گفتگو/
گفتگوی خواندنی با دندانپزشک عکاس در رفسنجان
دریافت مدال افتخار جشنواره f2 آرژانتین در بخش سفر برای عکس انسان و درخت ها، روبان افتخار جشنواره «بریستول»انگلستان و هزاران عکس پذیرفته دیگر از جشنواره های داخلی و خارجی توسط مردی دوست داشتنی و بی ادعا از شهرمان، بهانه گفتگو شد.
به گزارش “خانه خشتی”، دریافت مدال افتخار جشنواره f2 آرژانتین در بخش سفر برای عکس انسان و درخت ها،روبان افتخار جشنواره «بریستول»انگلستان (که زیر نظر فدراسیون بین المللی هنر عکاسی فیاپ، انجمن عکاسی آمریکا، انجمن سلطنتی عکاسی انگلستان و … برگزار می شود) و هزاران عکس پذیرفته دیگر از جشنواره های داخلی و خارجی توسط مردی دوست داشتنی و بی ادعا از شهرمان،دکتر سیامک جعفری …
با این چهره نام آشنا به مناسبت برگزاری نمایشگاه عکسش با عنوان چشم سوم در تاریخ ۲۴ اسفند در گلستان امین مصاحبه ای ترتیب داده ایم به شرح زیر:
* آقای جعفری لطفا خودتان را معرفی کنید؟
من سیامک جعفری متولد ۲۷/ ۱ /۱۳۴۲ هستم،تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم در رفسنجان ادامه دادم سال ۶۲ در رشته بهداشت مدیریت و درمان پذیرفته شدم و به اصفهان رفتم سپس برای ادامه تحصیلات به تهران عظیمت کردم و دندانپزشکی را در دانشگاه شهید بهشتی گذراندم و پس از آن نیز در همان تهران مشغول به کار شدم.
*چطور شد به عکاسی رو آوردید؟ از چه سالی و چگونه؟
عکاسی همیشه از علایق و دغدغه هایم بوده و هست،عکاسی را از سال ۵۸ با یک دوربین ریکو آغاز کردم و به کمک نشریه مردمک با اصول و فنون عکاسی(عمق میدان، کادربندی، دیافراگم و…) آشنا شدم.بعد از آن هم در سال ۶۲ یک دوربین کنون خریدم و عکاسی را جدید تر پیگیری کردم تا جایی که سال ۷۳ یک دوره کلاس آزاد عکاسی را زیر نظر دکتر محمد ستاری (عضو هیات علمی دانشگاه تهران و مدیر گروه عکس دانشگاه هنر) گذراندم ولی در کل دیدگاه عکاسی من زمانی شکل گرفت که با گروه های عکاسی سفر کردم که اولین آنها با آقای افشین شاهرودی بود و باعث آشنایی من با داوود وکیل زاده و افشین بختیار و مسعود زنده رود و … شد و در واقع این سفرها و گروه های عکاسی برای من یک دانشگاه آموزش عملی عکاسی بود. پس از آن هم دوره ی عکاسی فتوژرنالیست را نزد محمد فرنود آموختم.
*در چه جشنواره هایی شرکت کرده اید و چه جوایزی دریافت کرده اید؟
در جشنواره های زیادی شرکت کرده ام داخلی کمتر و خارجی بیشتر، توسط آرش حمیدی ( ایران فتوکلاپ) و بعد از آن علی سامعی ( نمایندگی فیاپ در ایران ) فراخوان داده شد و من سی دی کارهایم را فرستادم و این شد شروع حضور من در جشنواره ها که در این مدت موفق به دریافت یک مدال برنز و سه روبان افتخارو تعداد زیادی عکس های پذیرفته از جشنواره هایی نظیر کوچه ، پنجره، نان، روژان و …شدم.
*این جشنواره ها چه تأثیری بر روند عکاسی شما داشته است ؟
جشنواره ها برایم تشویق بوده اند اما فقط جنبه ی محک داشته و دارد اما من همیشه برای دل خودم عکاسی می کنم.
*سیامک جعفری از کجا شکل گرفت؟
سیامک جعفری همیشه بوده و عکاسی می کرده و می کند اما فکر می کنم از سال ۸۶ – ۸۷ با حضور در جشنواره عکس نان، جدی تر شد.
*چه چیزهایی در روند موفقیت هایتان تأثیر داشته است؟
دیدن و گرفتن عکس های زیاد، باعث شده که یاد بگیرم و پیشرفت کنم و همچنین مسافرتهای زیاد و آشنایی با آداب و رسوم و سنن مختلف به کارم کمک کرده است.
*سوژه های مورد علاقه تان در عکاسی چیست؟ آیا عکس هایتان حامل پیام هستند و یا صرفاً جنبه ی دیدن دارد؟
همیشه علاقه مند به سوژه های واقعه ای و طبیعی بوده ام و معتقدم عکاسی ثبت لحظه های تکرار نشدنی است و در این بین علاقه ی وافری به طبیعت (بخصوص طبیعت ایران) دارم و با این که تمام فصول را برای عکاسی از طبیعت مناسب می بینم اما اوایل بهار که درختان شکوفه می زنند سوژه های بیشتری برای عکاسی دارم.
عکس هایم همیشه حامل پیام بوده اند وامیدوارم مخاطب این را دریافت کرده باشد.
و باید اضافه کنم که حدود شش سال است که روی سوژه ی »برگ«کار می کنم و چند نمایشگاه را در رابطه با این موضوع برگزار کرده ام.
