به گزارش “خانه خشتی” : کارشناسان از یک درد اجتماعی می گویندخبر چندماه پیش:از نخبگان کشور با یک فلش دو گیگابایتی تقدیر شد.خبر هر روزه روزنامه های ورزشی:یک دروازه بان با یکی از تیم های مطرح کشور قرار داد ۱میلیارد تومانی امضا کرد.
دو خبر بالا از خبرهایی هستند که هر روز وهر ماه به تعداد قابل توجهی در رسانه ها منتشر می شود.خبرهایی که با یک نگاه سطحی می توان به عمق یک موضوع اجتماعی درآنها پی برد.
آن چنان که خبر اول از تقدیر از نخبگان کشوری که سالها عمر و وقت خود را صرف علم وآبادانی کشور کرده اند با یک فلش دو گیگابایتی واقعا بی قابل(!)حکایت دارد وخبر دوم از قراردادهای کسانی صحبت می کند که بزرگترین زحمتی که تاکنون کشیده اند لگد زدن به توپ وقرار گرفتن در جایگاه دوم ،سومی لیگ داخلی وشکستهای پیاپی در عرصه خارجی بوده است.
دراین میان نکته ای که علاوه براین محاسبه تلاش بین این دو دسته قابل توجه به نظر می رسد بار اجتماعی ماجراست.چرا که براساس نظر بسیاری از کارشناسان این خبرها واین طرز رفتار از سوی برخی مسئولان ورزشی،که خود عاملی برای این دست مسائل هستند مشکلات اجتماعی وروانی قابل توجهی در میان توده جامعه به ویژه جوانان به وجود خواهد آورد.
آن چنان که به باور دکتر پرویز حسن پور،جامعه شناس واستاد دانشگاه،این دست مسائل می تواند موجهای علم گریزی را در جامعه فعلی ما تقویت کند.به باور این پژوهشگر ،وقتی یک جوان که در حال تحصیل است این گونه استقبالها وتقدیرهای کم رمق از نخبگان علمی را از سوی مسئولان می بیند دیگر انرژی برای ادامه تحصیل نخواهد داشت.چرا که عده ای با عنوان فوتبالیست پیش چشم او،در حال به دست آوردن میلیاردها تومان پول در عرض یک سال هستند که این مسئله تاثیر روانی فوق العاده روی تصمیم گیریهای این جوان خواهد داشت.
این استاد دانشگاه در پاسخ به اینکه این اتفاقات چه تاثیراتی در تصمیم گیریهای جوانان دارد؟
می گوید؛به طور خلاصه می توان این تبعات را در چند موضوع دسته بندی کرد:
۱-بخشی از جوانان با دیدن این شرایط حتی ممکن است درس وتحصیل را رها کنند وبه دنبال موفقیت در بخشهای کاذب اجتماعی سوق پیدا کنند.
۲-این مسئله شکاف طبقاتی منفی ایجاد می کند.یعنی شما شاهد ماجرا هستید که افرادی که هیچ گونه تحصیلاتی ندارند ودر زمینه های علمی اصلا تلاشی نکرده اند تنها به دلیل ورود به حوزه ای مانند فوتبال،از لحاظ مادی در جایگاهی بالاتر از تحصیل کردگان وعالمان جامعه قرار می گیرند که این مسئله در فرهنگ جامعه تقریبا یک فاجعه تمام عیار محسوب می شود.
۳-کاهش امید جوانان تحصیل کرده برای رسیدن به اهداف مادی خود از راه علم وبه تبع آن کم شدن بار علمی کشور ومنفعل شدن نیروی جوان علمی کشور برای تولید علوم در حوزه های مختلف آکادمیک!
۴-به وجودآمدن معافیای اجتماعی-اقتصادی در امور فوق العاده کاذبی مانند فوتبال که امروزه شاهد آن هستیم.
۵-کاهش سن امید به زندگی،معمولا قشر جوان با این امید که زندگی بهتری خواهد داشت به سمت تحصیلات واختصاص دادن عمر خود دراین راه می رود که چنین قراردادهای کلان بازیکنان فوتبال تمام روان آنها را به هم خواهد ریخت.چرا که آنها هر روزه با این مسئله مواجهند که عده ای به صورت آسانسوری ونه پله پله(!) در جامعه بالا می روند و این مسئله در علاقه آنها به تحصیل علم به صورت عمیق تاثیر فوق العاده منفی خواهد داشت.
صحبتهای این استاد دانشگاه در این مورد در حالی مطرح می شود که حقوق دانشجویی برای کارهای پژوهشی در برخی دانشگاههای کشور ماهیانه حدود ۷۰هزار تومان درنظر گرفته شده که این مسئله همیشه برای جامعه علمی کشور سوال برانگیز وآزاردهنده بوده است.
دراین میان به نظر می رسد که جامعه علمی کشور باید فکری برای این موضوع کند وحتی خود جوانان هم با نگاهی دوباره به این مسئله به حقوق خود در برابر برخی از افراد جامعه که براساس آمارها وشواهد کارمفیدی برای کشور وجامعه انجام نمی دهند بیشتر واقف شوند.
احسان محمدی