نگاهی به حربه جدید جنگ نرم دشمن/ قرآن سوزی نوین

بشر مدعی امروز که خود را از هر قید و بندی رها و آزاد احساس میکند ,در حقیقت زندانی دست و پا بسته تفکرات شیطان و احزابش بوده و به قدری زیرکانه در دام اسیر شده که نه تنها احساس ملال نمیکند بلکه سرمست از پیشرفتهای خود از غرق شدن در دامهای شیطان لذت نیز میبرد.
“خانه خشتی” به نقل از بلاغ: نبرد میان دو جبهه حق و باطل از بدو خلقت انسان آغاز گردیده و در این رویاروئی, جبهه باطل همواره برای یارگیری ناگزیر بوده است از قالب های فریبنده و جذاب به منظور گمراه سازی مخاطبین خود بهره جوئی نماید,در واقع تنها در اینصورت است که پرده ای بر حقائق  پوشانده شده و همین وارون نمائی در معرفی واقعیت هاست که فساد و تباهی بشر در ادوار مختلف را رقم زده است

نحله فکری  این جریان را میتوان در سوگند شیطان برای گمراه سازی نسل بشر از راه “اغواء” جستجو کرد:

قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَیْتَنِی لأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الأَرْضِ وَلأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿سوره حجر آیه ۳۹﴾

گفت پروردگارا به سبب آنکه مرا گمراه ساختى من [هم گناهانشان را] در زمین برایشان مى‏آرایم و همه را گمراه خواهم ساخت

بر اساس آیه شریفه فوق ,تکنیک ابلیس برای همراه نمودن بشر با نیات پلید خود,اغواست.اغوا مفهومی جدای از دعوت بوده و به زینت بخشیدن به باطل به منظور گمراه نمودن بنی آدم اتلاق میگردد.در این راه همواره عوامل و احزاب شیطان با عقیم نمودن تمایلات فطری بشر در گرایش به حق و حقیقت,برجسته ترین نقش ها را بر عهده گرفته و با بکاربردن شگردهای گوناگون به این اعوجاج فکری دامن زده اند

جالب اینجاست که بشر مدعی امروز که خود را از هر قید و بندی رها و آزاد احساس میکند ,در حقیقت زندانی دست و پا بسته تفکرات شیطان و احزابش بوده و به قدری زیرکانه در دام اسیر شده که نه تنها احساس ملال نمیکند بلکه سرمست از پیشرفتهای خود از غرق شدن در دامهای شیطان لذت نیز میبرد

با وجود اینکه هدف شیطان در گمراه ساختن بشر از بدو خلقت انسان تا کنون ثابت بوده , روش ایجاد انحراف فکری با مرور زمان دچار تحول شده و به نحوی تغییر یافته که انسان اسیر در دام شیطان را به قدری مسخ نماید که قدرت تشخیص فطری خود را نیز از دست بدهد.زینت دادن به گناه و جاذبه آفرینی نسبت به باطل مهم ترین شگردیست که احزاب شیطان بدین منظور بکاربسته اند.در دنیای امروز این نقش برعهده رسانه ها گذاشته شده و الحق که گماشتگان شیطان حداکثر استفاده را از این ابزار ارتباطی بکارگرفته اند.وابستگی شدید رسانه های برتر جهان به جریانهای صهیونیستی که موجد نوعی “استعماررسانهای” گشته اند,گواهی بر این مدعاست.

درعین حال مهم ترین مانع شیطان برای رسیدن به اهداف خود,دین است.تعالیم الهی همواره بشر را در برابر حملات فکری ابلیسیان در حالت آماده باش قرار میدهند و اجرای این توصیه ها تمام بافته های شیطان و احزابش را پنبه خواهدکرد.از این رو رویاروئی میان شیطان با ادیان الهی تنها روزنه ایست که میتواند بقای تفکرات شیطانی و اثرگذاری آن بر افکار انسان را تضمین کند.دراین میان دین مبین اسلام به سبب درامان ماندن از تحریف و دست درازی عوامل شیطان ,بعنوان شاخص ترین مانع برای استقرار حکومت جهانی شیطان رخ نموده و طبیعیست که همه تیرهای شیاطین به سمت این دین الهی نشانه رود