*به نظر شما زاویه ی مناسب، نور و کلاً زمان مناسب برای عکاسی چیست؟ و چه قدر شانس را در عکاسی دخیل می دانید؟
درهر زمان از روز و در هر فصل و مکانی می توانید سوژه ی مناسب را بیابید؛ نه اینکه این عوامل بی تأثیر باشد اما وقتی با سوژه ارتباط برقرار کنی می توانی عکس بگیری؛
بیشتر ازشانس و برنامه ریزی به رابطه ی با سوژه معتقدم.
*از ابزار، نکات، ترفند هایی که برای زیبا تر شدن عکسهایتان استفاده می کنید بگویید؟
ابزار،نکته و ترفندی درعکاسی ندارم،عکسهایم با دوربین و طبیعی گرفته میشوند، پیرو قانون خاصی هم نیستم زیرا همه چیز به شرایط و موقعیت بستگی دارد مثلا در زمان گرفتن عکس هرگز نباید عجله کرد اما گاهی مجبوری با شتاب زیاد عکس بگیری.
همیشه در عکاسی نور برایم خیلی مؤثر بوده و به زیبایی کارهایم افزوده است؛ البته نور محیطی نه نور مصنوعی.
*اهمیت ژست در عکاسی را چقدر می دانید؟
با آنکه خیلی از عکاسان ژست گرفتن را همه چیز می دانند و معتقدند ایجاد ارتباط احساسی می کند و اگر نباشد عکس ناقص است، من به شخصه اصلاً به آن اهمیت نمی دهم چون مانع ارتباطم با سوژه می شود و عکس را مصنوعی می کند. در بعضی از مواقع مثلاً در زمانی که موضوع شما حیوانات و بچه هاست شما نمی توانید به آنها بگویید چه ژستی بگیرند و چه کار بکنند باید صبر کنید و در لحظه شکار کنید.
*در مورد ژانرهای عکاسی (خیابانی، ورزشی، پرتره، جنگ و …) کمی توضیح دهید ؟ آیا علاقه مندید؟
یک عکاس همیشه و در هر زمانی باید به همراه خود دوربین داشته باشد تا بتواند لحظه های ناب و تکرار نشدنی را شکار کند.من هر زمان که با سوژه ام ارتباط برقرار کرده ام عکسم را گرفته ام و هیچ وقت به اینکه عکسم در چه ژانری است دقیق نشدم. ارتباط بین عکاس و سوژه مانند ارتباط عاشق به معشوق است و عکسی که گرفته اید همان نگاه شماست به پیرامونتان.
درعکاسی ورزشی زمانش دست خودت نیست و باید از قبل آمادگی داشته باشید یعنی بدانی مسابقه ای در حال اجرا شدن است و … عکاسی خیابانی یعنی تو باید دوربین را بدست بگیری و به خیابان بروی و سوژه ات را بیابی، از دید من این پا گذاشتن به زندگی خصوصی افراد است وبرای من خوشایند نیست.
در مورد عکاسی جنگ و کلاً موضوعات این چنینی با اینکه آنها را لازم می بینم و معتقدم این عکس ها می توانند مانند یک پتک یا تلنگر عمل کنند؛ اما به شخصه علاقه ای ندارم و ترجیح میدهم همیشه از زیبایی ها عکس بگیرم.
*عکاسی چه تأثیری در زندگی شخصی شما گذاشته است؟
عکاسی به من یاد داده که چطور پیرامون و اطرافم را نگاه کنم، دیدگاهم را عوض کرده و من به همه چیز از کادر دوربین نگاه می کنم.
*عکاسان مورد علاقه تان را نام ببرید؟ آیا الگویی هم در عکاسی داشته اید؟
همه ی عکاسان را دوست دارم و بیشتر به عکس توجه می کنم تا اینکه بخواهم به دنبال عکاسش باشم اما در کل کارهای داوود وکیل زاده را خیلی دنبال می کنم و می پسندم. با اینکه سعی می کنم عکس های زیادی را ببینم (چشمم را برای عکاسی قوی تر می کند) اما هیچ وقت سعی نکرده ام کار کسی را تقلید کنم چون معتقدم هر عکاسی با توجه به محیط و فرهنگ خودش به پیرامون می نگرد.
*نظرتان در مورد عکاسان و انجمن عکاسان رفسنجان چیست؟
بسیار خوشحال شدم وقتی که عکاسان و انجمن را از نزدیک دیدم زیرا زمانی که علاقه مند به عکاسی شدم هیچ کدام از این امکانات نبود اما الآن می بینم انجمنی هست و استادانی قَدَر چون آقای عباس بلوچی که بسیار دلسوزانه کار می کند و از این طریق به عکاسان می گوید قدر اساتید و امکانات خود را بدانند.
*با تمام این تعاریف سیامک جعفری بیشتر خود را دندانپزشک میداند یا عکاس؟
هرگز خودم را عکاس ندیده ام و عکاسی برایم جنبه ی تفریح داشته نه شغل؛ البته هنرهای دیگری را هم تجربه کرده ام اما عکاسی برایم چیز دیگری بوده و هست.
*سخن پایانی؟
سخن خاصی ندارم جز اینکه به دوستان علاقه مند و عکاسان ابتدای راه پیشنهاد می کنم همیشه علاقه شان را جدی بگیرند و هیچ وقت از انتقادها نهراسند و سعی کنند عکس زیاد ببینند، و بگیرند و بدانید عکاسی به زمان و مکان وابسته نیست و همیشه می توان عکس مناسب را گرفت.
گفنگو : بهناز حسینی نوه