به گزارش “خانه خشتی“، در جمهوری اسلامی برگزاری چنین تجمعاتی هم از اهمیت بالایی برخوردار بوده و هم اینکه بازتاب جهانی خاص خودش را دارد. حال این نکته مهم است که چنین تجمعاتی چگونه برگزار شود که تأثیر گذاری مناسب را داشته باشد.
برگزاری تجمع اعتراض آمیز به اعدام شیخ نمر در رفسنجان ما را بر آن داشت که نکاتی را در این بابت متذکر شویم.
ابتدا تشکر می کنیم از اینکه این تجمع بسیار به موقع و درست بعد از انتشار خبر اعدام سنگ دلانه شیخ نمر به دست حکومت وحشی آل سعود برگزار گردید. شایسته است از حضور مسئولین محترم کمال تشکر را داشته باشیم.
از شیفتگان خدمت در عرصه مجلس شورای اسلامی (چه آنهایی که مدرک تحصیلیشان خاک بیشتری خورده و چه آنها که جوهر مدرکشان هنوز خشک نشده است) کمال تشکر از اینکه اساساً این روزها خوش در عرصه مناسبت های اجتماعی می درخشند داریم (البته بعضی ها همچون گذشته خیلی حال حضور در مناسبت ها را ندارند).
اجازه دهید در کمال احترام نقدهایی را در نحوه برگزاری این تجمع و بی سلیقگیهایی که شکل گرفت را متذکر شویم.
برای اطلاع خوانندگان گرامی که احتمالا از برگزاری این برنامه مطلع نشده اند (انتقاداتی به نحوه اطلاع رسانی وجود داشت) عرض می کنیم که این تجمع نشسته شامل برنامه های قرائت قرآن، مداحی و سخنرانی بود , و آخر معلوم نشد منظور از تجمع مردمی چه بود.
در این برنامه حتی شعارهایی که به صورت معمول در یک نماز جماعت (نظیر مرگ بر آمریکا، مرگ بر آل سعود، مرگ بر اسرائیل) نیز داده نشد.
ابتدا که شرکت کنندگان وارد مسجد جامع می شدند بیش از هر حس دیگری احساس می نمودند که در یک مجلس ترحیم شرکت می کنند. مسئولین محترم ورودی مسجد از مردم (به همان شکل مجلس ترحیم) استقبال می نمودند. متذکر می شویم بهتر است مسئولین صف خود را از مردم جدا ننموده و به جای ردیف اول و … در بین مردم حضور داشته باشند.
بایستی با کمال تأسف این موضوع را یادآور شویم که یک برنامه خیلی معمولی از طرف متولیان امر برگزار گردید. آیا بهتر نیست که عملی را از سر رفع تکلیف و فقط برای اینکه بگوییم ما هم کاری را انجام داده ایم برگزار ننماییم. قطعا خود مردم خیلی انقلابی تر چنین برنامه ای را برگزار می کردند و نه اینکه نشستی در اوج سردی و بدون حتی یک شعار حاضرین علیه رژیم کودک کش آل سعود. بهتر است تفاوتی بین مراسم برای کسی که در یک تصادف و یا به علت بیماری فوت کرده تا چنین جنایتی وجود داشته باشد.
چگونه می توان تجمعی را در اعتراض به چنین جنایت هولناکی برگزار نمود و اما در پایان یک قطعنامه قرائت نکرد. در روز برگزاری این تجمع هم بسیج دانشجویی و هم جامعه اسلامی دانشجویان بیانیه صادر نمودند، حداقل تلاشی صورت می گرفت جهت قرائت این دو بیانیه در این نشست.
آری شایسته است که شیخ نمر در عربستان و برادران مسلمان در نیجریه و… مورد حملات وحشیانه مورد حمایت مستکبرین قرار گیرند و ما اوج هنر و حماسه انقلابیمان در یک چای و کیک خوردن و سخنرانی خشک و خالی خلاصه شود.شیخ جان ببخش که ما ازسراینکه کاری کرده باشیم و برای زیبایی نطق اول جلساتمان اعدامت رامحکوم می کنیم. اصلا نه آگاهیم و اما ذهنمان درگیر انتخابات است و نبوقمان نمی آید.
با یک مقایسه با شهرهای بزرگترخود متوجه یکسری ازمسائل میشوید. بهتراست دست از لجاجت برداشته و بپذیریم که یکسری از قالبها دیگر منسوخ شده اند و همگام با جامعه در مسیربرگزاری با کیفیت توام با شوروشعورانقلابی دست به برگزاری اینگونه مراسمات بزنیم.
همین که ازدستمان برمیاید. حتما از پشت صفحه نمایش تلفن همراهم عکس تو را لایک می کنم البته با همان انگشتی که قبل از لایک عکست فلان هتل دبی راپسندیده و کلی غصه آتش سوزی آنرا خورده وهم اعدامت رامحکوم و اگرکسی نبود حتما دو تا شعارهم می دهم. البته به شرط اینکه تلفن همراهم باطریش شارژداشته باشد.
اصلا شیخ جان مهم نیست کسی بداند که شما درعربستان آن یکی درنیجریه، بحرین، یمن و… چه کرده است که شایسته چنین سرنوشتی باشند. آیا نباید گفت که انقلاب اسلامی چگونه امید در در دل انقلابیون سرتاسر جهان زنده نموده است و انگار ما همه انقلابمان را صادر کردیم!
نکته جالب وقابل تأمل این بود که همه به همدیگرنگاه می کردند ومی گفتند چرا کسی شعاری نمیدهد. همه ازاین موضوع ونحوه برگزاری ناراحت واما کسی تحرکی انجام نمیداد. درست مثل خیلی از اتفاقات دیگر. چرا باید در انتظار این بود که دیگری تحرکی را آغاز نماید. آیا نباید شاهد انجام فعالیت های خود جوش و مردمی (قانون مدار) فرهنگی-تبلیغی در این مراسمات باشیم. البته خدا نکند که پا به حریم ممنوعه تشکل ها گذاشته شود آن وقت حرکات خود جوش انقلابی (!!!) از زمین و زمان می بارد.
اصلا بهتراست سخن راکوتاه کنیم و از طریق سازوکارهای نظام بین الملل، سازمان ملل وسازمانهای حقوق بشر (همانهایی که جنایات وکودک کشی های آل سعود را دیده وسکوت کرده اند) این جنایت را دنبال کنیم.