واکاوی فتنه 88؛
از نامه بدون سلام هاشمی به رهبر انقلاب تا اعلام تقلب در انتخابات
نامه بدون سلام هاشمی رفسنجانی به رهبر انقلاب جرقه شروع فتنه ۸۸ بود، موسوی با شکست در انتخابات تقلب را حربه ای برای نابود سازی انقلاب اسلامی قرارداد.
به گزارش “خانه خشتی” به نقل از آرمان کرمان ، بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ جبهه اصلاح طلب که قبل از رای گیری استارت اعلام تقلب در انتخابات را زده بود با انتخاب محمود احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور بر طبل مخالف با نظام و ارگان های دولتی کوبید.
شروع این مخالفت ها با نامه بدون سلام هاشمی رفسنجانی به رهبر فرزانه انقلاب اسلامی چتد روز قبل از انتخابات سال ۸۸ همراه شد که به گفته صاحبنظران جرقه شروع فتنه ۸۸ بود.
نامه ای که در آن هاشمی به صراحت اعلام کرده بود، آتشفشان هایی در حال شکل گیری است:
“بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بیشک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمیتابند و آتشفشانهایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونههای آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدانها، خیابانها و دانشگاهها مشاهده میکنیم.”
ساعاتی پس از انتشار این نامه، موج رسانه ای که برای آن از سوی قرارگاه اصلی و کانون مرکزی فتنه برنامه ریزی شده بود نیز آغاز شد. سایت آفتاب نیوز وابسته به مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، به جای آنکه به فکر “مصلحت نظام” باشد، خبری را به دروغ منتشر کرد تا بیش از پیش نشان دهد که اعضاء مرکز تحقیقات استراتژیک، وابسته به کدام جریان فکری هستند. متن این خبر بدین شرح بود:
“تنها چند ساعت پس از انتشار نامه آیت الله هاشمی رفسنجانی به حضرت آیت الله خامنه ای، ایشان با رهبر معظم انقلاب دیدار کرد. بنابر اظهار یک منبع آگاه پس از این دیدار آیت الله هاشمی رفسنجانی با ابراز خرسندی و رضایت کامل از گفتگوهای انجام شده اظهار داشت: این دیدار یکی از دیدارهای کارساز من با رهبری معظم انقلاب بوده است.”
به دنبال این شایعات مسئول دفتر رهبر معظم انقلاب اعلام کرد: رهبر فرزانه انقلاب هیچ پاسخی به هاشمی رفسنجانی نداده است همچنین دیداری صورت نگرفته است.
با درایت حضرت آیت الله خامنه ای در تکذیب خبر دیدار با هاشمی رفسنجانی پروژه رسانه ای فتنه گران با مشکل رو به رو شد و همین امر شبب اعتراض دلسوزان نظام نسبت به هاشمی رفسنجانی شد.
ادامه این قصه بعد از اعلام نتیجه انتخابات سال ۸۸ صورت گرفت آن جا که میر حسین موسوی توان مقابله با شکست را نداشت و تمام تلاش خود را کرد تا تقلب در انتخابات را اثبات کند .
صدور بیانیه از سوی سران فتنه همچنین نفوذ جاسوس های بیگانه در میان جمعیت اندک هواداران این نامزد شکست خورده کشور را دچار تشنج کرد و شاهد به آتش کشیدن و تخریب اموال عمومی بودیم هر چند که در این بین تعدادی از نیروهای انقلابی به شهادت رسیدند و تعدادی از هواداران موسوی با تدبیر جاسوسان کشته شدند تا نظام را آدم کش جلوه نمایند.
یکی از اقداماتی که هیچ گاه ملت ایران فراموش نخواهد کرد تعرض به هیئت عزاداران در روز عاشورا بود که با آتش زدن پرچم عزای حسینی، رقصیدن و کف زدن در این روز کاری کمتر از لشکریان یزید انجام ندادند.
اما سران فتنه ای که خود را وارثان انقلاب می دانستند با خط گرفتن از دشمنان دیرینه انقلاب سبب شدند تا کشور در لبه پرتگاه قرار گیرد به گونه ای که استعمارگران خارجی فتنه ۸۸ را پایان انقلاب اسلامی ایران می دانستند.
اما دشمن فراموش کرده بود که ایران از وجود یک رهبر فرزانه بهره می برد ، رهبری که با درایت خود آتش فتنه را خاموش کرد و مانع تحقق اهداف دشمن و فتنه گران شد.
اولین اقدام رهبری فراخواندن میرحسین موسوی بود، امام خامنهای در دیدار روز شنبه ۲۶ خرداد با موسوی به او یادآور شد که فکر آشوبطلبی را کنار بگذارد و شکایتهای خود را در چارچوب قانون پیگیری کند و سپس فرمودند که اگر تقلب به گونهای که در نتیجه دخالت داشته باشد، اتفاق افتاده، مانعی برای انحلال انتخابات وجود ندارد و رهبر خود آن را محقق میگرداند.
با وجود صحبت های رهبری موسوی دست از آشوب طلبی برنداشت و همچنان به اقدامات هنجار شکنانه خود ادامه داد.
رهبری یک هفته به رایزنیهای خصوصی با افراد پرداختند و سپس در روز جمعه ۲۹ خرداد- یک هفته پس از انتخابات- ابعاد توطئهای که علیه کشور طراحی شده است را با صراحت برای مردم توضیح دادند و با قطعیت فرمودند که عدم پذیرش قانون و تأکید غیرمنطقی بر ابطال آرای مردم آغاز دیکتاتوری است و رهبری زیر بار چنین چیزی نمیرود.
