“خانه خشتی”:چندیست بحث پیوستن فرهاد مجیدی فوتبالیست مطرح کشور به تیم فوتبال لیگ برتری صنعت مس کرمان تیتر یک بسیاری از رسانه های ورزشی کشوری و استانی شده است.
صنعت مس تیمی است که با سرمایه های خدادادی و ملی کشور در حال گذران است و به دلیل غیربومی بودن مسئولان ارشد این تیم و آگاهی نداشتن از نیازهای جوانان استان طبیعی است که منابع مردمی استان را در راه رسیدن به اهداف خود صرف کنند.
اما اینکه در این اوضاع نامتعادل اقتصادی که مرغ را باید با التماس و از آسمان هفتم به زمین کشاند تا سر سفره مردم مستضعف کرمان قرار گیرد چه دلیلی وجود دارد تا به قول همان مسئولان غیر بومی فوتبالی ستاره ای کهکشانی!!! را با قیمت ۲ میلیارد تومان به تیم استان کرمان دعوت کرد.
همین هزینه های هنگفت و بی حساب و کتاب است که استان کرمان را با وجود دارا بودن منابع و نعمت های سرشار که عنوان ثروتمند ترین استان کشور را یدک می کشد، تبدیل به خرابه ای متروکه کرده است.
استانی که در بحث صادرات غیر نفتی بی شک رتبه های نخست کشور را از آن خود کرده است باید مردمانش هم از غنای مادی بسیار بالایی برخوردار باشند اما متاسفانه شاهد این هستیم که بیشترین تعداد کپر نشینی در همین استان است.
حال می خواهم در ادامه بحث ارزش یک بازیکن فوتبال را با سایر اقشار مقایسه کنم و نتیجه را برعهده خوانندگان عزیز قرار دهم:
۱- اگر حقوق متوسط یک فرهنگی را با ۳۰ سال سابقه کار ماهیانه ۸۵۰ هزار تومان در نظر بگیریم پس از ۳۰ سال مبلغی حدود ۳۰۶ میلیون تومان خواهد شد که تقریبا یک هفتم دستمزد این بازیکن در طول یک فصل خواهد شد!
۲- اگر حقوق متوسط یک استاد دانشگاه را با ۳۰ سال سابقه کار ماهیانه ۲میلیون و پانصد هزار تومان در نظربگیریم پس از سی سال مبلغی حدود ۹۰۰ میلیون تومان خواهد شد که تقریبا یک دوم دستمزد این بازیکن در طول یک فصل خواهد شد !
۳- اگر حقوق متوسط مدیرعامل باشگاه صنعت مس کرمان را ۵ میلیون تومان در نظر بگیریم پس از ۳۰ سال مبلغی حدود ۱ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان خواهد شد که تقریبا با دستمزد یک فصل این بازیکن برابری می کند!
حال شما خواننده عزیز سوابق، تجربیات، سواد، فرهنگ ملی و اسلامی بعضی بازیکنان فوتبال را با این اقشار مقایسه کرده و در ذهن خود نتیجه گیری نمایید.
اما اگر از منظر دیگری به این موضوع بنگریم متوجه مسائل بحرانی تری در استان خواهیم شد که برای درک این مسائل نمونه هایی ذکر می شود:
۱- اگر هر زوج جوان کرمانی برای شروع ازدواج خود به ۱۰ میلیون تومان نیاز داشته باشد حدود ۲۰۰ زوج جوان با دستمزد این فوتبالیست توانایی ایجاد زندگی خواهند داشت که رقمی معادل ۱۸ تیم فوتبال به علاوه همان تعداد نیمکت نشین و درست برابر تعداد تیم های حاضر در لیگ برتر خواهد شد !
۲- اگر هر جوان کرمانی برای شروع کار خود رقمی معادل ۱۵ میلیون تومان نیاز داشته باشد حدود ۱۳۴ نفر را می توان با دستمزد یک فصل این بازیکن مشغول به کار کرد و همچنین اگر هر خانواده این جوانان را ۴ نفر در نظر بگیریم تعداد ۵۳۶ نفر از ایجاد این شغل ها منتفع خواهند شد.
در کنار این مسائل می توان شروع زندگی و اشتغال را عواملی برای جلوگیری از اعتیاد دانست که متاسفانه با پرداخت بی دلیل این مبالغ به بازیکنان فوتبال شاهد اعتیاد جوانان بیشماری در استان و کشور خواهیم بود.
بی تردید اگر آمار ازدواج و طلاق را در سطح استان طی سال های اخیر پیگیری نماییم و عمده دلیل آن ها را که اقتصادی است موشکافی کنیم متوجه خواهیم شد که رابطه مستقیمی بین افزایش طلاق، کاهش اشتغال و هزینه های هنگفت مسئولان خواهد بود.
من نمی دانم در سالی که به نام تولید ملی و سرمایه و کار ایرانی مزین شده چرا در هیچ رسانه ای به این موضوع نمیپردازند و این دست اقدامات را مورد نقد قرار نمی دهند.
نکته جالب خبر یک خبرگزاری از مسئول کانون هواداران باشگاه صنعت مس است که اعلام کرده بود اجتماع چند هزار نفری را برای استقبال از این شخصیت ورزشی فراهم خواهند نمود.
باید گفت اولا خبرگزاری که ارادت خاصی به آن دارم و همیشه دایه دار حمایت از استان و جوانان است نباید شخصیت کاری خود را در حد یک لیدر تنزل دهد و چنین خبری را منتشر نماید.
دوم آنکه جناب لیدر عزیز آیا آن چند هزار نفر از این اعداد و ارقامی که در این مطلب منتشر شد اطلاع کافی دارند یا با سوءاستفاده از عدم اگاهی و احساسات پاک جوانان درصدد کسب درآمدی برای خود هستید؟
………………………………………………………..
پی نوشت:
* این نوشته ای شخصی از یک جوان کرمانی است.
* یکی از دوستان که برای خود جایگاهی در میان مسئولان صنعت مس دارد رقم قرارداد فرهاد مجیدی را ۴.۵ میلیارد تومان اعلام کرد.
http://mhtavakoli.blogfa.com/post/686