به گزارش خانه خشتی به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ پنجم اردیبهشت، سالروز شکست نظامی آمریکا در صحرای طبس است. در این حمله نظامی، شیطان بزرگ با مفتضحانهترین وضعی شکست خورد. شکست شیطان بزرگ در این عملیات، حمله فیلداران ابرهه را به خانه کعبه در ذهنها زنده میکند. لشگریان ابرهه، همچون نیروهای متجاوز آمریکایی، از فراوانی قدرت و شوکت، تصور نمیکردند کسی بتواند مانع حمله آنها به خانه کعبه شود، ولی آن هنگام که به سوی کعبه هجوم آغاز کردند، به فرمان خداوند متعالی پرندگانی در آسمان ظاهر شدند و سنگهایی که در منقار داشتند، بر سر فیلسواران فرود آوردند و بدین وسیله، کافران یکی پس از دیگری به هلاکت رسیدند. در پنجم اردیبهشت ۹ نیز دانههای ریز شن، دسیسه بزرگ آمریکا را فرو شکست.
زمینهها
دخالت نظامی آمریکا که به شکست مفتضحانهای انجامید، کوششی برای رها سازی گروگانهای آمریکایی بود که در جریان تسخیر لانه جاسوسی، به دست دانشجویان پیرو خط امام به دام افتاده بودند. این اقدامات آمریکا، به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی صورت میگرفت؛ انقلابی که ایران را از چنگال نفوذ آمریکاییان بیرون آورد. منابع سرشار نفت، موقعیت حساس ایران به علت داشتن مرزهای طولانی با شوروی سابق، خریدهای سرسامآور تجهیزات نظامی، داشتن نقش مثبت در مسئله اعراب و اسرائیل و دلایل فراوان دیگر، ایران را به عنوان سودمندترین کشور برای آمریکاییان در آورده بود. با پیروزی انقلاب، طبیعی بود که آمریکا برای بازگرداندن آب رفته به جوی، دست به هر اقدامی بزند که انجام شبه کوتای نظامی در طبس، یکی از آنان بود.
طرحریزی عملیات
آمریکا به عنوان قدرتی بزرگ، از ابتدای قرن بیستم سر برآورد و کشورهای اروپایی را که قرنها به غارت مناطق گوناگون جهان پرداخته بودند، در درجه دوم قدرت قرار داد. آمریکا به دنبال گسترش قدرت خود بر کشورهایی که اروپاییان سالیان متمادی آنها را استثمار کرده بودند، کوشید بر آنان چیره شود. از مهمترین مناطقی که اروپاییان و بعد از آن آمریکاییان به آن دست یافتند، منطقه خاورمیانه، این گنج بیپایان بود. آمریکا برای دستیابی به منابع ایران، همواره کسانی را به رهبری ایران میرساند که غلام حلقه به گوش او بودند. پیروزی انقلاب اسلامی و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، آنها را در رسیدن به اهدافشان ناکام ساخت و بر آن داشت تا با اجرای عملیات بزرگی با نام دلتا، گروگانهای خود را آزاد کنند.
تصمیم شوم
شیطان بزرگ در پنجم اردیبهشت سال ۹، با تعدادی هواپیمای نظامی و بالگرد، حمله خویش را به ایران آغاز کرد. این هواپیماها و بالگردها که حامل موتور سیکلتها و جیپهای نظامی و نارنجک و توپ و مسلسل بودند، در صحرای طبس فرود آمدند تا از آن مکان، عملیات آزادسازی گروگانها را آغاز کنند. آنها قصد داشتند ابتدا با سلاحهای شیمیایی، پاسداران جاسوس خانه را از پای درآورند و زمینه ورود بالگردها را به آنجا آماده سازند، و سپس کماندوها به طور ضربتی گروگانها را آزاد کنند و به داخل بالگرد منتقل ساخته، بعد راهی پایگاهی شوند که هواپیماهای حمل و نقل سی ـ ۰ در آن مستقر بودند. کماندوهای آمریکا برای اجرای بهتر این عملیات، از مدتها قبل به منطقه آریزونا اعزام شده و در شرایط سخت آنجا که شبیه به شرایط طبس بود، تمرینهای لازم را انجام داده بودند تا به محض ورود به طبس، آمادگی لازم را برای اجرای طرح داشته باشند.