رهبر انقلاب برای اثبات عدم تقلب در انتخابات دستور بازشماری آرا انتخابات را صادر کردند و با بازشماری ۱۰ درصد از آرا مشخص شد که اعلام تقلب حربه ای برای به خطر انداختن انقلاب است.
نظام، رهبران اصلی فتنه را بازداشت نکرد و برای جرایم آنان محاکمهای برپا ننمود و محاکمه آنان را وجدانی نمود. این مسئله سران فتنه را خوار کرد و سبب فراموشی آنان در اذهان اجتماعی گردید و این درحالی بود که بیش از دو میلیون نفر از شهروندان تهرانی به یکی از سران فتنه رأی داده بودند.
دستگیری موسوی، کروبی، خاتمی و … میتوانست چهره ایران را به عنوان نظامی که قدرت تحمل مخالفان را ندارد و از سوی آنان احساس تهدید میکند، مخدوش گرداند. این در حالی صورت گرفت که نظام با دستگیری عناصر میانی- که واسطه بین سران و بدنه اجتماعی بودند- ارتباط سران فتنه با بدنه اجتماعی را از همگسیخت و موسوی و کروبی علیرغم آزادبودن نتوانستند با بدنه اجتماعی تماس برقرار کنند.
رهبر انقلاب طی سخنرانی خود در نماز جمعه با صراحت تمام سخن گفتند و برای اولین بار رسانه های خارجی سخنرانی رهبر انقلاب را به طور کامل پخش کردند.
اما سخنرانی مدبرانه رهبر انقلاب نه تنها گرد یاس را بر چهره دشمنان ایران پاشید بلکه دشمنان غربی با دستان خود سبب شدند تا سخنان دقیق و شفاف رهبر انقلاب در مورد منطق انقلاب اسلامی در تمام دنیا پخش شود.
به دنبال سخنان رهبر انقلاب ، ابتدا باراک اوباما و سپس سایر سران دولتهای غربی به میدان آمدند و از موضع «ملت ایران» نظام را برای عقبنشینی تحت فشار شدید قرار دادند و بیانیههایی علیه ایران صادر کردند و حتی دولت آمریکا نزدیک به ۱۰۰ هزار نیروی نظامی را از مراکز میانی کشور عراق به سمت مرزهای ایران به حرکت درآوردند.
بعد از خطبههای ۲۹ خرداد، اعلامیههای مشترکی از سوی موسوی و کروبی خطاب به دستگاه قضایی صادر شد. محمد خاتمی نیز در بیانیهای جداگانه به ادامه اعتراضات خیابانی صراحتاً یا تلویحاً تأکید کردند. آنان کماکان شورای نگهبان را متهم به جانبداری از یک کاندیدا و تقلب به نفع او کردند اما دعوت آنان به تظاهرات ۳۰ خرداد چندان جمعیتی را گرد نیاورد ولی عناصر مرتبط با گروهکهای تروریستی که بعضی از آنان پس از دستگیری گفتند که اساساً در انتخابات شرکت نکردهاند به میدان آمدند.
در این روز ۷ نفر از نیروهای بسیجی پایگاه مقداد- در جنب دانشگاه شریف- با سلاح گرم به شهادت رسیدند، مرکز بسیج و مسجد لولاگر که در نزدیکی این پایگاه است به آتش کشیده شدند. این ماجرا هم تأثیر عمدهای در ریزش بدنه اجتماعی این جریان داشت ولی از آنجا که این جریان با کارگردانی مصطفی تاجزاده یک شبکه گلدکوئیسی ۴۰ هزار نفره را در ایران راه انداخته بود که سهم تهران از این شبکه حدود ۴۵۰۰ نفر بود، اینها توانستند تجمعاتی را در مناطق مرکزی تهران برگزار نمایند.
مردم بار دیگر در تظاهرات روز قدس سال ۸۸- شهریور- به میدان آمدند ولی این حضور حول محور دفاع قدس بود و بهره فتنهگران از خشم مردم محدود بود. ادامه فتنه در ماههای بعد هرچند رمق چندانی نداشت ولی فضای داخلی کشور و تصویر جهانی ایران را تحت تأثیر قرار داده بود. از سوی دیگر در روز عاشورا- ۶ دی- جریان فتنه از خلاء ناشی از حضور مردم در هیأتها و تکیه ها استفاده کرد و خیابان انقلاب را به آشوب کشانده و به ساحت حضرت ابیعبدالله علیهالسلام اهانت کردند. مردم در واکنش به فتنهگران، سه روز بعد یعنی روز ۹ دیماه به میدان آمدند و اجتماعی نزدیک به ۴ میلیون نفر را به وجود آوردند.
اما قیام ۹ دی با شرکت انبوهی ازایرانیان در سراسر کشور برگزار گردید و بار دیگر مردم ایران حمایت خود را از رهبر فرزانه شان نشان دادند و فریاد مرگ بر فتنه گر سر دادند.
و عملا با برگزاری این قیام عظیم فتنه ۸۸ خاموش شد و حصر خانگی کوچکترین عذاب سران فتنه شد و اما ترسیم چهره سران فتنه به صورت جاسوس های حلقه به گوش در ذهن ملت ایران تا ابد باقی خواهد ماند.
انتهای پیام/