وقوع انقلابهای مبتنی بر تعالیم اسلامی در کشورهای جهان طی سالیان اخیر, ایده ایجاد حکومت جهانی شیطان در قالب نظم نوین جهانی را به رویائی دست نیافتنی تبدیل نموده و در حقیقت تمام طرح نظام سلطه را نقش بر آب نموده است. بنابراین اهانت و جسارت به دین مبین اسلام,اسلام هراسی و قرآن سوزی همگی قطعاتی از پازل کینه ورزی صهیونیسم بین الملل برای عقده گشائی از  اثرگذاری عمیق اسلام بر بیداری اسلامی وبربادرفتن نقشه های چندین ساله آنهاست.

صدعجب از مدعیان دموکراسی و آزادی بیان که نطق های آتشینشان در حمایت از آزادی تفکر و عقاید,گوش فلک را کر کرده ولی از تحمل مسلم ترین حقوق اولیه انسانها یعنی حاکمیت بر سرنوشت خود عاجزند.از اینرو اجرای پروژه موهن قرآن سوزی در برهه های زمانی مختلف سندی متقن بر دروغ بودن ادعاهای سلطه گران و اشتهای سیری ناپذیر آنان برای حکومت استعماری بر محرومان و مظلومان جهان و عجز دربرابر مهار جنبش های اسلامی در سراسر جهان است

اما نکته قابل تامل اینجاست که نظام سلطه در کینه جوئی خود علیه تعالیم روحانی قرآن کریم تنها به سوزاندن قرآن در ملا عام اکتفا نکرده و برای تکمیل سلسله اقدامات خود برای بدبین کردن جهانیان به اسلام و مسلمانان,تمام رسانه های وابسته به خود را بسیج نموده است.این رسانه ها در پوششی جذاب و در لوای سرگرمی ,پیامهای فرهنگی خطرناکی را به مخاطبین خود منتقل میکنند.جدیدترین نمونه این اقدامات را میتوان در  شلیک به قرآن کریم در بازی رایانه ای” رزیدینت اویل ” یافت

بازی های رایانه ای و در نگاه کلی تر,رسانه های جدید با بهره گیری از جاذبه های بصری و گرافیکی و با تکیه بر علائق مخاطبین خود و در ورای مفهوم اولیه ای که از بازی در ذهن متبادر میشود, قادرند مفاهیم بیشماری را به مخاطب خود القاء نمایند.جالب اینجاست که این اثرگذاری فرهنگی به گونه ای به مورد اجراء گذاشته میشود که تنها طیف بسیار محدودی از مخاطبین متوجه گنجانده شدن این پیامها در رسانه مورد علاقه خود میشوند.این مفهوم,مثال عینی و تجسم بارزی از مفهوم جنگ نرم است که باسوء استفاده از سلایق افراد درصدد همراه سازی آنان با تفکرات سردمداران نظام سلطه هستند

جوزف نای که از او بعنوان نظریه پرداز جنگهای نرم یادمیشود در کتاب خود از منسوخ شدن مدل جنگهای قبلی یادکرده و از بکارگیری روش”اغواء” برای کسب قدرتهای هوشمند به منظور سلطه بر جهان یادمیکند.در واقع به واسطه همین ایده پردازیست که وابستگی ایده های صهیونیستی به تفکرات شیطانی بیش از پیش آشکار گردیده وبدین سبب میتوان بشر امروز را به لحاظ درک عینی و ملموس پدیده “اتحاد میان شیاطین جن و انس”  در بهره گیری از تکنیک اغواء ,خوش اقبال دانست

به منظور کاهش اثرات منفی ناشی از پیامهای مخرب گنجانده شده در این رسانه ها لازم است مسئولان فرهنگی و اصحاب رسانه دست در دست هم نهاده و آحاد جامعه بخصوص خانواده ها را از ماهیت ضدفرهنگی و مغرضانه این ابزار آگاه سازند.به واسطه این اطلاع رسانیست که “سواد رسانه ای” در جامعه افزایش یافته و حربه های جدید نظام سلطه برای مقابله با تفکرات آزادیخواهانه اسلامی به شکست خواهد انجامید .