عنوان کمک هزینه عائله مندی پرداخت شود.
این تصمیم در حالی از سوی قوه مجریه کشور گرفته شده که درصد بیکاری در مردان در چند سال اخیر به ۱۲.۹ درصد رسیده که به تعبیر برخی کارشناسان این می تواند سبب بروز موج مشکلات ومعضلات اجتماعی قابل توجهی شود.چرا که به تعبیر رفتارشناسان اجتماعی این موضوع در رفتارهای اجتماعی مردان وتصمیمات اجتماعی مردان تاثیر مستقیم خواهد داشت.
دکتر پرویز پورفتاح،جامعه شناس وپژوهشگر آسیبهای اجتماعی،درباره خبر جدید که در آن حقوق زنان مجرد در مقابل مردان افزایش یافته می گوید:مباحث جامعه شناسی کاملا علمی وتخصصی هستند وبحثهای فمنیستی ویا در طرف مقابل تمایلات مردسالاری را به هیچ وجه قبول ندارد.اما باید توجه کرد که ویژگی علم جامعه شناسی در شرایطی که احتمال وقوع آسیب اجتماعی در جامعه می ورد این است که بتواند راهکاری عملی ومطابق با متدهای علمی ارائه دهد.
به باور پرویز پورفتاح در شرایط فعلی که به نوعی وضعیت غیر نرمال اجتماعی محسوب می شود ،باید فضای اشتغال ودرآمد بیشتر برای مردان فراهم شود.
این استاد دانشگاه در پاسخ به اینکه این صحبت باعث مخالفتهای اجتماعی از سوی زنان وبرخی گروههای فمنیستی می شود به این نکته باز تاکید می کند که :در جامعه امروزی وبه طور کلی در فضای جامعه دینی ما مردان نیروی اول کار هستند وبه تبع این موضوع، این مردانند که باید زندگی را تامین کرده ودر موقع مناسب اقدام به تشکیل خانواده کنند.چرا که این مسئله برهمه آشکار شده که اگر این اتفاق رخ ندهد چه فاجعه اجتماعی رقم خواهد خورد.
به عقیده این استاد دانشگاه تا زمانی که چنین تصمیمهای یک شبه وبدون پشتوانه علمی گرفته واجرایی می شود نمی توان امیدی به حل مسائل اجتماعی وبحران ها ومعضلات داشت.چرا که در شرایط امروز ،علم جامعه شناسی نسخه اولویت کار برای مردان را برای جامعه می پیچد تا بتواند به وسیله یک رهیافت علمی از گسترش فساد در جامعه دینی وبه تبع آن هزاران مشکل دیگر جلوگیری کند.
به باور پورفتاح اگر شرایط برای پسران با توجه به زمان حال پیش برود در آینده بسیار نزدیک شاهد گریزان شدن کامل پسران از ازدواج وتشکیل بنیان خانواده خواهیم بود.چرا که در شرایط آنها با چند مشکل اساسی درگیر هستند که می توان آن را به شرح زیر عنوان کرد:
۱-تنگ شدن فضای اشتغال برای آنها توسط زنان
۲-انجام خدمت سربازی به مدت ۲سال وبه تبع آن دور شدن از فضای کار ودرس که دختران چنین مشکلی را ندارند.
۳-افزایش بار زندگی وافزایش توقعات دختران به تبع افزایش تحصیلات آنها
۴-سخت شدن پیش شرایطهای ازدواج مانند مهریه وداشتن سطح اولیه اقتصادی برای تشکیل زندگی
این استاد دانشگاه پس از برشمردن موارد بالا به این مسئله اشاره دارد که با توجه به تمام آمارهای موجود هنوز نمی توان گفت که پسران ما از ازدواج کاملا گریزان هستند وجامعه هنوز با واقعیت ازدواج گریزی جوانان روبه رو نشده واین موضوع کمی زمان می برد وهنگامی که این موضوع به طور کامل اتفاق بیفتد شاهد مسائل زیر خواهیم بود:
۱-افزایش فوق العاده سن دختران مجرد حتی تا سن ۳۰ سال واحتمال خطر تجرد قطعی برای آنها
۲-بی اهمیت شدن ازدواج کردن ویا نکردن برای پسران!در صورت اتفاق افتادن این موضوع پسران زندگی را تنها در تاهل نمی بینند واز همان دوران تجرد زندگی خود را شروع خواهند کرد واصلا به بنیان خانواده ولزوم آن توجهی نخواهند داشت.چرا که در شرایط فعلی هنوز ازدواج در اصطلاح عام گرایی به معنی سامان دادن به زندگی است. اما درصورت ادامه این روند معنی سر وسامان دادن به زندگی نزد پسران تغییر خواهد کرد وآنها تنها به تجرد وکسب درآمد برای زندگی مجردی فکر می کنند.
۳-درصورت ادامه روند با پدیده «keel of culture» رو به رو خواهیم بود که در عرف جامعه شناسی به طوری حاکی از وارونگی فرهنگی دارد.برای توجه به این مسئله باید توجه داشت که در جامعه امروز ما همیشه پسران در هنگام ازدواج در موضع خواهان ودختران در موضع خواسته شده قرار می گیرند که با توجه به شرایط فعلی احتمال تغییر این وضعیت هم می رود. که این مسئله اصلا هم خوانی با فرهنگ ما ندارد.
پورفتاح هم چنین تاکید دارد که براساس مسائل شرعی وروانی واجتماعی سن بلوغ که همراه با آنها نیازهای روانی وعاطفی شکل می گیرد در زنان ۱۵ سال ودر پسران ۱۸ سال محسوب می شود که همین مساله از نیاز دوطرفه به تشکیل بنیان زندگی خبر می دهد و حتی این موضوع را گوشزد می کند که در صورت رخ ندادن ازدواج در فضای امروز جامعه باید منتظر موجی از روابط نامشروع وآزاد باشیم که دیگر اثری از پایبندی نخواهد گذاشت.
دراین بین به نظر می رسد که براساس نظر این جامعه شناس وپژوهشگر حوزه آسیبهای اجتماعی،تصمیمهای اجتماعی باید به دور از شتاب زدگی باشد تا هم پسران وهم دختران جامعه ما متضرر نشوند چرا که براساس آمارهای موجود چنین تصمیمهای می تواند هر دوجنس را در جامعه با مشل زیادی روبه رو کند.