یادداشت/
مرزبانان فرهنگ مظلومتر از خود فرهنگ
فرهنگ شبیه یک نیروگاه برق میماند که عقبه روشنایی یک کشور است اگرچه مردم آن را نمیبینند و با آن خیلی آشنا نیستند؛ ولی روشنایی کشور؛ شهر؛ خانه و کاشانهها از آنجاست.
عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا مُرَابِطُونَ بِالثَّغْرِ الَّذِی یَلِی إِبْلِیسُ وَ عَفَارِیتُهُ یَمْنَعُونَهُمْ عَنِ الْخُرُوجِ عَلَى ضُعَفَاءِ شِیعَتِنَا وَ عَنْ أَنْ یَتَسَلَّطَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ وَ شِیعَتُهُ النَّوَاصِبُ أَلَا فَمَنِ انْتَصَبَ لِذَلِکَ مِنْ شِیعَتِنَا کَانَ أَفْضَلَ مِمَّنْ جَاهَدَ الرُّومَ وَ التُّرْکَ وَ الْخَزَرَ أَلْفَ أَلْفِ مَرَّهٍ لِأَنَّهُ یَدْفَعُ عَنْ أَدْیَانِ مُحِبِّینَا وَ ذَلِکَ یَدْفَعُ عَنْ أَبْدَانِهِمْ
امام صادق علیهالسلام میفرماید: عالمان و دانشمندان شیعی؛ مرزبانان مرزها در مقابل شیطان وسربازانش هستند که مانع هجوم آنها به مستضعفین شیعه میشوند و مانع تسلط شیطان و پیروان شیطان بر شیعیان میشوند. آگاه باشید کسانی که در چنین جایگاهی مرزبانی میکنند؛ اجر و پاداششان؛ هزار هزار بار از رزمندگانی که با لشکر روم؛ ترک و خزر میجنگند بالاتر است. زیرا که مرزبانان فرهنگی از اعتقادات دوستداران ما دفاع میکنند و حال آنکه رزمندگان مجاهد از بدن و جسم خاکی دوستداران ما دفاع میکنند. بحارالأنوار ۲ ۵ باب ۸
انقلاب اسلامی ایران قبل از آنکه یک انقلاب سیاسی؛ اجتماعی یا اقتصادی باشد؛ در اصل یک انقلاب فرهنگی است. دشمنان اسلام پس از آنکه از ساقط کردن انقلاب اسلامی ایران بهوسیله عملیات نظامی ناامید شدند؛ تمام امکاناتشان را برای هجوم فرهنگی جمع آوری کردند و به تعبیر مقام معظم رهبری؛ یک شبیخون فرهنگی را بر ضد ایران آغاز کردند. این بزرگترین خطر و ضرری است که انقلاب اسلامی را تهدید می کند و اگر آنان در این توطئه موفق بشوند؛ خدای ناکرده ممکن است بتوانند بر انقلاب اسلامی غالب شوند که انشاءالله موفق نخواهند شد.
گفتیم که این انقلاب در واقع یک انقلاب فرهنگی است و فرهنگ؛ چیزی جز اعتقادات؛ اخلاقیات و ارزشها نیست. بنابراین؛ حفظ؛ تقویت و بقای آن در گرو کار فرهنگی است.
متأسفانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران؛ امور فرهنگی مورد غفلت قرار گرفت و چنان که باید و شاید به فرهنگ توجه نشد. گمان میشد که پرداختن به امور نظامی؛ سیاسی و اقتصادی کافی است؛ غافل از اینکه؛ همه این امکانات برای حفظ فرهنگ اسلامی است.
جهاد نظامی بهمراتب آسانتر و راحتتر از جهاد فرهنگی است. در جهاد نظامی؛ دشمن مشخص؛ اهدافش مشخص؛ در صدد بهچنگ آوردن آب و خاک و از بین بردن جسم انسانهاست در حالی که دشمن در جهاد فرهنگی فوقالعاده پیچیده عمل میکند. چهره دلسوزی و دوستانه بهخود میگیرد؛ ایمان و اعتقادات را هدف قرار میدهد و به تخریب مرزبانان و شخصیت های فرهنگی میپردازد. اینجا درصدد بیان تفاوتهای جبههفرهنگی و جبهه نظامی نیستیم؛ بلکه منظور؛ پیچیدگی جبهه فرهنگی است که امروز یک از دغدغههای ولیامر مسلمین است؛ ایشان میفرمایند: در عرصه فرهنگ؛ بنده بهمعنای واقعی کلمه؛ احساس نگرانی میکنم و حقیقتاً دغدغه دارم….. حقیقتاً در باب فرهنگ احساس نگرانی عمیقی دارم (۲۰/۹/۷۵ ).
