به گزارش “خانه خشتی” به نقل از طنین یاس : درنظام آفرینش و دربحث وجودی هر ممکن الوجودی، صحبت از علت هااست.علتی هایی که هر کدام درسلسله مراتب ،معلول علتی دیگر هستند. تا جایی که به وجود واجب الوجودی می رسیم که خداوند کریم و حکیم و علیم نامیده می شود .
دربحث وجود انسان و تشکیل جامعه و هسته ی اصلی آن یعنی خانواده، ما به دو بشر هم نوع که در نظام آفرینش از عدالتی منکر نشدنی برخوردار هستند؛ می رسیم . عدالتی که در نوع آفرینش و جایگاه وجودی از تساوی برخوردار است. اما تفاوت در ساختار وجودی هر یک از این عناصر، انکار ناپذیر است. تفاوت هایی که برای هر یک از زن و مرد نقشی معین و در خور وی به وجود می آورد.
دین مبین اسلام که جایگاه ویژه ای برای زن قائل است از لسان پیامبراکرم (ص) زن را ریحانه، مظهر رحمت خدا می نامد .پیامبر در حدیثی می فرمایند: (خیرکم خیر کم الاهله و انا خیرکم الاهلی ما اکرم النساء الا کریم و الا اهانهن الالئیم): بهترین شما کسی است که برای کسان خود بهتر است؛ من از همه شما برای کسان خود بهترم، بزرگ مردان، زنان را گرامی می شمارند و فرومایگان زنان را خوار دارند و در جایی دیگر می فرمایند: بهترین شما کسانی هستند که برای زنان بهترین اند.
از طرف دیگر در کنار این ارز ش گذاری برای زن هم وظایف و تکالیفی مشخص کرده است که اطاعت از فرمان خدا ، اقامه نماز ، رسیدگی به امور درون خانه ، فرمانبرداری از شوهر ومهربانی با وی، حفظ عفت و پاکدامنی ، تسلسل نسل و محبت به والدین از اهم آنهاست تا جایی که می فرمایند : (کل نفس من بنی آدم سید فالرجل سدی اهله ؛ والمرآه سیده بیتها ):هریک از فرزندان آدم فرمانروایی است. مرد فرمانروای کسان خویش و زن فرمانروای خانه خویش است . این تکالیف که شاید در دوران جدید در ایدوئولوژی ـ بدعت ـ برخی از هوچی گران و به قولی مدافعان حقوق زن ناخوش و ستم محسوب شود از نظر بزرگان دین و ادب و هنر مایه افتخار و سربلندی زن و بالطبع جامعه اوست .
چنان چه سعدی شیرازی می گوید : زن خوب فرمانبر پارسا / کند مرد درویش را پادشاه / بو پنچ نوبت بزن بردرت / چو یاری موافق بود در برت / کرا خانه آباد و همخوابه دوست ./ خدا را برحمت نظر سوی اوست /
البته با توجه به تغییرات ساختاری که در جوامع به وجود آمده است و با عنایت به اینکه زن از حصار بی سوادی خارج شده است و در درون جامعه به عنوان نیمی از بدنه فعال در عرصه های مدیریتی و اجرایی شناخته می شود باز هم می توان گفت : هیچ منافاتی بین خانه داری( وظایف همسری و مادری ) وی ـ مجموعه وظایفی که در فوق گفته شد ـ و وظایف اجتماعی او دیده نمی شود . پس تقسیم بندی زنان در دو گروه خانه دار و شاغل اشتباهی است که می تواند این ذهنیت را به وجود آورد که زنان دارای مسئولیت های برون از خانه از انجام تکالیف خانه داری مبرا هستند و به خاطر مشغولیت های دیگر باید با دید اغماض به کوتاهی ها وقصور آنها نگاه کرد . در حالیکه مشکلات عدیده اینگونه زنان بیماری مسری را می ماند که از تحت الشعاع قرار دادن یک عضو خارج شده و به بدنه خانواده و پیکره جامعه لطمه های جبران ناپذیر تربیتی وارد می سازد و در بدترین شکل استحکام خانواده را از بین می برد. قربانی کردن محبت به یکدیگر تحت عنوان خستگی از مهم ترین معضلات این بیماری است. در حالیکه زن خانه دار که در این تقسیم بندی رتبه پایین تری دارد !! و با تعصب بیشتری به چگونگی عملکرد وی نگاه می شود!! بخاطر مشغله فکری کمتر تمام وظایف اعمم از شست و شوی تا آشپزی و کودکداری را به شوق خانه و همسر و فراهم کردن آسایش عزیزانش با عشق انجام می دهد و در نتیجه وقتی عاشقانه کاری را انجام دهد باز خوردی عاشقانه و محترمانه دریافت خواهد کرد .از این رو است که پیامبر در فرمایش زیبا می فرمایند :(الحرائر صلاح البیت و الا ماء فساد البیت ): زن آزاد، مایه اصلاح خانه است و زن بنده ، موجب فساد خانه است .
