به گزارش “خانه خشتی“، حنانه دختری ۱۱ ساله کلاس پنجم ابتدایی را طی می کرد، با روسری طلایی و کاپشن صورتی رنگ توجهم را به خود جلب کرد نزدیک او شدم پس از احو.الپرسی با مادرش نگاهی به حنانه انداختم چشمان معصوم این نوجوان که موجی از حرارت و عشق به وطن داشت مرا به خاطرات کودکی ام انداخت ان زمانی که با مادرم برای رأی دادن به صحنه انتخابات می رفتم.
به حنانه سلام کردم و گفتم خوبی خاله برای چی با مادرت آمدی؟
حنانه انگشت کوچکش را بین دو لبش گذاشت و کمی تأمل کرد و آخرشم گفت دوست داشتم در این برنامه رای دادن شرکت کنم، منکه نمی توانم رأی بدهم و انگشت شصت خود را مانند دیگران جوهری کنم ولی هم در خانه نماندم هم اینکه گفتم بیایم تا باقطره قطره جمع شدن دریایی از مردم پای صندوق های رأی باشند و دشمن با دیدن تصاویر ایرانیها بترسد.
به او افرین و مرحبا گفتم و از اینکه با این سن و سال کم درک خوبی از مسائل پیرامون خود حتی دشمن داشت به خود بالیدم که در کنار کسی ایستادم که در آینده امثال این کودکان قرار است چرخ مملکت را بچرخانند و در تصمیم گیری های مهم کشوری دخیل باشند، انها آینده ای خوب در انتظارشان است.
حنانه همچنین به من گفت: من در ۲۲ بهمن نیز شرکت کردم و با شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل دلشان را به درد اوردم، بچه های همسن و سال من هم در ۲۲ بهمن امسال شرکت کرده بودند .
او ادامه داد: ای کاش می شد همه بچه های هم سن و سال من هم با رأی دادن سهمی از تصمیم گیری سرنوشت کشور را به دوش می گرفتند این حس قشنگی است امیدورام به زودی به سن قانونی برسم تا بتوانم اولین رأی خود را برای شخص کارامد نظام به صندوق بیاندازم .
مادر حنانه نیز به داشتن چنین فرزند ی که دوست دارد در تصمیم گیری کشورش سهیم باشد افتخار کرد و با انداختن رأی به صندوق هر دوی انها از من خداحافظی کردند و دور شدند.
به امید فردایی روشن که این نوجوانان نیز در انتخابات شرکت داشته باشند تا برگ زرین دیگری بر تاریخ پر افتخار ایران اضافه شود.
گزارش مریم رضایی