پایگاه اطلاع رسانی خانه خشتی رفسنجان

رسوایی در رفسنجان

یک-رسوایی-دیگر

یک-رسوایی-دیگر

اکران اثر جدید مسعود ده‌نمکی در رفسنجان بهانه خوبی است تا شهر فرضیِ کارگردان مستندِ فقر و فحشا را با فضای رفسنجان قیاس کنیم.

گناه یا بی کفایتی؟

به‌راستی چه مقدار از مشکلات مردم رفسنجان از بی‌کفایتی‌های گروه‌های چپ و راست و چه مقدار آن به علت گناه است؟
آیا اینکه فلان شعبه از بانک فلان برای دریافت وام ازدواج توصیه می‌کند وام «خرید وسایل قالی‌بافی» گرفته شود و در هنگامی‌که نگاه متعجب را می‌بیند کارمند شماره‌ی شخصی جهت خرید برگ خرید را روی کاغذ می‌نویسد نمی‌تواند دلیلی بر رخت بستن «برکت» از زندگانی‌ها باشد؟
بعید است کسی بین عموم مردم رفسنجان زندگی کند و خاطرات کوچک و بزرگ مردم را از دزدی‌ها، رشوه‌ها و بی‌قانونی‌ها نشنیده باشد.

آیا نگرانی ها از فقر مردم همراه با انتخابات تمام شد؟

در همین انتخابات مجلس شورای اسلامی در خوش‌بینانه‌ترین حالت چیزی در حدود دو میلیارد تومان در رفسنجان هزینه شده است که ظاهر فقط یک مورد آن بالای یک میلیارد تومان تخمین زده می‌شود، آن‌هم برای جایگاهی که در طول چهار سال دوران نمایندگی رقمی بین ۲۸۸٫ تا ۴۸۰ میلیون تومان حقوق خواهد داشت. (برای دانستن آنکه این بازه میلیونی از کجا می‌آید لطفاً در خصوص حقوق نمایندگان مجلس شورای اسلامی در وب جستجو بفرمایید.)

شما را نمی‌دانم ولی بعید می‌دانم که مسئولین، سیاسیون و حتی برخی تاجران ظهر یا عصر پیاده از خیابان‌های منتهی به میدان شهدا به سمت آن رفته باشند و کودکان معصومی را که مجبورند به دنبال رهگذران بدوند، ناسزا بشنوند تا که شاید کسی دلش رحم آید و یکی از شکلات‌های خشک و تغییر مزه داده آن‌ها را بخرد دیده باشند و شب سر بر بالین گذارده و فردای آن روز علیه این‌وآن، با پول‌های فلان، علنی و مخفی فعالیت کنند.

چه کسی از کودکان کار حمایت می کند؟

اگر مسئولی – حتی اگر مسئولیت کوچکی دارد – را می‌شناسید، لطفاً از او بخواهید «فیلم سینمایی رسوایی ۲» را در کنار مردم و در تنها سینمای شهرستان به نظاره بنشیند، شاید که اندکی – و نه بیشتر – مراقبت از خود را افزایش دهد، البته به او توصیه کنید که پس از دیدن فیلم به‌سرعت سینما را ترک کند تا مبادا مدهوش صدای خواننده زنی گردد که از کافه‌ی گوشه سینما پخش می‌شود و یادش رود که برای چه آمده بود.

رسوایی ۲ در رفسنجان

این نوشته نه برای طعنه به سیاسیون است و نه برای بازگفتن دردهایی که تمام مردم کوچه و بازار رفسنجان می‌دانند، بلکه تلنگری است برای همه ما که نکند روزی همان ۵۹۸ که در دفاع مقدس و فیلم ده‌نمکی نمادی یکسان است، روزی به رفسنجان ما برسد.

سجاد پاریزی

خروج از نسخه موبایل