پایگاه اطلاع رسانی خانه خشتی رفسنجان

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست…

به گزارش “خانه خشتی”، با خبر شدیم یکی از ساکنان روستای هرمزآباد رفسنجان شفا یافته، در پی این ماجرا از وی دعوت کردیم که در دفتر سایت “خانه خشتی” حضور یابد و از نزدیک در روند این ماجرا قرار گیریم.

در اینجا گفت و گوی صمیمانه وی را با خبرنگار “خانه خشتی” بخوانید:

۶ ماه پیش؛ برق گرفتگی

ابوالحسن ابولی یکی از پرسنل درمانگاه فرهنگیان رفسنجان است، وی می گوید: حدود ۶ ماه پیش در اثر برق گرفتگی به اورژانس منتقل شدم و با معاینات پزشکی مشخص شد که عصب های پا آسیب دیده و مدتی کمر درد بودم.

دوستی با عصا…

۴ روز استراحت کردم و روز پنجم پای راستم خیلی سنگین بود و تا بعد از ظهر آن روز حرکت نداشت، با چندین بار مراجعه به پزشک و انجام فیزیوتراپی و ام آر آی بعد از دو ماه متوجه شدند که عصب های پا مشکل پیدا کرده و سلول های مغز آسیب دیده و زمان می برد تا بهبود یابد؛ روز های بعد سردرد های شدید به سراغم آمد و با گذشت زمان بدون عصا نمی توانستم راه بروم.

سفره حضرت رقیه (س)

همسرم روز اربعین برای شفای من سفره حضرت رقیه (س) نذر کرد.

میگن شفا میده…

روز اربعین که سفره حضرت رقیه (س) پهن کردیم دخترم لیوان آبی از سر سفره برایم آورد و گفت بابا بخور میگن شفا میده… ولی من نخوردم و اعتقادی به این حرف نداشتم ولی بعد از این حرف ناراحت شدم.

لرزش پا…

شب همان روز لرزش به سراغ پایم آمد، نماز صبح بیدار شدم ولی بعد از خوندن نماز لرزشی توی پا حس نکردم، دو قدم راه رفتم هیچ مشکلی نداشتم، همسرم با خوشحالی گفت شفا دیدی؛ باورم نمی شد و تا خانه پدرم دویدم.

خواب بی بی فاطمه…

شب بعد از اربعین خواب دیدم در یک مجلس شلوغ خانمی چادری که صورت او را نمی دیدم و همه به او می گفتند بی بی فاطمه به من گفت بلند شو و راه برو گفتم نمی توانم و با اصرار چند قدم راه رفتم.

تصادف…

چند سال پیش بعلت تصادف پای چپم را عمل کردند و پلاتین گذاشتند و موقع نماز پایم را دراز می کردم ولی الان به راحتی خم و راست می شود.

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست…

همیشه برایم قابل درک نبود که غذای تبرک امام حسین (ع) چه فرقی با غذاهای دیگر دارد که مردم برای خوردن حتی یک ذره از آن خود را به آب و آتش می زنند.

چقدر خدا مهربان است…

ما آدما خیلی از معجزات را می بینیم اما باور نمی کنیم، شب ها می ترسم بخوابم هر چه می گذره به جای فراموش کردن بیشتر به یاد می آورم و به ائمه نزدیک می شوم ؛ درکش برایم سخت است، خدا چقدر مهربان است.

خروج از نسخه موبایل