نگاهی به عملکرد رسانه های خارجی در بحث تحریم
به گزارش ” خانه خشتی” : این روزها بحث پرونده هسته ای ایران ومسائل مربوط به آن یکی از مهم ترین خبرهایی بوده است که تمام رسانه های دنیا از جمله شبکه های غربی فارسی زبان به آن می پردازند. آن چنان که بخش قابل توجهی از خبرهای هر روزه بی بی سی و صدای آمریکا در بخش فارسی را خبرهای مربوط به این موضوع تشکیل می دهد.
با نگاهی به تمرکزعمیق این شبکه های خبری روی این موضوع سوالی که به ذهن متبادر می شود این است که آیا به واقع این رسانه ها براساس عرف های خبری حرفه ای به این موضوع می پردازند و یا در پس داغ کردن این مسئله و تمرکز قابل توجه برآن معیارهای دیگری از جمله اغراض سیاسی پنهان است؟
برای پاسخ به این پرسش باید به این مسئله توجه کرد که یکی از ابتدایی ترین عرف ها در هر رسانه ای بحث بی طرف بودن ومستقل برخورد کردن آن به خصوص درباره چنین مسائلی است. چرا که به طور معقول در عصر رسانه ها که تعدد مجاری رسانه ای وجود دارد، مخاطبان انتظار دارند که این مجاری وشبکه ها و تراست ها در یک چهارچوب خبری صادقانه و حداقل شفاف به اطلاع رسانی بپردازند. چرا که در غیر این صورت مخاطب به دلیل افزایش شعور رسانه ای خود مغرض بودن ومسائل پنهان در پس خط ومشی آن بنگاه خبری را خواهد فهمید.
می توان ارتباط این
چهارچوب بندی در این زمینه را با نوع اطلاع رسانی بنگاه های خبری فارسی زبان غربی درباره موضوع هسته ای ایران بررسی کرد.
بازی با تیترها؛ گام اول جنگ روانی
به طور مثال بی بی سی فارسی از همان لحظه ای که دور جدید مذاکرات در استانبول آغاز شد دائما با تیترهای خبری منفی سعی در القای ناموفق بودن این مذاکرات در ذهن مخاطب خود را داشت. آن چنان که می توان در این زمینه به برخی تیترهای بی بی سی که در بخش های خبری خود در این باره چندین بار تکرار کرد توجه داشت.
تیترهایی مانند :
-برخی کارشناسان نسبت به نتیجه بخش بودن مذاکرات از همین ابتدای کار ابراز ناامیدی می کنند.
-ایران هم چنان برمواضع خود علی رغم میل ۱+۵برای مذاکره پافشاری می کند.
-آیا مسکو پایانی برای حل مشکل ایران از راه دیپلماتیک است؟
علاوه بر چنین تیترهایی که نمونه کوچکی از جامعه آماری بزرگ سرتیترهای خبری بی بی سی درباره مذاکرات ایران با ۱+۵ بوده است ،به واقع خط مشی کلی این شبکه خبری دراین راستا قرار گرفته که مذاکرات را در ذهن مخاطب خود بی اهمیت و بدون نتیجه جلوه دهد.به گونه ای که مجری این شبکه در بخش های تحلیلی همچون صفحه دو،سعی می کرد که بحث تحلیلی میان کارشناسان را به سمتی سوق دهد که در پایان بحث بدون نتیجه پایان یابد. نکته جالب اینجاست که در پس این تلاش برای بی نتیجه بودن بحث، این مسئله به طور پنهان نهفته است که همان طور این بحث بدون نتیجه پایان می یابد مذاکرات ایران هم بدون هیچ نتیجه ای پایان خواهد پذیرفت .این مسئله از لحاظ جنگ روانی در پی اهداف خاصی است.مسائلی همچون:
۱-این گونه نتیجه گیری از چنین بحثی درواقع بیننده داخل ایران را در یک یاس وتعلیق فکری فرو می برد که باعث نگرانی بیشتر او می شود.
۲-این نوع رفتار حساب شده رسانه ای به بینندگان ایرانی خارج از کشور این گونه القا می کند که ایران بی حساب و کتاب و بدون توجه به عرف ها عمل می کند تا در نهایت مخاطب خارج از کشور به این مسئله راضی شود که همه ماجرا به گردن ایران است نه قانون شکنی طرف های غربی!