تجهیزات لازم
آمریکاییها در چهارم نوامبر ۹۷۹، گروه ویژه نفره را به نام دلتا فورس برای حمله به ایران و آزادسازی گروگانها تشکیل دادند و نام عملیات را پنجه عقاب نهادند. بیشتر مسئولان دولت وقت آمریکا در این کار شرکت داشتند و هر کس اطلاعاتی در مورد ایران داشت در اختیار گروه دلتا قرار میداد. دوازده فروند هواپیما در صحرایی در سیصد مایلی جنوب شرقی تهران به زمین نشستند. در این صحرا، هشت بالگرد برای بردن افراد به تهران در نظر گرفته شده بود. در محل پیاده شدن گروه دلتا، شش کامیون، این گروه را به سفارت آمریکا در تهران میبردند. قرار بود پس از پایان عملیات، بالگردها، افراد گروه دلتا و گروگانهای آزاد شده را به منظریه برسانند و از آنجا با هواپیماهای سی ـ ۰ از ایران خارج کنند.
انقلاب الهی
واقعه طبس، ضمن فراهم آوردن اتحاد و یکپارچگی بیشتر نیروهای انقلابی ایران، حقانیت انقلاب اسلامی را در جامعه بین المللی به اثبات رسانید. در جریان این حادثه، چهره دشمن واقعی انقلاب بیش از هر زمانی نمایانتر، و الهی بودن انقلاب نیز برای جهانیان روشن شد. در حقیقت، خداوند متعالی با توفان شن، پرده دیگری از چهره زشت حاکمان واشنگتن را برداشت و تجاوز آشکار و مغایر با قوانین و موازین بینالمللی آنان را به نمایش گذاشت.
پیروزی ایمان
در پی شکست آمریکا در صحرای طبس، بار دیگر نظریه پیروزی فن آوری بر ایمان رد شده، بر حیثیت و اعتبار جهانی انقلاب اسلامی افزوده گردید. به دنبال تجاوز نافرجام کماندوهای آمریکا در طبس، حضرت امام خمینی؛ رهبر بزرگترین انقلاب ضد آمریکایی با صدور پیامی فرمود: «اشتباه کارتر در آن است که گمان میکند با دست زدن به این مانورهای احمقانه، میتواند ملت ایران را که برای آزادی و استقلال خویش و برای اسلام عزیز از هیچ فداکاری روی گردان نیست، از راه خودش که راه خدا و انسانیت است، منصرف کند. کارتر جنفهمیدهج… با چه ملتی رو به روست و با چه مکتبی بازی میکند. ملت ما، ملت خون و مکتب جهاد است. حمله به ایران، حمله به تمام بلاد مسلمین است».
پیامد سنگین
مهمترین بُعد شکست آمریکا در طبس، تأثیر آن بر انتخابات ریاست جمهوری آن کشور در سال ۹۸۰م به شمار میآید. در آن زمان، جیمی کارتر کاندیدای حزب دموکرات و رونالد ریگان کاندیدای حزب جمهوری خواه بود. بهترین اهرمی که کارتر میتوانست با آن رقیب انتخاباتی خود را در معرض فشار قرار دهد، آزاد سازی گروگانهای آمریکا در تهران بود. سرانجام شکست در عملیات آزاد سازی گروگانها یا واقعه طبس، سبب شد که جامعه رأی دهندگان آمریکایی، امید خود را به کارتر از دست بدهند و هنگامی که وی در واپسین روزهای دوران ریاست جمهوری خود نتوانست مسئله گروگانها را خاتمه دهد، اعتماد مردم به وی و حکومتش سلب گردید.
