جناب آقای رزمحسینی، وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت!
صنعت مس ایران که اینک در سالهای پایانی دهه پنجم حیات پربرکت خود بهسر میبرد، در همه این سالهای پر فراز و نشیب، وامدار مدیران و کارگرانی بوده که با درایت و کوشش خود، چرخ این صنعت را مسئولانه چرخاندهاند. از سال ۱۳۵۱ که «شرکت سهامی معادن مس سرچشمه» در استان کرمان تاسیس شد و چهار سال بعد به «شرکت ملی صنایع مس ایران» تغییر نام داد تا متولی معادن فلز سرخ در این مرز پرگهر باشد، تا همین امروز که این صنعت با پیشرفتها و توسعههایش در شمار چند صنعت بزرگ و مهم کشور عزیزمان قرار گرفته؛ آنچه که همواره موجب اعتلا و ارتقا بوده، حضور مدیران کاردان و کاربلد بوده، و آنچه که گاهی مایه پسرفت یا درجا زدن شده، سایهانداختن انتصابهای سیاستزده بر این صنعت، بدون توجه به میزان دانش و بینش و کاردانی و کاربلدیِ برخی از مدیرانِ منصوبشده بوده است.
جناب آقای وزیر!
حتماً کتاب «عیار مدیران» را مطالعه کردهاید؛ کتابی است برگرفته از بیانات و مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی در طول چندین سال و شامل معیارهایی برای انتخاب مدیران جمهوری اسلامی، در سه فصلِ مهارتهای مدیریتی، خصوصیات انقلابی و ویژگیهای معنوی و اخلاقی. یکی از مواردی که در فصل مهارتهای مدیریتی، با عنایت به نصایح رهبر فرزانه انقلاب بر آن تاکید میشود، «کارآمدی» است. یعنی نمیتوان در این نظام و در هر نظام دیگری که مبتنی بر عقلانیت است، دست به انتخاب مدیر زد و به کارآمد بودنِ او بیتوجه بود. اگر به این گزاره بدیهی باور داریم که کارآمدی محصولِ آگاهی است، پس با همین استدلال چند کلمهای میتوان گزینههایی را که در سایه نگاههای سیاسی یا بر پایه رابطههای خاص برای مدیریت معرفی میشوند، کنار گذاشت و قاطعانه بر مبنای کارآمدی، انتخاب کرد.
جناب آقای رزمحسینی!
اگر کارآمدیِ برخاسته از آگاهی و شناخت را مبنا قرار دهیم، بیتردید نباید سکان صنعت بزرگ و استراتژیکی همچون مس را به دستِ «مسناشناسان» سپرد. صنعت مس، یک عرصه تخصصی است و برای سکانداریِ این کشتی که قرار است در طوفان جنگهای اقتصادی و تلاطمات جهانی، فلز سرخ را به ساحل سبزِ پیشرفت و اعتلا برساند، هرگز نمیتوان به کسانی روی آورد که نسبتی ریشهدار و معنادار با این صنعت بزرگ ندارند؛ نه در پیچوخم کارخانههای مس، عمرشان را سپری کردهاند و نه خاک کف کارخانه را خوردهاند.
آقای وزیر!
آنها که شما را خوب میشناسند، میدانند که نگاهی فراجناحی دارید و این ویژگی، از خصایص آن شهید عزیز والامقام، حاجقاسم سلیمانی هم بود که شما به همرزمی با او افتخار میکنید. آیا وقت آن نرسیده که برای صنعتِ بزرگی که بخش عمده آن از دلِ خاکِ پربرکت استان کرمان سربرآورده، فارغ از جنجالهای سیاستزدگان، به سراغ کسانی برویم که سالها بهدور از هیاهوهای مرسوم، در زادبومِ خود کارِ صادقانه کردهاند و در گذرانِ روزگارانِ همین صنعت، تجربهها اندوختهاند و اینک با تجربه زیسته خود میتوانند امروزِ شرکت مس را به فردای روشنتری برسانند؟
آقای رزمحسینی! به مسشناسانِ بومی، به آنها که در کنارِ دانش و تحصیلات، با بالا و پایینِ این صنعتِ بلندبالا آشنایند، اعتماد کنید.
به قلم رضا عبادی زاده؛
انتهای پیام/