۳-ارائه تحلیل های یاس آور و بی نتیجه این مسئله را در ذهن بیننده ایرانی جای می دهد که مذاکرات به دلیل اصرارهای ایران پایانی ندارد که در پی این مسئله از بین بردن حمایت ایرانی از روند دیپلماتیک دستگاه سیاسی نهفته است.
گزارش های لحظه ای برای کنترل افکار عمومی
این سه موضوع در حالی در تاکتیک های روانی بی بی سی فارسی در چند ماه اخیر قرار گرفته که این شبکه به همراه صدای آمریکا پس از مذاکرات مسکو تلاش ویژه ای برای شفاف نشان دادن عملکرد ۱+۵ و در مقابل گنگ بودن مواضع ایران به بیننده خود به کار بستند.آن چنان که بی بی سی فارسی در زمان برگزاری مذاکرات بغداد به طور دائم و یک ساعت یک بار با گزارشگر ارشد خود،کسری ناجی،ارتباط برقرار می کرد.این در حالی بود که ناجی هم با گزارش های پیاپی با محتوای شکست مذاکرات و ناامید بودن دیپلمات اروپایی درباره نتیجه مذاکرات سیگنال های منفی شدیدی را روی ذهن مخاطب خود می فرستاد.
این اتفاق در حالی رخ داد که پس از فروکش کردن تب خبری مذاکرات ، مشخص شد که این گزارش های بی بی سی با اغراق های منفی بسیار زیادی همراه بود که بی بی سی با در نظر گرفتن همین موج منفی به بازتاب دلخواه این واقعه پرداخت.
در واقع درباره مذاکرات بی بی سی فارسی سعی کرد تا همزمان با انجام مذاکرات وبه طور همزمان وقبل از پایان این مذاکرات دو روزه به شکل خاصی نتیجه گیری کند.نتیجه ای که از نگاه این شبکه خبری منفی بود واین شبکه سعی کرد که همین موضوع را به خورد مخاطب خود قبل از پایان مذاکرات بدهد.
علاوه بر این، صدای آمریکا هم مابین هر جلسه از مذاکرات در راستای چهارچوب مشخص وبا اهدافی معلوم و سیاسی گام برمی داشت. محور رفتارهای این بنگاه خبری آمریکا در راستای یک عملیات روانی گسترده بود که سعی می کرد با ارائه تحلیل های گوناگون در قالب گفتمان های متفاوت وتحلیل های چند بعدی مخاطب ایرانی را نگران نتیجه مذاکرات کند تا به این وسیله شهروندان داخل ایران را به فشار علیه دولت وا دارد. درواقع جنگ روانی این شبکه خبری وابسته به شورای«بی بی جی» بیشتر خط ومشی تخریبی داشت که سعی می کرد با ایجاد سیگنال های خبری متمرکز روی ذهن بیننده، او را به واکنشی منفی نسبت به ساختار حکومتی خود وادارد.یعنی به تعبیری مشخص تر صدای آمریکا درمیان مذاکرات ونشست ها نقش یک ابزار سیاسی را ایفا می کرد که در دستان دولتمردان آمریکاست.
آن چنان که با توجه به عملکرد این رسانه به جرات می توان به این موضوع اشاره کرد که صدای آمریکا که همیشه یک بنگاه خبری سیاسی بوده تا حرفه ای،در چندماه اخیر به شدت به ورطه ابزارگی افتاده که این مسئله در استقبال مخاطبانش تاثیر منفی داشته است.
چراکه در چندماه اخیر مخاطب این موضوع را کاملا حس می کند که صدای آمریکا هر اتفاقی در پرونده هسته ای را سعی دارد در نهایت به یک جا وبه یک نتیجه منتهی بداند.این جنگ روانی تخریبی از سوی این شبکه خبری آمریکا در پی چند اتفاق است:
۱-مشروع نشان دادن تصمیمات غیر دیپلماتیک اتحادیه اروپا در اعمال تحریم ها علیه ایران.
۲-القای این موضوع به مخاطبان که ایران بر عکس ۱+۵ به دنبال نتیجه گرفتن از مذاکرات نیست.
۳-ایجاد آشفتگی در ذهن مخاطب ایرانی والقای اینکه مسئولان ایرانی در مقابل فشارها برایران بی تفاوت هستند.
