به گزارش خانه خشتی، مردم ایران از دکتر احمدینژاد دو تصویر متضاد دارند که همانقدر که تصویر اول برای مردمان مناطق محروم زیبا و دلنشین و در تراز انقلاب اسلامی بود، تصویر دوم ضعیف و ناراحتکننده و مخرب و متضاد با انقلاب اسلامی شکل گرفت.
احمدینژاد ، مردی که در تبلیغات انتخاباتی خود را نوکر مردم خواند.
در جریان انتخابات سال ۸۴ و در حالیکه پیکان حملات زنجیره رسانه ای اصلاحات بیشتر بر روی آقای هاشمی رفسنجانی متمرکز بود، به یکباره مردی که معتقد بود قیافه اش برای ریاست جمهوری مناسب نیست ولی برای نوکری مردم مناسب است، ظهور کرد.
رفتار دکتر احمدی نژاد – چه آن را برنامه ریزی شده بدانیم و یا آن را ذاتی بخوانیم – آن قدر با روحیات ایرانیان سازگار بود که به سرعت تبدیل به قهرمان مردم به ویژه در مناطق محروم شد.
دولت نهم بیشک یکی از مهمترین و اثرگذارترین دولتهای پس از دفاع مقدس در رسیدگی به مناطق محروم و آبادانی کشور بود و محبوبیت دولت و رئیس آن، به نحوی رشد کرد که در جریان زلزلهای که در استان کرمان رخ داد تصاویر نصبشده دکتر احمدینژاد بر روی دیوار مناطق محروم تا مدتها تیتر رسانهها بود.
ترکیب روحیات انقلابی و رویه ساده زیستی و کت معروف دکتر احمدینژاد که حتی برای مدتی تبدیل به برند در کشور آلمان شده بود، برای مردمانی که سالها صدای آنها شنیده نمیشد و دولت را مخصوص اشراف میدانستند از او یک ابرقهرمان ساخته بود که حاضر بودند، با همهی توان از او دفاع کنند.
این روند تا پایان دولت نهم ادامه داشت، مخصوصاً در مناظرهی معروف انتخابات ۸۸ که برای اولین بار در تاریخ صداوسیما در برنامهای زنده حرفی که سالهای سال در خصوص فساد برخی از افراد و آقازاده پروری در بین مردم بود بهیکباره و بدون سانسور از سوی دکتر احمدینژاد طرح شد.
قهرمان، ضدقهرمان میشود.
به همان سرعتی که دکتر احمدینژاد در دولت نهم در کسوت قهرمان ظاهرشده بود، در دولت دهم تبدیل به ضدقهرمان ملت ایران شد.
از همان روزهای اول نصب آقای مشایی بهعنوان معاون اول و واکنش رهبری که با تعلل از سوی دکتر احمدینژاد مواجه شد در کنار شانتاژ رسانهای کودتاگران ۸۸* و درگیری دکتر احمدینژاد با رسانهها بهسرعت از محبوبیت او کم کرد.
درگیری با مجلس شورای اسلامی و رقم زدن یکشنبهی سیاه یکی دیگر از نقاط منفی کارنامه دکتر احمدینژاد در دولت دهم بود که با نابخردی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی تا مرز تبدیل به یک فاجعه پیش رفت.
درگیری احمدینژاد با رسانهها مخصوصاً، رسانههای معروف به زنجیرهای به حدی بود که جریان افشای فساد سه هزارمیلیاردی همچنان نقل محافل است و حتی افشای فساد ۱۵۰ هزارمیلیاردی دولت فعلی از سوی یکی از نمایندگان مجلس** در بین مردم به دولت دهم منتسب شد!
تغییر رویه دکتر احمدینژاد در دولت دهم تا حدی پیش رفت که به ایستادن در مقابل ولایت و خانهنشینی چندروزهی او ختم شد.
همین رفتارها همان مردمی که دکتر احمدینژاد را منجی خود در بین اشرافیان میدانستند، کمکم از دور او جدا کرد.
حال سؤال اینجاست که دکتر احمدینژاد با کدام شخصیت قصد بازگشت به عرصه سیاسی کشور را دارد؟
دکتر احمدینژادی که خود را نوکر مردم میخواند و با پرداختن به محرومیتزدایی در دولت نهم مؤثرترین دولت پس از دفاع مقدس را ایجاد کرد یا دکتر احمدینژادی که خود را مساوی با اسفندیار رحیم مشایی میدانست در سراسر دولت دهم برای انقلاب اسلامی ایجاد هزینه کرد؟
نظر شما در این خصوص چیست؟
نظر خود را برای ما ارسال کنید.
*رهبر انقلاب: “آمریکایی ها در سال ۸۸ بهدنبال آن بودند که تجربهی موفق خود در چند کشور را به بهانهی انتخابات در ایران نیز اجرا کنند و با برجستهسازی اقلیتی که رأی نیاورده بود و با حمایت مالی و سیاسی از آنها نتیجهی انتخابات را به هم بزنند اما انقلاب و کودتای رنگی آنها در ایران با حضور مردم، شکست خورد. ماندگاری انقلاب برای دشمن بهتآور و سخت است. این کارهای سال ۸۸ از ابتکارات جدید آنها علیه انقلاب بود؛ به بهانهی انتخاب یک دولتی که مورد قبول آمریکا نیست، آن اقلیتی را که رأی نیاورده بکِشند در خیابان و یک رنگی به آنها بدهند و کمکشان کنند؛ آمدند اینجا هم انجام بدهند و نتوانستند. این، انقلاب رنگی بود؛ کودتای رنگی ناموفق.”
** متن تکذیبیه آقای احمد توکلی در خصوص نسبت دادن صحبت هایش به دولت قبل
سجاد ده شیری