حملهای از جنس توهم توطئه وآشفتگی روانی!
“خانه خشتی“: بحث توهم توطئه همیشه یکی از مواردی است که بسیاری از کارشناسان از آن به عنوان راهبرد اساسی آمریکا نام می برند. آنچنان که موضوع تهدیدگرایی در میان اکثریت دکترینهای سیاسی آمریکا یک موضوع بسیار مهم و غیر قابل انکار محسوب میشود. به گونهای که بسیاری از سیاستمداران امریکا تاکنون هم بر این […]
“خانه خشتی“: بحث توهم توطئه همیشه یکی از مواردی است که بسیاری از کارشناسان از آن به عنوان راهبرد اساسی آمریکا نام می برند. آنچنان که موضوع تهدیدگرایی در میان اکثریت دکترینهای سیاسی آمریکا یک موضوع بسیار مهم و غیر قابل انکار محسوب میشود. به گونهای که بسیاری از سیاستمداران امریکا تاکنون هم بر این نظریه باور داشتهاند و هم بسیاری از تصمیمهای سیاسی خود را بر مبنای آن تنظیم کردهاند.این موضوع در بحث رویکردهای سیاسی امریکا آنقدر حاد ومهم محسوب میشودکه حتی برخی آن را به هالیوود هم نسبت میدهند ومعتقدند که هالیوود تلاش دارد تا تهدید همیشگی علیه امریکا را به مخاطب القا کند چرا که بخش قابلتوجهی از فیلمهایی که دراین بنگاه پول ساز ساخته میشود دقیقا در همین راستا است وهمین موضوعات در آن به عینه دیده میشود.
در این راستا باید به این موضوع اشاره کرد که در چند روز اخیر خبر حمله ناو امریکایی به یک قایق ماهیگیری اماراتی در راس خبرهای مهم در رسانهها قرار داشته است.دراین حمله چندین نفر کشته و زخمی شدهاند.این اتفاق در حالی رخ داده که مقامات امریکایی دلیل این حمله را احساس خطر از سوی این کشتی عنوان کردهاند. احساس خطری که در عرف بینالملل نمیتواند دلیلی برای حمله ناگهانی آن به یک قایق ماهیگیری وکشتن چندین نفر بیگناه باشد.
به نظر میرسد که امریکا با این حرکت بازهم نشان داده که حرف اول وآخر را در سیستم نظامی امریکا مانند تصمیمات سیاسی این کشور تئوری توهم توطئه میزند وحتی از این پس دولتآمریکابه برخی دلایل وبه ویژه نظامیان این کشور بدون توجه به نظامی یا غیرنظامی بودن تنها به صرف احساس خطر هر چند کوچک دست، به حمله خواهند زد.باید توجه داشت که در ماجرای اخیر هیچ کشوری تاکنون اعتراضنکرده و حتی هیچ مجمع بینالملل به کشته شدن چندین بیگناه که تنها به قصد ماهیگیری در آبهای خلیج فارس حضور داشتهاند،واکنشی نشان نداده است که این مسئله نشاندهنده اعمال نفوذ آمریکا در چنین مسائلی است.
دراین بین نباید از تبعات این مسئله هم چشمپوشی کرد چرا که چشمپوشی از تبعات آن هم برای ساکنین خلیج فارس گران تمام میشود وهم برای کسانی که نگران امنیت جهانی هستند.امنیتی که امریکا در حال حاضر آن را با صرف احساس خطر به خطر انداخته است.
به ویژه که رفتار امریکا در نمایش اخیر این موضوع را نشان میدهد که امریکا از این پس بدون توجه به جایگاه استراتژیک منطقه خلیجفارس تنها براساس تئوری توطئه به حرکتهای غیرمنطقی و غیرعقلانی دست میزند که میتواند خلیجفارس را به جهنمی برای شیخنشینهای آن تبدیل کند چرا که دراین موضوع کسی تردید ندارد که با توجه به حساستر شدن نیروهای امریکایی از این پس،بازهم اتفاقات مشابه این چنینی رخ خواهد داد که این موضوع میتواند امنیت واقتصاد کل دنیا را در معرض تهدید جدی قرار دهد.
همچنین علاوه بر نوع نگاه و بحث توطئهگرایی که از سوی دستگاههای سیاسی به نیروهای نظامی تلقین میشود به نظر میرسد که فشار روانی که در اثر حضور طولانی در میادین جنگی در بین نیروی نظامی امریکا وجود دارد هم دراین ماجرا بیتاثیر نبوده است.شاید بتوان در کنار تمام مواردی که از آن به عنوان دلایل نظامی-سیاسی نام برده شد بحث روانی نیروهای نظامی امریکا را هم در نظر گرفت چرا که این روزها غول جنگافروزی دنیا در چندین جبهه خود را درگیر کرده و همین مسئله فشار زیادی را بر سربازان و خانوادههای نظامیان این کشوروارد کرده است وتا به این جای کار این رویکرد هم انتقادات داخلی فراوانی بههمراه داشته است.انتقاداتی که پتانسیل یک اعتراض اجتماعی در زیر پوست جامعه ایالات متحده را دارد.از طرف دیگر بدون تردید با ادامه این روند دوستان همیشگی امریکا در خلیجفارس دیگر مانند گذشته احساس امنیت نخواهند کرد که این مسئله در رابطه آنها با امریکا تاثیرگذار است.
مهدی حسینی