تمرکز ویژه برای صید هدفی روانی-سیاسی
اما در کنار این موضوع پس از انجام مذاکرات مسکو و فرارسیدن روز وضع تحریم ها علیه ایران،این دوشبکه خبری با تمرکز معنی داری از همان صبح ۱۱تیر خبرهای مختلفی درباره تبعات تحریم ها روی افکار عمومی فرستادند.تمرکزی که در همان مرحله اول سعی داشت در پیش چشم مخاطب ایرانی،کشور را در آستانه یک فاجعه به نمایش بکشاند.
برای ایجاد چنین شرایطی رادیو بی بی سی از صبح روز ۱۱تیر خبرهای خود را با شروع تحریم های جدید علیه ایران آغاز کرد و از همان ابتدای کار، با کارشناسانی صحبت کرد که این کارشناسان قبل از اینکه تحلیلی مشخصی ارائه دهند بر شکست ایران همزمان با شروع تحریم ها اشاره می کردند و دائما تاکید ویژه ای روی این مسئله داشتند.
این در حالی بود که خط بعدی دراین مورد را تا بعد از ظهر که شبکه های خبری بی بی سی و صدای آمریکا شروع به پخش برنامه می کنند، رادیو فردا برعهده گرفت وتا عصر هنگام ،بخش های مختلفی به بررسی این موضوع با رویکردهای کاملا منفی نسبت به ایران اختصاص داد.
اما هنگامی که بی بی سی فارسی شروع به پخش برنامه های خود کرد تمام توان خبری اش را به کار گرفت تا با تحلیل های پیاپی و گزارش های مستقیم وغیر مستقیم ودیگر مسائل مانند گفت وگوهای خبری اذهان را از همه مسائل از جمله بحران مالی در غرب منحرف وبه سمت تحریم های ایران جلب کند.دراین چند روز اخیر هم این شبکه به صورت کاملا واضح وآشکاری به طور تقریبی نیمی از برنامه های روزانه خود را به مسئله تحریم های ایران اختصاص داده است.
دراین میان نکته مهمی که با توجه به تمام این مسائل به ذهن متبادر می شود این است که بدون تردید درپس این موج های خبری بی بی سی و در کنار آن صدای آمریکا،مسائلی نهفته شده که بیشترین هدف آنها مخاطبان داخل ایران هستند. به ویژه که این بنگاه های خبری در چند روز اخیر با دنبال کردن دو موضوع سیاه نمایی خبری و تمرکز عصبی کننده روی تبعات تحریم ها، تلاش ویژه ای برای به وجود آرودن فضای آشفته در بین شهروندان ایرانی کرده اند. چرا که آنان از یک سو سعی می کنند تا با سیاه نمایی ها درباره تبعات تحریم های نفتی علیه ایران،به مخاطب این موضوع را القا کنند که ایران درآستانه یک بحران اقتصادی تمام عیار است و دراین راه آن قدر این موضوع را به شیوه های گوناگون تکرار می کنند تا مخاطب به طور کاذب در فضای این چنین آشفته ای قرار گیرد وتمام رفتارهای خود را تابعی از این فضای ناامیدی که این شبکه ها برای او ایجاد می کنند قرار دهد.
از سوی دیگر شبکه های خبری غربی فارسی زبان،سعی می کنند تا با تمرکز و تکرار دائم خبر تحریم ها وتاکید چندگانه و چندباره خود روی تحریم وبازی با واژه تحریم مخاطب را زیر فشار این بازی قرار دهند تا او نتواند به پس پرده ماجرای این موج زنی های خبری بیندیشد و به تدریج تسلیم این فضاسازی شود.چرا که به طور معمول در یک اصل روانشناختی مشخص تکرار همراه با تاکید یک موضوع به صورت شبانه روزی در نهایت ذهن را خسته و ناچار به پذیرش خواهد کرد. به هر ترتیب آن چه از بررسی تحلیلی این شبکه ها به دست می آید این است که تراست های خبری وابسته به نظام سرمایه داری در دنیای غرب درباره پرونده هسته ای ایران و رویه پیش روی آن مانند دولت های غربی به گونه ای کاملا سیاسی وهدفمند رفتار می کنند وکاملا آشکار است که آنها در یک برنامه ریزی مشخص اهداف خاصی را در جهتی مشخص دنبال می کنند.
یادداشت /رضا فرخی