در سال تولید ملی- مگر باغات پسته رفسنجان سرمایه ایرانی نیستند!
به گزارش خبر نگار ” خانه خشتی”: روزگاری بر خود می بالیدیم که اول تولید کننده و صادر کننده دنیا این طلای سبز روزگار خویشیم. و آنقدر در باد این اولین بودن ها خفتیم تا سر بر آوریم دیدیم که کشورهای آمریکا-ترکیه-چین و هزاران چین دیگر بیدار بود ه اند و از این خواب ما نهایت […]
به گزارش خبر نگار ” خانه خشتی”: روزگاری بر خود می بالیدیم که اول تولید کننده و صادر کننده دنیا این طلای سبز روزگار خویشیم. و آنقدر در باد این اولین بودن ها خفتیم تا سر بر آوریم دیدیم که کشورهای آمریکا-ترکیه-چین و هزاران چین دیگر بیدار بود ه اند و از این خواب ما نهایت استفاده را برده اند.
هیچ کس منکر طعم و مزه منحصر بفرد پسته ایران نیست حتی همان کشور هایی که خود تولید کننده پسته اند و از این روی است که چین پسته های ما را با نام خود بسته بندی و مشتری یابی میکند تا باغات خود به ثمر بنشیند. غفلت تا کی!
ای وزارت خانه ها- سازمان ها-انجمن ها-صادر کنندگان- موسسات و ngoهایی که برای پسته سینه می چاکید((پسته تنها محصول استراتژیک تجاری ایران و ارز آورترین محصول کشاورزی،مشکلش این است که پر کس است و بی کس))
پسته کاریهای ما بار قبای تازه به دوران رسیده مان قابل قیاس نیستند،
از آنجایی که کمبود آب داریم،نهاده های کشاورزی گرامند،کشاورزان با متخصصین در ارتباط نیستند و هزاران مشکل لا یخا دیگر،داشته هایمان را هم نمی توانیم حفظ کنیم.
آیا نمی توان از حجم بالای این باغات کم در آمد کاست و به همان اندکی توجه و رسیدگی و مراقبت نمود که با تولید بالایش میتواند جوابگوی تولید سالیانه ایران باشد. مگر از قدیم نشنید هایم که یک ده آباد از ده شهر خراب است،چرا باغات پسته ما سرو سامان نمیگیرند.
چرا میانگین تولید در هکتار مان به ۶۰۰ کیلوگرم رسیه در حالی که رقیب اولمان از هر هکتار ۵ هزار و ۵۰۰ کیلوگرم برداشت می کند،اگر به باغات پسته اطراف شهر رفسنجان سری بزنید متوجه دلواپسیم می شوید.
آیا روزگار قطب پسته که چنین باشد از بقیه پسته کاریهای کشور که هیچ تجر به ای ندارند چه توقعی می رود.از سوی دیگر از شمالی ترین نقطه کشور گرفته تا جنوبی ترین نقطه کشورمان هر خاکی که هیچ محصولی را در خود اجازه رشد نمی داده اختصاص به کشت پسته داده ایم از این سخت جانی میگفت((که پسته به کم آبی و شوری مقاوم است،نه اینکه هر کجا یک شوره زار از بی آبی دیدیم فیلمان هوای هندوستان کند و بخواهیم یک شبه ره صد ساله ی پول دار شدن را برویم)).
این جمله طوری برای پسته کار جا انداخته اند که افراد در جاهایی از کشور به خاک و آب شیرینشان که هزاران محصول می توان در آن کاشت نمک ریخته تا زمینش شور شود و بتواند پسته بکارد!ببینید دیدگاه کشاورز ما از بستر کاشت پسته کجاست و توقع ما از باغدار کجاست. امسال را رهبر معظم انقلاب سال حمایت از تولید و سرمایه ایرانی نامیده اند،مگر باغات پسته کاران سرمایه ایرانی نیستند!تولید ا تشان مگر تولید ملی نیست. پس چرا حمایت نمی شوند.اواخر سال گذشته وزیر کشاورزی گفته بود:
۸۵در صد به کشاورزان تسهیلات ارئه می دهیم تا همین لحظه از تسهیلات خبری نیست و یک در صد هم به کشاورزان پسته کار نداده اند. پس کشاورز دلش به چی خوش باشد.باغدارانی که عمری با این درختان پیر شده اند وقتی باغشان را مانند حال و روز خود می بینند زودتر کمرشان خمیده می شود. وقتی درخت ۳۰ ساله باغدار با محصول روی آن یکجا در عرض ۲ ماه می خشکد بی شک باغدار زودتر از آن درخت می خشکد. گموز(شیره سیاه) بلایی است که نزدیک به ۶۰ سال است که گریبانگیر باغات پسته ما شده است ولی باغدار حتی هنوز اسم گموز به گوشش نخورده و تنها زمانی میفهمد این چه بلایی است که کار از کار گذشته است گموز راه درمان آسانی دارد فقط کشاورز خودش باید بخواهد با کارشناس ارتباط داشته باشد. کشاورز(باغدار)و یاد آوری آنچه باید بداند و نمی داند اولین گام در سال تولید ملی برای پسته کاران شهرمان برداریم. کاش می دانستید بیشترین خرید و فروش این سالها برای باغات پسته اتفاق افتاده است چرا که بعضی از باغداران که زیرک ترند بهترین چاره گموز را فروختن آن باغ به کسی میدانند که از پسته چیزی نمی دانند و چه بهتر که آن مزد بازنشسته شرکت مس هم باشد و جیبی پر از پول داشته باشد.زمانی تمام شهرهای ایران افسوس رفسنجان را می خوردند و ما هنوز در باد آن افسوس ها خفته ایم اگر بیدار نشویم خیلی زود دیر می شود.