بازتاب شکست
واقعه شکست آمریکا در طبس، آن قدر مهم و سرنوشتساز بود که حتی مشهورترین چهرههای سیاسی را در آمریکا وادار به اعتراف به شکست کرد. برای مثال، برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر، احساس ناامیدی ملی را در آمریکا، از پیامدهای مهم شکست این کشور در طبس میداند و میگوید: «ماجرای مفتضح ایران، یکی از سه عامل مهم شکست کارتر بود و این ماجرا، احساس ناامیدی ملی را برانگیخت». ویلیام سولیوان، سفیر سابق آمریکا در تهران نیز از این واقعه، با عنوان دوران تحقیر ملی آمریکا یاد میکند و مینویسد: «روش سست و بیقید حکومت کارتر و اقدامات نامعقول او، به گروگانگیری اعضای سفارت آمریکا انجامید و دوران تحقیر ملی که در تاریخ آمریکا نظیر آن دیده نشده است، آغاز شد». یکی از خبرنگاران روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز مینویسد: «داغ شکستی که آمریکاییان در ایران خوردند، تا مدتها آنها را رها نخواهد کرد؛ به ویژه بدین دلیل که این شکست، ضربه دوبارهای به احساس آنهایی بود که شدیدا به فن آوری معتقدند و به آن ایمان دارند. از کار افتادن سه بالگرد در میان بادهای شنی بیابان، ضربه بسیار سنگینی بوده است».
واقعه طبس در نگاه امام خمینی؛
حضرت امام خمینی؛ در پی شکست آمریکا در طبس، در پیام کوبندهای چنین فرمودند: «کارتر باید بداند که با این عمل بسیار ناشیانه، حیثیت سیاسی خود را به صفر رساند و از ریاست جمهوری باید قطع امید کند. کارتر با این عمل خود ثابت کرد که قدرت تفکر را از دست داده است و از اداره یک کشور بزرگ مثل آمریکا عاجز است. اکنون که شیطان بزرگ دست به کار احمقانه زده است، ملت شریف ایران باید برای خدای تبارک و تعالی با تمام توان خود و با اتکال به قدرت خدای متعال مهیا شوند و آماده نبرد با دشمنان خود گردد». ایشان در بخش دیگری از پیام خود فرمودند: «نباید بیدار شوند، آنهایی که توجه به معنویات ندارند و به این غیب ایمان نیاوردهاند؟ نباید بیدار شوند؟ کی این هلیکوپتر آقای کارتر را که میخواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند. شنها مأمور خدا بودند. باد مأمور خداست. قوم عاد را باد از بین برد؛ این باد مأمور خداست. این شنها همه مأمورند. تجربه بکنند باز».
علت شکست
با آغاز عملیات نیروهای آمریکایی در طبس، آنها هنوز نیمی از راه را نرفته بودند که با تودهای از ابر مواجه شدند که به هیچ وجه انتظار آن را نداشتند و هوا شناسان نظامی نیز پیشتر وجود آن را پیشبینی نکرده بودند. در این میان با وسایل پرواز و هوانوردی یکی از بالگردها از کار افتاد. سپس بالگرد دیگری با یکی از هواپیماهای سی ـ ۰ برخورد کرد و ناگهان دو هواپیما و نیز بالگرد در میان شعلهها ناپدید شدند. گلولهها و مهمات موجود در هواپیماهای مشتعل شده سی ـ ۰، به طرف دیگر بالگردها پرتاب شد. وقتی از وزیر دفاع وقت آمریکا درباره چگونگی شکست مفتضحانه عملیات نجات پرسیدند، گفت: «آیت اللّه خمینی در بالکن منزل خویش ایستاده بود و با هر حرکت دست او، یک هواپیما به زمین میافتاد».
اهمیت واقعه
اهمیت واقعه طبس در این نبود که آمریکاییان برای نخستین بار آشکارا در داخل خاک ایران نیرو پیاده کردند؛ زیرا این واقعه، نمونه کوچکی از تجاوز آمریکاییها را در کشورهای مختلف جهان نشان میدهد. اهمیت واقعه صحرای طبس، در این بود که وقتی نظامی مردمی و اسلامی موردعنایات باری تعالی باشد، حتی عواملی مانند ریگها و گرد و غبار بیابان هم میتوانند ماشین جنگی قدرتمندترین کشور جهان را در هم بکوبد و منهدم سازد. از آن پس، تصمیمات و اقدامات خصمانه آمریکا و دشمنان انقلاب در پرتو عنایت خداوند بیثمر میماند و کاروان پر خروش انقلاب، همچنان با حضور توفنده ملت سرافراز در کنار رهبر دوراندیش و شجاع خود، به حرکت سرنوشت ساز و امیدبخشش ادامه میدهد.
انتهای پیام/ مصطفی میرزاباقری برزی