به گزارش ” خانه خشتی” به نقل از طنین یاس : حجاب امری است فطری . به این معنی که خداوند گرایش به پوشیدگی را در ذات و سرشت تمام انسان ها قرار داده است . اما این حجاب در فرهنگ ها ، آداب سنن ، ایدئولوژی هایی که در بستر زمان ایجاد شده متفاوت است . اما حجاب از دید مذهب در نگاه ادیان الهی تا به امروز دارای شرف و نوعی حرمت خاص بوده نو است ما متأسفانه به اصطلاح با پیشرفت های بشری کم رنگ شده و گاها به دست فراموشی سپرده شده است .
این اتفاق نامبارک در بسیاری از کشورها و سرزمین ها انحطاط اخلاقی و آسیب های جبران ناپذیر اجتماعی و از هم گسیختگی خانوادگی به همراه داشته است به طوری که اکنون به طور مشهودی متوجه تغییر نگرش ساختار فرهنگی بیشترین قشر اینگونه جوامع را در جدا کردن مدارس و صف های اتوبوس و واگن های قطار زن و مرد دید .
ولی متأسفانه می توان گفت در کشور ما بنا بر تهاجم یا بهتر است بگویم شبیه خون فرهنگی ما در عقب گردی کاملا عجیب و غریب در قالب بدحجابی و بد پوششی به سوی نگرشی و عملکردی گام برمی داریم که سایر جوامع از آن تا حد زیادی رویگردان شده اند .
در این یادداشت کوتاه سعی داریم به بررسی عواملی بپردازیم که باعث رشد بد حجاب ،بی حجابی ،در جامعه ما شده است .
به نظر می رسد علاوه بر مسائلی مانند تهاجم فرهنگی و کارکرد بنگاه های فرهنگ ساز غربی و غیر اسلامی این معضل مولد و کارکرد نامتناسب و متضاد برخی دستگاه ها و نهاد ها می باشد و نداشتن برنامه های فرهنگی متناسب با شرایط کنونی جامعه ،به تشدید این امر دامن زده است .
به درستی می توان ادعا کرد که مهمترین نقش و وظیفه محوری در این پازل را نهاد خانواده ایفا می کند . چرا که اساس رفتار و عملکرد فرزندان و برخورد انها با مضامین، مفاهیم و فرهنگ ها و خرده فرهنگ های هر جامعه ای به نحوه تربیت و رفتار والدین آنها گره خورده است .
خانواده ای را در نظر بگیرید که فرزند دختر یا پسر خود را حتی در سنین کم ، با پوششی زیبا و موقر اما پوشیده در انزار عموم بیرون می برد؛ قطعا در این خانواده مورد مثال؛ پذیرش حجاب و پوشیدگی در سنین بالاتر راح تر و با میل و رغبت بیشتری صورت می پذیرد تا خانوادهای که کودک خود را با لباسی که فقط می شود آن را در مهمانی های رسمی زنانه پوشید، بیرون می آورند ! قطعا نباید از آن کودک انتظار داشت که چند سال آینده با رعایت پوشش مناسب با عرف و قوانین جامعه اسلامی در جامعه حضور داشته باشد .
از طرف دیگر رسانه ما در امر حجاب شعار هایش با عملکردش متناسب و هماهنگ نیست , در واقع می توان گفت : عملکرد صدا و سیما مانند دو خط موازی جدا از هم است که هرگز نمی تواند نقطه مشترکی داشته و به سر منزل مقصود برسد .
همیشه شاهد این تراژدی بوده ایم که در فیلم نامه ها نقش اکثرا خانم های محجبه ؛ زنانی از طبقه پایین جامعه، باتحصیلات کم، درگیر با انواع معضلات و مشکلات تعریف شده است که این خود می تواند نوعی اطلاع رسانی غلط به جامعه بخصوص نسل جوان باشد که حجاب کامل و منحصرا چادر مخصوص قشری آسیب پذیر فرهنگی و مادی جامعه است . متأسفانه هرگز در فیلم های سیما و برنامه های گوناگون ما یک بانوی محجبه موفق و.. دیده نشده است که بتوان از آن به عنوان یک الگوی ملی یاد کرد .
