یادداشت/ حسین تقوی رشیدی زاده
دولت فرهنگ ساز نیست؛ مردم همّت کنند
متأسفانه بودجه های فرهنگی سازمان ها در مسیر دیگری که ظاهراً ضروری تر به نظر میرسند هزینه می شوند.
به گزارش “خانه خشتی“، فرهنگ زیر بنای توسعه می باشد، اگر همه مسئولین در سطوح مختلف بحث توسعه، خصوصاً توسعه اقتصادی را مطرح می کنند باید به دو نکته توجه کنند:
۱ – فرهنگ سازی لازم در این زمینه انجام شود.
۲ – زمینه ها و شرایط لازم جهت توسعه فراهم گردد، اگر زمینه ها و شرایط در حد مطلوب آماده باشد یعنی توان مالی سرمایه گذار، روان سازی، دیوان سالاری در ادارات و سازمانهای دولتی و… تا در این خصوص فرهنگ سازی لازم در زمینه های مختلف صورت نگیرد شاهد حرکت قابل توجهی نخواهیم بود.
در مسیر توسعه متأسفانه پله اول را رها کرده و از پله دوم می خواهیم حرکت کنیم، پله اول فرهنگ سازی است، تا وقتی فرهنگ سرمایه گذاری را نهادینه نکنیم و اعتماد لازم را برای سرمایه گذار به وجود نیاوریم همیشه سرمایه گذار احساس عدم امنیت خواهد کرد و خوابیدن کارخانجات و شرکت های تولیدی، خدماتی، که در گذشته با هزاران آرزو و امید راه اندازی شده اند؛ ولی امروزه شاهد توقف آن ها هستیم این وضعیت را به ذهن متبادر می کند که سرمایه اجتماعی ( یعنی اعتماد ) در جامعه کمرنگ شده و مدیریتها سلیقه ای و تابع روش مدیر می باشد و با تغییر مدیریت شیوه ها هم تغییر می کند لذا تدوین سند جامع در شهرستان ضروری به نظر می رسد تا مدیران مسیرکاری خود را بداند، البته صرف وجود داشتن این سند مشکلی را حل نمی کند بلکه برای اجرای اجزا باید فرهنگ سازی شود مثلاً اگر فرهنگ اعتماد نهادینه شود قسمت عمده قدم ها برداشته شده است، در کنار آن فرهنگ کار، فرهنگ ارتباطات صحیح، فرهنگ رقابت، فرهنگ پذیرش منتقد و… نیز باید نهادینه شود البته به شکل صحیح و توسط افراد متخصص آن، فرهنگ سازی و کار فرهنگی متخصص خاص خود را میطلبد ولی متأسفانه کسانی به خود اجازه اظهار نظر در کار فرهنگی را می دهند که در این زمینه هیچ تخصصی ندارند پس اولین نکته در فعالیت فرهنگی اهمیت دادن به نظرات متخصصین فرهنگی است.
نکته مهم دیگر این است که در کار فرهنگی باید سرمایه گزاری کرد و بعد نتیجه آن را دید؛ مگر می شود با اعتبار کم و در بسیاری از موارد نادیده گرفتن اعتبار برای فرهنگ، منتظر نتیجه آن بود آنچه که متأسفانه دولت ها در لایحههای بودجه به آن کمتر توجه می کنند، اعتبارات فرهنگی است که بسیار ناچیز است و همانقدر هم که هست از سطح وزارت خانه ها به ادارات کل و شهرستان ها شکل قطره چکانی پیدا می کند که هیچ دردی دوا نخواهند کرد، متأسفانه از این نکته غافل هستند که اگر برای کارهای فرهنگی هزینه نشود، برای پیامد های آن در جامعه باید چندین برابر هزینه کرد، البته در مواردی هم هست که متأسفانه بودجه های فرهنگی سازمان ها در مسیر دیگری که ظاهراً ضروری تر به نظر میرسند هزینه می شوند، نهایتاً اینکه، با این اعتبارات ناچیز فرهنگی می توان گفت که دولت فرهنگ ساز نیست و بدون کار فرهنگی زیربنا جهت هیچ نوع توسعه آماده نخواهد شد و اگر هم اقداماتی در زمینه توسعه انجام شود بنای توسعه بر روی پایه های سست گذاشته می شود و امید است که مردم و خیّرین در استحکام این پایه های فرهنگی کمک کنند، باید مردم اهمیت فرهنگ و فرهنگ سازی را با تمام وجود لمس کنند و با تمام وجود پا به این عرصه بگذارند این اهمیت باید به هر شکل ممکن بیان شود و مردم این احساس را داشته باشند که هر نوع فعالیت و همکاری در این زمینه به نفع همگان خواهد بود.
باید توجه شود که در تمامی ابعاد توسعه اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، آموزشی، و… زیر بنا، انجام کار فرهنگی است و اعتبارات در این زمینه هزینه و مصرف نمیشود بلکه سرمایه گذاری می گردد تا بتوان بنای توسعه را بر پایه محکم استوار نمود.
یادداشت از: حسین تقوی رشیدی زاده