فرهنگ شبیه یک نیروگاه برق میماند که عقبه روشنایی یک کشور است اگرچه مردم آن را نمیبینند و با آن خیلی آشنا نیستند؛ ولی روشنایی کشور؛ شهر؛ خانه و کاشانهها از آنجاست. اگر فرهنگ نباشد یا ضعیف باشد؛ سایر جبههها با مشکل جدی و شکست مواجه میشود.
امام المسلمین در زمینه اهمیت فرهنگ میفرمایند: مقوله فرهنگ همچنانی که اهالی درد و سوز میدانند؛ در کشور ما مقوله مظلومی است. انقلاب ما؛ انقلابی مبتنی بر یک منش و نگرش فرهنگی بود…. ما باید بیش و پیش از تلاشهای دیگر به تلاش فرهنگی اسلامی میپرداختیم (۵/۵/۷۱).
وقتی یک گروه نظامی در جلو با دشمن مشغول جنگ است؛ غذایش از عقب میآید؛ نیروی تازه نفس از عقب میآید؛ ملزومات از عقب میآید …..عقبه تا سالم است؛ این نیروی در خط مقدم ؛ میتواند بجنگد. اگر دشمن آمد عقبهها را بمباران کرد؛ غذا از بین رفت؛ ملزومات از بین رفت؛ نیروی تازه نفس از بین رفت…. کسی که در جلو مبارزه میکند؛ چطور قدرت مبارزه خواهد داشت؟! دو روز تلاش میکند؛ ولی از بین خواهد رفت. عقبه ما در مبارزه ملت ایران با قلدری استکبار جهانی؛ عبارت بود از فرهنگ ما. منطقه عقبه ما؛ عبارت بود از اخلاق اسلامی؛ توکل به خدا؛ ایمان و علاقه به اسلام (۵/۵/۷۱).
علیرغم گستردگی جبهه فرهنگی که مورد تهاجم دشمن قرار گرفته و از آن به شبیخون فرهنگی یا غارت فرهنگی؛ یاد میشود؛ سرداران مبارزه با تهاجم فرهنگی؛ بسیار اندک و از جهت تعداد کم و شاید کمتر از تعداد انگشتان دست باشند. علامهطباطبایی و شهید مطهری از نمونههای بارز دفاع از فرهنگ اسلامی بشمار میآیند. بههمین جهت مداد علما از خون شهیدان برتر شناخته شده است. چون شهید در جبهه نظامی و جهاد اصغر جانبازی کرده است ولی عالمانی همچون مطهری؛ در جبهه فرهنگی و جهاد اکبر جانفشانی مینمایند. مظافاً بر اینکه؛ قلم عالم است که شهید میسازد.
تحول در یک کشور؛ مبارزه با دشمن؛ موفقیت و پیشرفت مرهون تلاش و جهاد فرهنگی است. رهبر معظم انقلاب میفرمایند: اگر بخواهد تحولی در یک کشور انجام گیرد؛ فرهنگ کارگشاست. اگر یک ملتی بخواهد در یک دوران اشغال بیگانه؛ خود را از اشغال بیگانه نجات دهد؛ بیش از ثروت و تواناییهای صنعتی و ذخایر زیرزمینی آن ملت و بقیه معیارها و شاخصهایی که وجود دارد؛ باز فرهنگ آن ملت بهکار میآید تا بتواند خودش را از اشغال بیگانگان نجات دهد. فرض بفرمایید جنگی پیش بیاید؛ برای اینکه یک ملت بتواند آن جنگ را درست اداره کند یا نتواند؛ بیش از سلاح و وجود فرماندهان کارآزموده و کثرت سپاهیان و لشکریانی که در اختیار دارد؛ فرهنگ ملت است که میتواند به کمک بیاید و آن ملت را به میدان جنگ بکشاند؛ در میدان جنگ نگه دارد؛ به خوب جنگیدن وادار کند و پیروزی را در اختیارش بگذارد (۲۸/۶/۷۵).
ببینید فرهنگ در همه مراحل؛ عنصر اصلی است. وقتی هم که نوبت به دوره بازسازی و بازپروری ذخایر ملی برسد؛ آن چیزی که برای یک ملت به کار میآید؛ فرهنگ است (۲۸/۶/۷۵).
علیرغم اینکه؛ دوران دفاع مقدس یکی از ارزشمندترین؛ زیباترین قطعه تاریخ انقلاب اسلامی است که همچون برگ زرینی بر تارک انقلاب اسلامی ایران میدرخشد؛ اما در مقایسه با تلاش سرداران مبارزه با تهاجم فرهنگی؛ در واقع جهاد کوچکتر معرفی شده است ولی بسیاری از مردم؛ مسئولین و حتی رزمندگان جبهه نظامی و سرداران دفاع مقدس به أهمیت جهاد سرداران جبهه مبارزه با تهاجم فرهنگی پی نبردهاند تا جایی که برخی بر آنها خرده گرفتند؛ که شما در موقع جنگ نظامی و دفاع مقدس؛ کجا بودید. برخی از اشخاص آنچنان زبان به اعتراض گشودند و به بمباران سرداران دفاع از فرهنگ اسلامی پرداختند که گویا؛ جبهه فرهنگی و کار فرهنگی را قبول ندارند. در کجای جبهه سراغ دارید که در شبیخون فرهنگی؛ سرداری را روی مینهای مبارزه با ابتذال فرهنگی بفرستند و از عقب به او خنجر کشیده و از پشت او را آماج تیرهای خشمآلود خود قرار دهند. حمله به فرماندهان مبارزه با تهاجم فرهنگی و سرداران خط مقدم دفاع از فرهنگ اسلامی؛ فرهنگ ستیزی است یا فرهنگ مداری.
