یادداشت/حیدر معصومی ریسه:
میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است!
همیشه با خود فکر می کردم که هنرمندانی که در تلویزیون و سینما بازی می کنند موقع گریه چگونه اشک خود را در می آورند از دوستان هم که می پرسیدم یکی می گفت پیاز جلوی چشمشان می گیرند، یکی می گفت از گازهای اشک آور استفاده میکنند و کمتر کسی را یافتم که بگوید […]
همیشه با خود فکر می کردم که هنرمندانی که در تلویزیون و سینما بازی می کنند موقع گریه چگونه اشک خود را در می آورند از دوستان هم که می پرسیدم یکی می گفت پیاز جلوی چشمشان می گیرند، یکی می گفت از گازهای اشک آور استفاده میکنند و کمتر کسی را یافتم که بگوید بابا جان اینها واقعا گریه می کنند.
این مقدمه را گفتم تا به این حرف دل برسم که حقیقتا گفتم اگر آنرا بازگو نکنم شاید برای همیشه نگرانی اش ته دلم برای خودش لانه ای علم کند، امیدوارم هنرمند مردمی و خوش مرام تلویزیون وسینمای ایران محمد کاسبی را بشناسید ، خیلی ذهن نسوزانید همان کسی که با خودروی دوست داشتنی اش در سریاهای ماه رمضان نقش آفرینی می کرد . این هنرمند عزیز دعوت شده بود به برنامه زنده رود که از شبکه شما و در روزهای جمعه پخش می شود و هر هفته مهمانهای خاص خودش را دارد .
هفته پیش یکی از مهمانانش همین آقای محمد کاسبی بود که بعد از خوش و بش های معمول تلویزیونی این هنرمند متعهد از مجری یکی دو دقیقه وقت خواست تا حرف دلش را بزند حرفی که حرف دل می توان گفت به نحوی همه ما بود ، جمله آقای کاسبی این بود و از همه چیز مهمتر اشکی بود که زمان گفتن این جمله پهنای سیمای دوست داشتنی اش خیس خیس شده بود رو به دوربین تلویزیون کرد و گفت: ” آی مسئولین کشور همه در هر پست و مقام و منصبی هستید که به نوعی باید کار مردم را راه بیندازید”.
او گفت اگر تمام دنیا را بگردید مردمی چون مردم ایران نخواهید یافت با همه جور وضعی و با هرگونه اوضاعی سازگارند شما را به هردینی که می پرستید و به جان هر کس که دوست دارید لحظه ای و درنگی از فکر این مردم و راه انداختن کار این مردم غافل نباشید چونکه روز قیامت در پیشگاه خداوند وامام شهدا و شهدایی که رفتند تا ما اینقدر آسوده خاطر بنشینیم وبگوییم و بخندیم شرمسار نباشید .
جالبتر از همه این هنرمند محبوب در موقع گفتن آنچنان اشگی از گونه هایش سرازیر بود که فکر می کردید صورتش را با آب شسته , آری بعد از چهل و اندی سال فهمیدم اگر کسی دلش چون آیینه صاف باشد و کشورش و مردمانش برایش مهم باشند و قطراتی از خون رستم و سیاوش در رگهایش جاری باشد چیزی جز این نمی توان توقع داشت.
براستی اگر در فیلمی یا سریالی طرف برای اینکه اشکش بیرون بیاید به پیاز متوصل می شود ولی من به چشم خویش دیدم که میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است.
به امید اینکه این هنرمند و همه هنرمندانی که دل و قلبشان به عشق ایران می طپد سالهای سال زنده باشند و سایه شان بر سر فرهنگ و هنر این خاک مستدام باشد.
یادداشت از: حیدر معصومی ریسه