به قلم سید محمد حسینی ؛
ملاحظاتی پیرامون قرارداد نفتی با توتال
تنها راه متقاعد نمودن افراد دغدغه مند استدلال منطقی و ذکر دلایل موجه است که این توافق در مجموع و تضمین کننده منافع کشور است و در کنار فواید بسیاری که برای توتال دارد عاید و نتیجه ای برای جمهوری اسلامی هم خواهد داشت.
۱ _ مسلما انعقاد قرارداد با شرکت های اروپایی و جذب سرمایه و انتقال فناوری به کشور عزیزمان ایران میتواند با استقبال همه طیف ها و جریانات سیاسی کشور مواجه شود.
۲ _ هرچند که شرکت توتال در تعامل با ایران نقاط ضعف اساسی در کارنامه خود دارد ولی عقد قرارداد با این شرکت هم اگر آغازی بر توافق با دیگر کمپانی های بین المللی باشد میتواند قابل قبول باشد.
۳ _ آنچه موجب تأمل و تردید برخی متتقدان هست نه نسبت به اصل قرارداد بلکه واکنش ها و حساسیت ها در خصوص مفاد قراداد است که آیا منافع ملی را تضمین میکند یا نه؟ بنابراین بهتر است بدون هیاهو و جنجال و متهم کردن منتقدان به کارشکنی در کار دولت و انگ زدن به اینکه این ها طرفدار انزوا و تقابل با دنیا هستند نمی تواند رافع پاره ای ابهامات و اشکالات قرارداد باشد.
۴ _ دولت و وزارت نفت بهتر است که با سعه صدر سوالات مربوط به این قرارداد را بشنوند و با شفافیت و روشنی به تبیین زوایای آن بپردازند . یک امر و اختلاف نظر کارشناسی را نمی توان با مارک سیاسی و جناحی لاپوشانی کرد. تنها راه متقاعد نمودن افراد دغدغه مند استدلال منطقی و ذکر دلایل موجه است که این توافق در مجموع و تضمین کننده منافع کشور است و در کنار فواید بسیاری که برای توتال دارد عاید و نتیجه ای برای جمهوری اسلامی هم خواهد داشت.
۵ _ براساس آنچه گفته شد خوب است که به این تردید ها و پرسش ها توجه و توضیحات اقناعی ارائه شود. اولین مسئله پنهانکاری در قراردادهاست. اگر بخاطر ملاحظات خارجی دهها صفحه قراداد منتشر نمی شود چرا حداقل محورهای اصلی آن در اختیار فعالان سیاسی و اقتصادی از جمله نمایندگان مردم قرار نمی گیرد تا اطمینان خاطر از رعایت مصالح عالی کشور صورت گیرد.
آیا حواله دادن نمایندگان به استفاده از ابزار تحقیق و تفحص راهکار مناسبی است؟ مگر شعار دولت یعنی ” داشتن حق مردم است” به فراموشی سپرده شده است کمترین توقع داشتن خواص است که حقایق از دید تیزبین انها مخفی نماند و به بگومگوها پایان داده شود.
۶ _ آیا درست است که اساس قرارداد و تعهد توتال به مواردی مانند ۳۰ حلقه چاه ، ۲ خط لوله و ۲ سکو محدود می شود . آیا شرکت های داخلی از جمله قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء و ستاد اجرائی فرمان امام توان انجام این مراحل را ندارند؟ پس چگونه تاکنون در شرایط دشوار تحریم و محدودیت ها ۲۴ فاز از ۲۶ فاز پارس جنوبی توسط دستان پرتوان و فکر خلاق ایرانی ها عملیاتی شده به گونه ای که ۱۸ فاز آن به بهره برداری رسیده است؟ آیا کنار گذراندن شرکت های داخلی و تکیه بر خارجی ها در شرایطی که بنیه و توان واخلی جوابگوست، به نوعی تحقیر خودباوری و اعتماد به نفس ملی محسوب نمی شود.
۷ – آیا درست است که انتقال فناوری به وعده ای در سال ۲۰۲۰ موکول شده که پس از مطالعات در صورت لزوم به احداث سکوی فشار قوی مبادرت ورزند؟
۸ _ اینکه گفته می شود امتیازات نامتعارفی به فرانسوی ها در این قرارداد داده شده از جمله ارقام نجومی برای نگهداری در نظر گرفته شده، آیا مطابق واقع است؟
۹ _ آیا موارد ۱۵ گانه ای که به عنوان اشکالات اساسی در خصوص قراردادهای جدید نفتی (ipc) از سوی بیت مقام معظم رهبری ابلاغ شده بود، برطرف شده است؟ اگر چنین است آشکارا اعلام شود تا نگرانی ها برطرف شود.
۱۰ _ آیا تضمین های لازم از توتال اخذ شده است که به مانند گذشته در نیمه راه ، کارها را رها نکند و به بهانه تحریم های جدید، توافق را فسخ نکند؟ در این صورت علاوه بر خسارت های غیرقابل جبران، ایا این شرکت فرانسوی از نقشه ها و اطلاعات محرمانه ای که در اختیار دارد به نفع پروژه بزرگی که با قطر دارد سوء استفاده نخواهد کرد؟
از این سنخ سوالات می توان فهرست بلندی تهیه کرد و با کلی گویی و تعریض و کنایه نمی توان دلسوزان توسعه و پیشرفت کشور و صیانت از عزت و سربلندی ایران عزیز را وادار به سکوت در قبال چنین رویدادهای مهمی کرد به ویژه اینکه قرارداد حداقل ۲۰سال و چندین دولت را درگیر خواهد ساخت و اگر منافع ملی به خوبی لحاظ نشود چه بسا خاطره تلخ کرسنت زنده شود.
حال که گردوغبار رقابت ها و تنش های دوران انتخابات فرونشسته است بهتر است در فضای عقلانی نسبت به این شبهات پاسخ داده شود تا بجای مناقشات شاهد همدلی و همراهی برای توسعه کشور و عبور از شرایط دشوار اقتصادی باشیم.
سید محمد حسینی استاد دانشگاه تهران و دبیرکل کانون دانشگاهیان ایران اسلامی