تخریب مرزداران فرهنگی و سوال از آنها که در انقلاب یا جنگ؛ کجا بودید؛ نظیر سؤال روشناییهای کوچه و خیابان است که به نیروگاه مادر حمله نموده و از او میپرسند؛ هنگام نورأفشانی ما تو کجا بودی؟! غافل از اینکه هر چه دارند از نیروگاه است. اگر آن نبود؛ نوری نبود تا چراغها نورافشانی کنند.
پروین اعتصامی در تشبیهی میگوید: شخصی در زیر نور شمع؛ هنرآفرینیهایی زیادی کرد؛ پس از آفرینش جامههای مزین به نقش و نگار؛ شروع به فخرفروشی به شمع کرد و گفت: دیشب با بیدارخوابی؛ چه کارهای زیبا و شگفت آوری خلق کردم. شمع خندید و گفت: اگر زحمات من نبود؛ سوختن و آبشدن من نبود؛ تو کی میتوانستی؛ چنین نقشآفرینیهایی داشته باشی. سرداران فرهنگی نقش شمع دارند که سوختند و ساختند؛ تا ما آرامش داشته باشیم و بتوانیم خدمت کنیم.
شاهدی گفت بشمعی کامشب در و دیوار، مزین کردم
دیشب از شوق، نخفتم یکدم دوختم جامه و بر تن کردم
تو بگرد هنر من نرسی زانکه من بذل سر و تن کردم
شمع خندید که بس تیره شدم تا ز تاریکیت ایمن کردم
پی پیوند گهرهای تو، بس گهر اشک بدامن کردم
خرمن عمر من ار سوخته شد حاصل شوق تو، خرمن کردم
کارهائیکه شمردی بر من تو نکردی، همه را من کردم
واقعا امروز مسائل فرهنگی کشور زمین افتاده است. باید مسأله فرهنگ را با کلیتش؛ مسأله اول این کشور بهحساب آورد. ما اگر توانستیم فرهنگ این کشور را با پایههای مستحکم و قویم (استوار) و نهادهای صحیحی که کارآیی لازم را داشته باشند؛ پشتیبانی و تقویت کنیم؛ کار این کشور روی غلتک خواهد افتاد و پیشروی این کشور در همه زمینههای مورد نظر تضمین خواهد شد. چنانچه ما فرهنگ را اصلاح و دنبال نکردیم؛ به احتمال زیاد برنامهریزیهایمان اّبتر خواهد بود(۲۰/۹/۷۵).
وظیفه ماست که اولاً سرداران و مرزبانان واقعی جبهه فرهنگی را بشناسیم و پس از شناخت قدرشناس و سپاسگذار آنها بوده و زمینه استفاده جامعه؛ از آنها را فراهم کنیم. متأسفانه بعضی بهجای قدرشناسی و شکرگذاری از مرزداران فرهنگی؛ سنگاندازی نموده و ذهنیت جامعه را نسبت به آنها بدبین میکنند. وقتی به جای تشویق سرداران فرهنگی؛ به تخریب آنها روی آورده و به جای نوازش؛ به چهره معصومانه و مظلومانه آنها چنگ انداخته و به طرف آنها سنگ انداخته شود؛ چه توقع از حفظ و تقویت فرهنگ کشور دارید. چرا با اتهام خشونتطلب؛ تندرو؛ افراطی و ….؛ مردم و جامعه را نسبت به دلسوزان فرهنگ اسلام؛ بدبین مینمایید. نباید فرهنگ در پیچوخمهای باندبازی و جناحبندی و حبوبغضهای شخصی؛ له شود و اجتماع؛ از معارف ناب اسلام محروم گردد. گناه آنهایی که مانع خیر و خوبی میشوند و با اتهامزنیهای بیجا؛ جامعه را از نور دلسوران معارف اسلامی محروم می کنند؛ بهگردن چه کسی است.
مناسب است برای حفظ و ترویج فرهنگ و معارف ناب اسلام؛ به پاسداشت سرداران و مرزبانان جبهه فرهنگی؛ پرداخته و ضمن قدرشناسی از آنها؛ خود را مروج و مبلغ اندیشه آنها قرار دهیم.
والسلام
یادداشت از : حسین جلالی