در جامعه اسلامی ما که معمار کبیرانقلاب ، زن را مربی انسان و مظهر تحققق آمال بشری می داند ؛ مردان مرد روزگاران نچندان دور در دفاع و سازندگی وطن از دامن زنانی مومنه و خانه دار به معراج رسیدند که اینکه می توانند رهبر نهضت های خودباوری و سربلندی و عزت زنان دیگر و در مرتبه ای بالاتر ملت باشند .
بانوانی که مردان و پدران امروز را تحویل نسل جوان داده اند و به آنها افتخار می کنیم و بانوانی که بزرگمردان دیروز و دانشمندان امروز را تحویل جامعه داده اند ؛همگی بانوانی دارای تحصیلات کلاسیک و مدرن و مدیران بخش های مختلف و رئیسان و کارمندان شرکت ها و ادارات نبوده اند بلکه بانوانی هستند که درس آموخته مکتب ایران بانانی بودند که دانشگاهشان نقل قول ها و تجربیات مادر بزرگان ماست و جزوه هایشان ورق ورق از دفتر عمرشان است که باید در بزرگ ترین مرکز علمی یعنی همین زندگی با نمره عالی پاسشان کرد . چرا که در تربیت و تعلیم جامعه بزرگوار ، بانوان پیشتاز هستند اگر بانوان ما زنان خانه نباشند و خانه داری امری همراه با بی سوادی محجوریت شناخته شود؛ زنان انسان ساز از ملتها گرفته می شوند در نتیجه زنان سربازانی بیرون از خانه می شوند که باعث شکست و انحطاط ملت ها خواهند بود .
از طرف دیگر، زن خانه دار می تواند مترداف واژه هایی مانند: مادر ، همسر و عروس و دختر خانواده باشد که صفت بهترین را به خود اختصاص می دهد.واژه بهترین در موارد فوق که صفتی تفضیلی است ، کاربردی انحصاری دارد و زن باید با کسب امتیاز آن را به خود اختصاص دهد و زن خانه دار تحصیل کرده برای کسب این امتیازها لایق تر است. زن خانه دار باید در دنیای امروزی همپایه مردان تأثیرگذار و اجتماعی باشد. بیشتر از مرد معضلات و مشکلات را بفهمد و در رفع آن کوشش کند . زن خانه دار باید با علم روز آشنا باشد تا بتواند همپای فرزندانش در وادی علوم مختلف گام بردارد و تا مقطعی که نیاز به کمک دارد راهنمایش باشد .زن خانه دار باید هنرمندی باشد که با اعجاز خود بین خانه و جامعه پیوند مناسب برقرار کند . او باید یک روانشناس ؛ یک جامعه شناس و منبع الهام مردش باشد . او باید تکیه گاهی باشد که بتواند بار تیمار مردش وتربیت فرزندانش را به بهترین نحو انجام دهد حتی اگر خارج از چهار دیواری منزل دکتر ، مهندس ، معلم ، کارمند و ………… است .
بانوی که بتواند بهترین نقشه های ساختمانی رابکشد ؛ مستحکم ترین سدها را بسازد ؛ قوی ترین دانش آموزان را به دانشگاه ها معرفی کند در درون خانه هم باید نقش خود را به بهترین صورت اجرا کند ، پایه های روابط خانواده و جامعه را مستحکم سازد و روح و جسم همسرو فرزند خود را قوی و با اعتماد به نفس بار بیاورد در این صورت او زنی موفق و بانوی خاندار و وظیفه شناس است .
چرا که در خانه توانسته با ابراز عشق خود ؛ محبت کردن و با صفا بودن را به فرزندانش بیاموزد .با اجرای درست وظایفش، وظیفه شناس بودن را درون دختران و پسرانش نهادینه سازد و با اقامه نماز و اجرای به موقع صله رحم فرزندانی مومن تربیت کند .چنین بانویی بیمه زندگی اش رضایت و عشق همسرش است و تکیه گاه آینده اش فرزندانی وظیفه شناس و با بصیرت هستند .
با چنین تصویر سازی از زن خانه دار که تحصیلات و وظیفه اجتماعی جزئی از وظایف او محسوب می شود نه دلیلی برای تقسیم بندی و مزیت اجتماعی می توانیم بگوییم که همه زنان خانه دار هستند و خانه دار ( انجام وظایف مادری و همسری ) بودن اولین و مؤثرترین و مهم ترین مشغله زندگی زن است که اگر کار بیرون از خانه به آن اضافه شود؛ گسترش می یابد و عمیق تر می شود . عمقی که نیاز به غواصی بیشتر زن و شناخت درست تر او از زندگی و جامعه دارد تا مروارید درخشان موفقیت را صید کند .
منیره غلامی توکلی