بد تر از آن هم بازیگران این گونه نقش ها هستند که در دنیای واقعی در جامعه بعد از بازی کردن یک نقش معنوی و یا عهده دار شدن نقش یکی از زنان محجبه و تأثیرگذار با پوششی عجیب در سطح شهر و مراکز عمومی دیده می شوند . مثل بازی کردن در نقش همسر یک شهید معروف یا بازی کردن در نقش یک زن مجاهد و یا عالمه …
در ابن چند روز اخیر هم که اخباری از تذکرات نیروی انتظامی به بازیگران و هنرمندان زن در رعایت حجاب و نوع برخورد این هنرمندان !! با ضابطان فرهنگ حجاب شده است؛ می توان به این نتیجه رسید که هنرمندان ما در قالب هنجار شکنی های اجتماعی خود را تافته ای جدا بافته از جامعه می دانند . این هم ثمره نگاه جامعه سینمایی و تلویزیونی به گروه هنرمندان است که باید برای آن فکری کرد.
در تبیین این گونه اتفاقات و به طور کلی عدم نتیجه گیری قابل قبول در نهادینه کردن حجاب اسلامی در جامعه می توان گفت :تمام سازمان ها در کنار هم در دو جبهه نرم و قهریه وارد عمل شده اند که نقش نیروی انتظامی در برخورد سخت و قانونی بارز و مشخص تر است .
برخی معتقد هستند گشت های ارشادی که از سر بی برنامگی و رفع تکلیف برعهد نیروی انتظامی گذاشته شده نیروی که باتوجه به گسترش شهرنشینی مسئولیت و وظایف مهمی دیگری را هم باید انجام دهد و برخورد با یک مسئله اجتماعی و فرهنگی آن هم توسط یک نیروی انتظامی جای سوال دارد .
در حالیکه به نظر می رسد؛ منصفانه نیست نوک پیکان حملات را سوی نیروی انتظامی نشانه گرفت.] انها به وظیفه محوله خود عمل می کنند (البته در برخی موارد به علت عدم آموزش نیروی های گشت ارشاد انتقادی های برانها وارد دانست که هزینه زیاد و تبلیغات منفی را به این ارگان در سطح جامعه وارد می کند ) اما باید به سازمان عریض و طویلی به نام سازمان جوانان اشاره کرد که مثل قارچ خود روی عمل می کند چرا که با گذشت زمان باز هم متوجه نشدیم به چه هدفی ایجاد و بعد هم ادغام شد و بودجه ای که صرف ان سازمان محترم گردید به کجا رسید!!
شاید اگر بودجه این سازمان ؛ صرف حمایت از تولید و طراحی پوشش ملی ایرانی و ایجاد نمایشگاه های مد و لباس د ر تمام شهر ها می شد، نتیجه بهتری می گرفتیم .
خلاصه مبارزه با مسئله بد حجابی با نوشتن یک یا چند یادداشت که همگی به دنبال مقصر هستند حل نخواهد شد . نخستین ماه تابستان به نیمه رسیده است و انواع مانتوهای کوتاه و قد و نیم قد ، کفش هایی که معلوم نیست از چند جهت راه تهویه هوا دارند !شلوارهایی که برای خنک کردن پاها کوتاه شدنشان عقل را ضابع می کند که این شلوار است یا شلوراک و بالاخره خیلی از آرایش های عجیب با شال های کوتاه جهت ریزش نکردن مو می تواند چهره شهرها بخصوص کلان شهرها را از این هم که هست ؛ بی بندوبار تر کند که باید مسئولان و صاحب نظران این عرصه وارد میدان شده کاری از پیش ببرند چرا که ما مطبوعاتی ها به عنوان چشم بینای جامعه نه اینکه فقط مشکلات را ببینیم بلکه زورمان بیشتر از گفتن و گفتن نمی رسد که هیچ جز قلم و هشدار دادن و بیدار کردن نداریم؛ که گویا چندان هم موفق نیستیم که خواب را می توان بیدار کرد اما فرد بیداری که خود را به خواب زده هرگز !